
محصولات مرتبط
کتاب ساده، مثل پرواز از انتشارات پرتقال
کتاب "ساده مثل پرواز"، روایتگر داستان زندگی یک طوطی کوچک میباشد که برای مطالعهی مخاطب کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآمده است.
شخصیت اصلی قصه، "آلیستر" نام دارد. او یک کاسکوی افریقایی میباشد که درون فروشگاه "حیوانات خانگی پیت" متولد میشود. "آگی"، خواهر کوچک آلیستر نیز در همین مکان، چند روز پس از برادرش، به دنیا میآید. این دختر، کاسکویی بسیار مهربان، خونگرم و دوست داشتنی است که به سرعت با اطرافیان خود، از جمله انسانها، ارتباط برقرار میکند؛ به طوری که اغلب مورد توجه همگان قرار میگیرد. آلیستر بر خلاف آگی، اصلا رفتارهای خوبی را در پیش نمیگیرد. وی، همواره با انجام کارهایی ناشایست، سعی میکند که انسانها را از خود دور سازد. در واقع، او از حضور در فروشگاه و زندگی محدود به قفس کوچک خود، بیزار است. آلیستر، آرزو دارد که روزی بتواند آزادانه، همراه با آگی، بر فراز آسمان به پرواز درآید.
"فریتز فلدمن"، پسر دوازده سالهای است که پس از اتمام مدرسه، در بعضی از روزهای هفته، به فروشگاه حیوانات خانگی آمده و در آنجا، به کار نظافت و مراقبت از حیوانات میپردازد. او به پزشکی علاقهی فراوانی دارد؛ از همینروی، همواره بیشتر اوقات خود را صرف مطالعهی کتابهای پزشکی میکند. فریتز، آلیستر و آگی را دوست میدارد و همواره مراقب سلامت آنها میباشد. اما در مقابل، همیشه، با بداخلاقیهای آلیستر مواجه میشود.
پیتر، صاحب این فروشگاه است؛ او علیرغم شغل خویش، از حیوانات، بهویژه طوطیها متنفر میباشد و فقط به دلیل منافع مالی، از آنها نگهداری میکند. اصل ماجرا از جایی آغاز میشود که آگی توسط یکی از مشتریان پیتر، خریداری شده و برای همیشه، از آلیستر جدا میگردد؛ این موضوع، به شدت، موجب ناراحتی طوطی قصه گشته و او را با اتفاقاتی خواندنی مواجه میسازد.
برشی از متن کتاب ساده، مثل پرواز
فصل 6
اگر راستش را بخواهید، بالم هنوز کمی مشکل دارد. با وجود این، مطمئنم فریتز به بهانهی «تحت نظر گرفتن روند درمان» یک هفته بیشتر از چیزی که لازم بود من را در بهداری نگه داشت. ولی بالاخره، امروز روز موعود است. روزی که به فروشگاه منتقل میشوم.
اگر اهل آواز خواندن بودم، احتمالا امروز صبح یکی دو خطی را با بلبلها همسرایی میکردم... اولین پرندهای بودم که از خواب بیدار شد.
ولی حالا ظهر شده.
از همان ساعت هشت صبح که فریتز باندپیچی بالم را باز کرد، همین جا زیر چوبلباسی ماندهام.
امروز، فریتز خواهرش، فیونا، را دعوت کرده تا قبل از نقل مکانم به فروشگاه با من و آگی آشنا شود. ولی حالا نیمساعت است که پشت جعبهی درخشانش نشسته و به خواهرش دربارهی باکتریهای روده میگوید.
بیآنکه چشمش را از جعبه بردارد، از فیونا میپرسد: «میدونستی توی رودهی آدم نزدیک یه کیلو باکتری خیلی ریز هست؟»
این چند هفتهی اخیر، چیزهای خیلی زیادی دربارهی باکتریهای روده یاد گرفتهام که هیچ احتیاجی به دانستنشان ندارم. حتی نصف کتابی دربارهی این موضوع را هم خوردهام. ولی فهرست چیزهای مختلفی که ماه گذشته خوردهام خیلی بلندتر از اینهاست: یک کپهی کامل فرمهای مالیاتی، سه تا چک، یک دفترچهی تلفن، 124تا کاربرگ قدیمی ریاضی، ششتا از داستانهای فریتز و کارت تبریک تولدی که مادربزرگ فریتز، خانم فلدمن، برایش فرستاده بود. (کارتهای تولد را واقعا توصیه نمیکنم. مزهی شیرین و چسبناکشان، که شبیه شربت افراست، توی ذوق آدم میزند.) حتی پوستر پرندهی فریتز را هم در زمان مناسبی که حواسش نبود، خوردم. خیلی بدمزه بود.
شاید برایم راحت نباشد، ولی باید اعتراف کنم بهترین چیزی که تا حالا خوردهام داستانهای فریتز بوده. یکی از داستانهایش دربارهی دختری بود که برق لب گیلاسی میزد، و چون چند هفته میشود که گیلاس نخوردهام، مزهاش توانست عطشم را کمی خاموش کند، البته نه کامل. توی یکی از داستانهای دیگرش، فریتز به پیرمردی که کامیون غذا دارد کمک میکند. مزهی قویای داشت، ولی کمی افسردهکننده بود، مثل مزهی سیبزمینی سرخکردههای یک روز ماندهی پیت یا بستنی آب شده. باعث شد معدهدرد بگیرم.
به نظر میرسد فیونا هم چندان به باکتری روده علاقهای ندارد. با انگشتش روی یکی از محفظههای شیشهی بهداری ضربه میزند...
کتاب ساده، مثل پرواز نوشتهی کوری لئوناردو با ترجمهی نغمه یزدانپناه توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
- نویسنده: کوری لئوناردو
- مترجم: نغمه یزدانپناه
- انتشارات: پرتقال
مشخصات
- نویسنده کوری لئوناردو
- مترجم نغمه یزدانپناه
- نوع جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 2
- سال انتشار 1399
- تعداد صفحه 293
- انتشارات پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب ساده، مثل پرواز | انتشارات پرتقال
دیدگاه کاربران