
در ادبیات فارسی هرگاه سخن از دوبیتی به میان میآید، نام پرآوازه باباطاهر عریان در اذهان نقش میبندد. باباطاهر از مشهورترین دوبیتی سرایان قرن چهارم و پنجم هجری بوده که اشعار وی هنوز با گذشت زمان زیادی مورد توجه ادیبان بسیاری قرار دارد. به دلیل اختلاف تاریخ نویسان در مورد زندگی شخصی و تاریخ ولادت و وفات وی، اطلاع دقیقی در این خصوص در دست نیست و هرآنچه که از زندگی او یاد شده، شرحی است که از اشعارش به دست آمده است. نام اصلی وی بابا طاهر همدانی بوده است که "عریان" را به دلیل وارستگی و دوری وی از تعلقات مادی و دنیوی به او نسبت داده بودند. دوبیتیهای او عمدتا لحنی دردمند و سوزاننده دارد و به قولی از دل آمده تا بر دل نشیند.
اشعار او عمدتا در میان مردم کوچه و بازار رایج بوده و گاهی سینه به سینه نقل میشده است، چرا که از سادگی لفظ و معنا برخوردار بوده و اغلب حکایت ناراحتیها و مشکلات مردم زمانه خود بوده است؛ که این نکته را میتوان از دلایل عمدهی محبوبیت اشعار وی برشمرد. البته این نکته نیز حائز اهمیت است که علی رغم روانی متن اشعار او، هیچ گونه سبکی و سستی الفاظ در آثار او مشاهده نمیشود و دوبیتیها تماما از ساختار زبانی قوی برخوردار هستند.
علاوه بر این دوبیتیهای او سرشار از عاطفه بوده و شاعر از صنایعی چون تشبیه و استعاره برای القای حس و اندیشه خود به مخاطب بهره گرفته است؛ ضمن این که آرایههای به کاربرده در دوبیتیها به قدری ملموس بوده که نه تنها معنای شعر، بلکه گویا خود آن را در مقابل دیدگان مخاطب ترسیم کرده است. کتاب حاضر مجموعهای از دوبیتیهای این شاعر گران مایه است که براساس نسخه" وحید دستگردی" به مخاطبان ادبیات و شعر این مرز و بوم ارائه شده است. در آخر کتاب نیز فصلی در نظر گرفته شده و در آن اشعار منسوب به باباطاهر که در نسخه ی دستگردی موجود نبود، آورده شده است.
" ته که ناخوانده ای علم سموات ته که نابرده ای ره در خرابات ته که سود و زیان خود ندانی به یاران کی رسی هیهات هیهات * دلی دیرم خریدار محبت کز او گرم است بازار محبت لباسی بافتم بر قامت دل ز پود محنت و تار محبت * نمی پرسی ز یار دلفگارت که واکیان گذشت باغ و بهارت ته یادمو در این مدت نکنی ندانم واکیان بی سر و کارت * اگر دل دلبر و دلبر کدام است دگر دلبر دل و دل را چه نام است دل و دلبر به هم آمیته وینم ندونم دل که و دلبر کدام است *
شب تاریک و سنگستان و موم است قدح از دست و مو افتاد و نشکست نگه دارنده اش نیکو نگه داشت وگرنه صد قدح نفتاده بشکست * بود درد مو و درمانُم از دوست بود وصل مو و هجرانم از دوست اگر قصابم از تن واکره پوست جدا هرگز نگرده جانم از دوست * ته دوری از برم دل در برم نیست هوای دیگرم اندر سرم نیست به جان دلبرم کز هر دو عالم تمنای دگر جز دلبرم نیست * شیر مردی بدم دلم چو ذون است اجل قصدم کره و شیر ژیون است ز مو شیر ژیان پرهیز می کرد تنم وا مرگ جنگیدن نذون است "
برای خرید کتاب دوبیتی های باباطاهر اثر باباطاهر عریان عریان به کتابانه مراجعه فرمائید.
نظرات کاربران درباره کتاب دوبیتیهای باباطاهر
دیدگاه کاربران