کتاب سال هایم با تو میلادی ست - الناز وحدتی

کتاب سال‌هایم با تو میلادی‌ست نوشته الناز وحدتی توسط انتشارات ماه باران به چاپ رسیده است.

این کتاب پنجاه و پنج قطعه شعر سپید دارد که احساسات مختلفی هم‌چون مهرورزی، شکیبایی و خستگی‌ناپذیری در آن‌ها بیان شده است. عاشقانه‌های یک مادر به فرزندش، سوژه جذاب کتاب حاضر می باشد و در سر تا سر اثر، این عاشقانه‌ها با احساساتی لطیف به زبان شعر درآمده است. تمامی شعرها نگاهی مثبت به زندگی دارند و ارتباط مادر با فرزند را به تصویر می‌کشند اما بخش‌های کوچکی از اشعار به حسرتی اختصاص داده شده است که گاهی مادران را درگیر می‌کند. این احساس حسرت، فقط بعضی اوقات به سراغ مادرها می‌آید؛ کسانی که تمام وقت خودشان را به فرزندشان اختصاص داده‌اند و حالا در فکر روزهای از دست رفته‌شان هستند. این‌که یک زن می‌خواهد قبل از "مادر" بودن، "خودش" باشد، نکته‌ای است که در برخی از اشعار به آن اشاره شده است. این شاعر احساساتی، دو شعر زیبا از این مجموعه را به دو فرزند خودش اختصاص داده که بسیار خواندنی است. زبان این کتاب ساده و به دور از پیچیدگی است و فضایی بسیار دوست‌داشتنی دارد که هر سلیقه‌ای می‌تواند در این فضا غرق شود و حتی بدون این‌که مادر باشد، احساسات مادرانه را درک کند. تعهد مادرانه، در خط به خط اشعار الناز وحدتی دیده می‌شود و عشق مادر به فرزند را درست همان‌طور که هست، به تمام دنیا نشان می‌دهد. "سال‌هایم با تو میلادی‌ست" می‌تواند لحظات بسیار لطیفی برای شما بسازد پس پیشنهاد می‌کنیم خواندن آن را از دست ندهید.

برشی از متن کتاب

(مادر شاعر) من مادری شاعرم دست‌هایم عطر ریحان دارد از عشق می‌نویسم می‌گذارم لای دستمال‌های سفره از باران می‌نویسم می‌گذارم پشت پلک‌هایم از سکوت می‌نویسم و پاییزهمه باغ‌های جهان را با پیراهن‌های گلدار به انتظار می‌نشینم من مادری شاعرم با آرزوهایی ناتمام روی سطر به سطر دفتر مشق دخترم و شب که تمام می‌شود نقطه سر خط .   (برای دخترم نیلو) این یک شعر نیست بداهه تازه‌ای است در ترکیب آغوش کلمه گوش کن حالا که از خواب‌های رنگین‌کمانی‌ات به شوق آغوش من پریده‌ای و من داغ‌ترین اشتیاقم را درجان این شعر ریخته‌ام "تو به من محتاجی من به تو مشتاق" این الهی‌ترین معاشقه نیست؟ بخواب مادر من این‌جا هستم! و این صف‌آرایی جسورانه‌ای‌ست که برای ترس‌هایمان حریف می‌طلبد.     (برای دخترم نیل) دستان کوچکت را حلقه کن بر تمام هستی‌ام سر روی شانه‌ام بگذار حالا تصویر بهتری شدیم این ترکیب ساده را جدی بگیر! تو به یاد نمی‌آوری وجودم را چگونه برای آمدنت شکافتم نامت را نیل گذاشتم تا با هربار صدا کردنت دریا دریا عبور کنی از رگ‌هایم من به عبور تو محتاجم   (خارج از کادر) یک امشب مادر نباشم زن هم هیچ‌کس نباشم امشب پایم را از کادر بیرون بگذارم بغضی باشم که از بیم فاش شدن به خیابان زده لبخندهایم را در خانه جا بگذارم روی تمام ذراتی که به صورتم زل زده‌اند و آستین هر نقشی که از تنم بکنم دستی از روی گلویم کنار برود آخ بی وزنی چقدر خوب است ! از کنار هر رهگذری که رد می‌شوم آشنایی‌ست در شهری غریب که برای نوشیدن یک چای به کافه کنار خیابان دعوت شده است آخ گاهی شانه‌های غربت چه‌قدر دلش خوش می‌شود حتی به تصادفی‌ترین تنه ببخشید من شما را جایی ندیده‌ام؟!   (سال‌های میلادی)   خوشبختی من با تو چهار فصل است سال‌های عمرم میلادی‌ست همه عمرم را آمدنت به  دو نیم کرده روزهای قبل میلادت روزهای بعد میلادت و اگر حساب کنیم من باید امروز پنج سال و شش ماه و نه روزم باشد دقیقا پاییز پنج سالگی چه‌قدر زیباست! فصل رنگ‌های گرم و عصرها زودتر از همیشه دور هم خوشبخت می‌شویم همه زمستان به امید عید روزها را می‌شماریم بهار با تمام گل‌ها پیراهن می‌پوشیم و یادمان می‌رود که روزهای سختی پشت سر گذاشتیم تابستان را من اما تا ابد پنج ساله خواهم ماند و فکر می‌کنم به این‌که چه‌قدر خوب است که سال‌ها بگذرد تو بزرگ شوی و من دستت را بگیرم با هم برویم پارک و همه تابستان‌های پنج ساله‌ام را دختر تو باشم

فهرست

مادر شاعر  سلام زندگی   تمام دلخوشی‌ام  برای دخترم نیلو  برای دخترم نیل  زمستان  تولد اتفاق قشنگی‌ست   عید  تو را تمرین کرده‌ام  سکوت ملال‌انگیز  من پر از زندگی‌ام  پرنسس نباش دخترم  سایه پدر  پاهایی درازتر از گلیم  خط میخی  دنیا جای قشنگی‌ست دخترم  مادرها هم خسته می‌شوند  اندوه، نام دیگر مادر نیست  بوسه  بیایید و تلخ بنویسید  شکوفه‌های هلو  پناه بر دستان کوچکت  سال‌های میلادی  غربت  مسیر خوشبختی  دستی اگر برای عشق نجنبد  روزی خواهد رسید  چند بیت مادر  یک حبه خوشبختی  معصوم بمان دخترک  هنوز هم اصرار دارم  نمودار عجیب  بهشت  در خانه ما صلح است  بخوان با من  پنجره  باران   قهرمان قصه‌ها  غفلت  زلزله هم که بیاید  تقویم را باد برد  اثر باستانی  کابوس  یکی می‌آید یکی می‌رود  کهکشانی تازه  حوض نقاشی  نگرانم دخترم  خارج از کادر  سفید هم رنگ گرمی‌ست  تابستان‌های کودکانه  قهرهای شیرین  زمین گرد است   آسمان تهران   شگفتی چشمان تو  درخت بی‌پرنده

شاعر: الناز وحدتی انتشارات: ماه باران