کتاب استوارت هورتن تغییر کوچک اثر لیسا ایوانز
لیسا ایوانز تهیه کننده و کارگردان برنامه های رادیو تلویزیون است و عموما برای بزرگسالان قلم می زند اما کتاب «استوارت هورتن، تغییر کوچک» که بعدا «استوارت هورتن، تغییر بزرگ» را نیز به آن اضافه کرد برای کودکان است.
این کتاب در فهرست نهایی جایزه ی کتاب کاستا در سال 2011 است و همچنین در فهرست مدال کارنگی برای ادبیات در سال 2012 و برن فورد بوآس در سال 2012 قرار دارد. معمولا برای افرادی که برای بزرگسالان قلم می زنند نوشتن داستان برای کودکان کار دشواری است اما به نظر می رسد لیسا ایوانز به خوبی از پس این کار برآمده است.
داستان وی پر از تخیل های رنگارنگ بوده و بیانی شیوا و روان دارد که حتی بزرگسالان نیز از آن لذت خواهند برد و والدین می توانند با کودکان خود این کتاب را برای فرزندانشان بخوانند. استقبالی که از این کتاب شد موجب شد تا لیسا ایوانز «استوارت هورتن، تغییر بزرگ» را نیز منتشر کند که البته کتاب دوم نیز از استقبال خوبی برخوردار شد. خواندن این کتاب برای کودکان و بزرگسالانی که قصد شادی روح خود را دارند می تواند تجربه ای دل انگیز باشد.
برشی از متن کتاب استوارت هورتن تغییر کوچک اثر لیسا ایوانز
سیم لامپ بالا و پایین می رفت و استوارت که انتظار داشت سقف فرو بریزد، خودش را جمع کرد. جینی پرسید:«چه خبر شده؟» با قدم های بلند به طرف در رفت و آن را کشید تا باز شود. همین که در را باز کرد، صدای به هم خوردن بال آمد و کبوتر سفید از بالای دفتر پر زد و روی یکی از لیفت تراک هایی که چند متر آن طرف تر پارک شده بودند، فرود آمد. یک ثانیه بعد، کلیوفرد از پشت پنجره توی دفتر افتاد. به زحمت از جایش بلند شد و با صدای بلند اعلام کرد:«من خوبم» و بعد چهره اش را در هم کشید و یک پایش را محکم گرفت. نفس نفس زنان گفت:«روی سقف دنبالش کردم. نزدیک بود بگیرمش. می خواستم بدانم شما کبوتر گرفتن را جزو مهارت های سطح دوم حساب نمی کنید؟ آخ » دوباره روی زمین نشست و چینی که شدیدا عصبانی به نظر می رسید، رفت تا کمکش کند. لئونورا گفت:«استوارت؟» استوارت برگشت. «عزیزم، دیگر چی تو قفسه هست؟» خودش را بالا کشید و روی نوک پنجه ایستادو«ام ... غیر از عکس، یک قفس کوچک با پرنده ای مصنوعی، یک لوله ی فلزی که همه جایش حروف چینی نوشته شده و یک... اوه..!» یک جعبه ی استوانه ای شکل حلبی بود که رویش حلقه های به هم پیوسته ی قرمز و آبی نقاشی شده بود. روی آن کلمه ی پول دیده می شد که سر و ته و از آخر به اول نوشته شده بود. استوارت تقریبا به نفس نفس افتاد:«یک قلک» دقیقا شبیه مال پدرش بود. همان که سکه های سه پنی را در آن پیدا کرده بود.
مجموعه ای برای رمان خوان های حرفه ای نویسنده: لیسا ایوانز ترجمه: شیوا حریری انتشارات: ویدا
نظرات کاربران درباره کتاب استوارت هورتن تغییر کوچک
دیدگاه کاربران