آدم آدم است بچه فیل | برتولت برشت

درباره کتاب آدم آدم است نوشته برتولت برشت

نام اصلی کتاب انسان مساوی است با انسان بوده و از اولین نمایشنامه های برشت به حساب می آید. آدم آدم است در حدود سال 1926 به اتمام رسیده است و موضوع اصلی آن، مربوط به مسخ شدن انسان ها تا جایی که در برابر مشکلات و مسائل از بین می روند اما اعتراضی نمی کنند. در این مسیر آنها تغییراتی اساسی می کنند و حتی اخلاق را نیز زیر پا می گذارند. کتاب در مورد افرادی است که ساده دل و ساده لوح اند و توانایی نه گفتن ندارند. آدم آدم است، با مضمون جنگ، بحران هویت بشری و مسئولیت، در هندوستان که مستعمره انگلستان است، اتفاق می افتد. این کتاب، داستان زندگی گالی گی،ماهیگیر و ماهی فروش فقیر و ساده دلی است که حتی با هشداری که همسرش به او می دهد، مسخ سربازان شده و توانایی نه گفتن به آنها را ندارد. او، مرز میان واقعیت و رویا را نمی داند و آگاهانه در خیال و اوهامش زندگی می کند. این مسخ شدگی، منجر می شود تا گالی گی که از جنگ فراری بود و از آن امتناع می کرد، به یک ماشین جنگی تبدیل شود. او به انسان دیگری تبدیل شده و حتی به خودش هم رحم نمی کند و برای اربابان صنعت، شهرها و سرزمین ها که به زندگی او مرتبط نیستند، جان و خانواده خود را فدا می کند. پایان این کمدی حماسی، پیشروی گالی گی تا جایی است که حتی اخلاقیات خود را نیز از دست می دهد.

برشی از متن کتاب آدم آدم است

"شماره یک اوریا: ( اعلام می کند) شماره یک، معامله فیل: رسته مسلسل به مردی که نمی خواهد نامش برده شود فیلم هدیه می کند. گالی گی: یک جرعه دیگر از بطری شری براندی، یک پک به سیگار برگ اعلا، و بعد شیرجه به داخل زندگی. اوریا: ( فیل را به او معرفی می کند) بیلی هامف،قهرمان بنگال، فیلی که در خدمت ارتش کبیر است. گالی گی: ( فیل را نگاه میکند و تعجب میکند) فیل ارتش این است؟ یک سرباز: آخر سخت سرما خورده است، برای همین است که رویش چیز انداخته اند. گالی گی: ( متفکر دور فیل می گردد) عیبش رواندازش نیست. بگ بیک: من خریدارم.( به فیل اشاره می کند) این فیلم را به من بفروشید. گالی گی: راستی میخواهید این فیل را بخرید؟ بگ بیک: کوچکی و بزرگی اش برایم مهم نیست. از بچگی آرزو داشتم فیلی بخرم. گالی گی: واقعاً این همان چیزی است که آرزویش را داشتید؟ بگ بیک: در بچگی دلم میخواست، به بزرگی هندوکش، باشد ولی حالا به این هم قانعم. گالی گی: باشد، بیوه بگ بیک، اگر شما قصد خرید این فیلم را دارید من صاحبش هستم. (از عقب صحنه دوان دوان می آید) هیس... هیس... پنجی خونخوار دارد تمام اردوگاه را دور می زنند و واگن ها را بازرسی می کند. سربازان: طوفان در لباس انسان! بگ بیک: نروید،من نمی گذارم این فیل را از چنگم در بیاورید. بگ بیک و سربازان با شتاب می روند. اوریا: (به گالی گی) یک لحظه فیل را نگه دارید.( طناب فیل را به دست او می دهد.) گالی گی: من چی،آقای اوریا، من کجا بروم؟ اوریا: همین جا بمان.( دنبال سربازان دیگر می رود). گالی گی نوک سر طناب را در دست می گیرد. گالی گی:(تنها) مادرم همیشه به من می گفت: دانایی مطلق وجود ندارد. ولی من به کلی در همه چیز نادانم. امروز صبح،گالی گی! به قصد خرید ماهی کوچکی از خانه بیرون رفتی، حالا صاحب فیل بزرگی شده ای، و هیچ کس نمی داند فردا چه خواهد شد. چکت را به تو بدهند، بقیه اش به تو ربطی ندارد. اوریا: ( به داخل نگاه می کند) عجب، اصلا به فیل نگاه نمی کند. تا میتواند از آن دوری می کند.(فیرچایلد از عقب صحنه می گذرد) ببر کیل کوا گذشت.(اوریا،بگ بیک و سربازان دوباره داخل می شوند.)"

نویسنده

یکی از برجسته ترین چهره های تئاتر قرن بیستم جهان، اویگن برتولت فردریش برشت، برتولت برشت، است. این شاعر، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر آلمانی در سال 1898 در آلمان متولد شده است و از همان کودکی به ادبیات و شعر علاقه نشان داده است. از مهم ترین آثارش می توان به شعرهای نمایشی با ته مایه طنز اشاره کرد که در نمایشنامه هایش از آنها استفاده کرده است. برشت، نمایشنامه نویس روایی است و سبک فاصله گذاری در تئاتر را ابداع کرده است که منجر به انقلابی در تئاتر شده است. به علاوه پایه گذار گروه تئاتر برلین نیز بوده است.از دیگر نمایشنامه های او می توان به در انبوه شهرها، اپرای سه پنی، آوای طبل در شب، مادر، ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی، زندگی گالیله، استثنا و قاعده، تفنگهای خانم کارار و رویاهای سیمون ماشار، عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی و ننه دلاور و فرزندان او اشاره کرد. برشت، بر اثر سکته قلبی در سال 1956 در آلمان درگذشت.

(بچه فیل استنطاق لوکولوس) نویسنده: برتولت برشت مترجم: شریف لنکرانی انتشارات: خوارزمی