کتاب چاه و ماه داستان زندگی حضرت یوسف (ع)، اثر محمدرضا شمس با تصویرگری آیدین سلسبیلی توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.
غروب روز دوشنبه است. مادرت راحیل درد می کشد. پدرت یعقوب بیرون از خانه با نگرانی قدم می زند. آسمان «فرلن آرام» گرفته است. عرق از سر و روی مادرت سرازیر می شود و چهره اش از درد به هم می پیچد. ناگهان صدای گریه بلند می شود. مادر از حال می رود. پدر می ایستد و با شادی به صدای گریه گوش می دهد. تو به دنیا می آیی. تو یوسف، اولین پیامبر بنی اسرائیل، فرزند یعقوب، فرزند اسحاق، فرزند ابراهیم 1160 سال قبل از میلاد مسیح به دنیا می آیی. تو به دنیا می آیی و بت خانه ی فران آتش می گیرد و باران می بارد. مدت ها ست که در «فران آرام » باران نباریده است. تو به دنیا می آیی و باران می بارد و قحطی از آن سرزمین می رود. مردم خوشحال از خانه هایشان بیرون می دوند. پیر و جوان و بزرگ و کوچک پای کوبان برای بیعت با یعقوب به در خانه اش می روند.
باران تند و شدید می بارد. مردم جلوی خانه ی یعقوب می ایستند. در میانشان. مشک آبی به چشم می خورد که به سه پایه ی چوبی آویزان است. کسی سراغی از مشک نمی گیرد. چشم ها همه به آسمان است. یعقوب دستان خود را بالا می برد. همه دستان خود را بالا می برند، آمده اند برای بیعت با یعقوب. بت خانه آتش گرفته است. خدای یعقوب بر خدایان سنگی پیروز شده است. یعقوب این جملات را بلند می گوید:« خدایا ما نعمت های تو را شکر می کنیم و از خدایان سرد و سنگی بیزاری می جوییم. ما به تو و فرستادگانت ایمان می آوریم و از دستوراتت اطاعت می کنیم.» مردم همزمان با او این جملات را تکرار می کنند.
- داستان های پیامبران خدا
- کتاب های پرنده آبی
- نویسنده: محمدرضا شمس
- تصویرگر: آیدین سلسبیلی
- انتشارات: علمی و فرهنگی
نظرات کاربران درباره کتاب چاه و ماه (داستان زندگی حضرت یوسف)
دیدگاه کاربران