
محصولات مرتبط
دربارهی کتاب بلبل امپراتور چین اثر هانس کریستین اندرسن
کتاب "نویسندههای بزرگ، خوانندههای کوچک: بلبل امپراتور چین" روایتگر افسانهای از کشور چین میباشد که مطالعهی آن برای مخاطب کودک مناسب میباشد.
شخصیت اصلی داستان پادشاهی جوان است که در کشور چین سلطنت میکند. او گاهی به جنگلهای اطراف قصر خود رفته و در آنجا به گردش و تفریح میپردازد. در یکی از همین گردشها، صدای بلبل خوشآواز و دلنوازی را میشنود که بر روی یکی از درختهای جنگل قرار دارد. پادشاه از شنیدن این آواز بسیار خشنود گشته و به آن علاقهمند میشود. در نتیجه، به خدمتکاران خود دستور میدهد که بلبل موردنظر را یافته و همراه با خود به قصر او بیاورند.
خدمتکاران پس از جستوجوی فراوان، لانهی بلبل را پیدا کرده و از او میخواهند که به نزد پادشاه بیاید. بلبل قصه، در ابتدا، با این درخواست مخالفت میکند. زیرا او عاشق آزادی و زندگی در جنگل است. ولی پس از اینکه اطلاع مییابد، پادشاه دستور داده و به آوازش دل بسته، از آزادی خود صرف نظر میکند. بنابراین همراه با خدمتکاران به دیدار پادشاه جوان میرود.
پادشاه به محض دیدن بلبل، شاد و خوشحال میشود. وی به خدمتکاران دستور میدهد که لانهای زیبا و برازنده، از جنس طلا برای پرندهاش بسازند. بلبل قصه، علیرغم میل باطنی خود، روزهای زیادی را در این قصر پشت سر میگذارد و مدام برای پادشاه آواز میخواند. تا اینکه، مدتها بعد، پادشاه چین، هدیهای نفیس از جانب حاکم کشوری بیگانه دریافت میکند؛ هدیهای که موجب غفلت پادشاه از بلبل گشته و داستانی جذاب را خلق میکند.
برشی از متن کتاب بلبل امپراتور چین
در کاخ سلطنتی بلبل آوازی سر داد. چنان آواز پرسوزی خواند که امپراتور و تمام دربار به گریه افتادند.
در پایان آوازش، امپراتور از بلبل خواست که در قصر بماند و دستور داد که برای بلبل لانهای از طلا بسازند.
بلبل اطاعت کرد، اما از اینکه آزادی و جنگل خود را از دست داده بود، ناراحت بود.
هر روز صبح بلبل میتوانست از لانهاش بیرون بیاید، اما فقط با همراهی خدمتکارانی که پنجهی او را با یک بند ابریشمی، محکم نگه میداشتند.
بلبل رنج میبرد، دلش برای جنگل و آزادی تنگ شده بود. اما همزمان باعث تسلی خاطر پادشاه میشد.
این چنین بود تا اینکه یک روز پادشاه کشوری دور، هدیهای برای امپراتور چین فرستاد: یک بلبل ماشینی شگفتانگیز که از طلا ساخته شده بود.
کلیدی را میچرخاندی و پرندهی کوچک نغمهی شیرینی سرمیداد. همیشه یک آواز میخواند، اما تقریبا به زیبایی آواز بلبل جنگلی بود.
امپراتور از آن هدیه خیلی خوشش آمده بود و دلبستهی آن پرندهی زرد ماشینی شده بود. امپراتور اعلام کرد که بلبل طلایی بهتر از آن بلبل جنگلی آواز میخواند و دستور داد که پرندهی واقعی را به جنگل برگردانند.
بلبل آزاد شد اما با اندوه پرواز کرد و در اعماق جنگل ناپدید شد. امپراتور بلبل طلایی را نزدیک تخت بر روی یک بالش ابریشمی گذاشت و هر روز پیوسته به آوازش گوش میداد.
آن بلبل طلایی اسباب بازی جدیدش شده بود و بلبل جنگلی را فراموش کرد. یک روز بلبل طلایی خراب شد و پرنده دیگر آواز نخواند. زبردستترین ساعتساز به حضور امپراتور احضار شد و سه روز و سه شب بر روی بلبل ماشینی کار کرد و بعد نزد امپراتور بازگشت.
ساعتساز زبردست گفت: «تمام سعی و تلاش خود را کردم اما بلبل طلایی بیش از حد آواز خوانده و این ماشین بیش از اندازه کار کرده است، باز هم میتواند آواز بخواند ولی فقط یک بار در سال.»
امپراتور از این بابت خیلی ناراحت شد و همان موقع بود که به یاد بلبل جنگلی افتاد و دستور داد که او را بیابند اما هیچکس نتوانست او را پیدا کند.
سالها گذشت و یک روز امپراتور بیمار شد و هیچ پزشکی قادر نبود که او را درمان کند...
کتاب بلبل امپراتور چین از مجموعه ی نویسنده های بزرگ، خواننده های کوچک اثر هانس کریستین اندرسن با ترجمه ی غلامرضا امامی و تصویرگری آریانا اپراملا توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
- نویسنده های بزرگ، خواننده کوچک
- نویسنده: هانس کریستین اندرسن
- مترجم: غلامرضا امامی
- تصویرگر: آریانا اپراملا
- انتشارات: پرتقال
مشخصات
- مترجم غلامرضا امامی
- نوع جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 1
- سال انتشار 1399
- تعداد صفحه 27
- انتشارات پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب بلبل امپراتور چین | پرتقال
دیدگاه کاربران