درباره کتاب قرار بازی
این کتاب مجموعهای از چند داستان کوتاه است که توسط آلیس مونرو، جویس کارل اوتس، لیزا وارد، کیت والبرت و تسا هادلی نوشته شده است. به طور کلی، داستان کوتاه، گونهای از ادبیات داستانی است که نسبت به رمان حجم بسیار کمتری دارد و نویسنده در آن برشی از حوادث را مینویسد. اینگونه داستانها، مثل دریچه یا دریچههایی هستند که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی، برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده این امکان را میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع است نگاه کنند. شخصیتهای داستانهای کوتاه، خودشان را نشان میدهند اما گسترش پیدا نمیکنند، چرا که فرصتی برای این کار ندارند، به همین دلیل داستانهای کوتاه معمولا حول محور موضوع و درونمایه میچرخند نه شخصیتها.
مترجم، داستانی کوتاه از هر کدام از این نویسندگان خانم را در یک کتاب جمعآوری کرده؛ داستانهایی که از طرف علی قانع به تمام زنهای سرزمین ایران تقدیم شده است. تنوع سبک هر کدام از این نویسندگان، در عین شباهت به یکدیگر، از این مجموعه کتابی جذاب ساخته است. داستانهای کوتاهی که هر کدام به نوبه خودشان پر از درس زندگی هستند.
برشی از متن کتاب قرار بازی
لیود معتقد بود بچهها باید در خانه آموزش ببینند، نه به خاطر دلایل مذهبی، نه اینکه برگشته بود به عصر حجر غارنشینی و میونها و بقیه چیزها، بلکه میخواست آنها نزدیک والدینشان باشند و بادقت و بهتدریج وارد جامعه شوند. دوری مطمئن نبود بتواند از عهده کار برآید، اما اطلاع داشت اداره آموزش و پرورش طرحهایی برای این وضعیت در نظر گرفته و او میتواند برنامه منظم درسی را از مدارس محلی تهیه کند. ساشا بچه باهوشی بود و عملا خودش خواندن و نوشتن را یاد گرفت و دوتای دیگر برای یادگیری هنوز خیلی کوچک بودند. عصرها و روزهای آخر هفته، لیود با ساشا جغرافی و علوم کار میکرد: منظومه شمسی و خواب زمستانی حیوانات یا طرز کار اتومبیل، و هر درس سوال و جواب خود را داشت. ساشا خیلی زود از برنامه درسی مدرسه جلو افتاد و دوری در زمانهای معین او را برای امتحانات به مدرسه میبرد. یکی دیگر از مادرهای آن منطقه مانند دوری به روش تعلیم در خانه کار میکرد. اسمش مگی بود و وانت کوچکی داشت. لیود برای رفتن سر کار ماشین لازم داشت، از سوی دیگر دوری رانندگی نمیدانست.
بههرحال تعارف مگی برای برگشتن با او از مدرسه به خانه خوشحالاش میکرد. با هم به مدرسه میرفتند و برنامه جدید درسی بچهها را میگرفتند؛ البته بچهها را همراهشان میبردند. مگی دو پسر داشت. پسر بزرگش دچار آلرژی شدید بود و مگی مجبور بود رژیم غذایی سختی را برایش اعمال کند؛ به همین خاطر در خانه به او درس میداد. بچه کوچکتر هم مبتلا به آسم بود، ولی بههرحال دوست داشت پیش برادرش بماند و با او باشد. دوری با مقایسه آنها به خاطر سلامتی بچههای خود فوقالعاده شکرگزار بود. لیود گفت سالم بون بچهها به دلیل جوان بودن او است و اینکه خیلی زود ازدواج کرده، درحالی که مگی در آستانه یائسگی بود، حرفهایش در مورد سن و سال مگی قدری با غلو همراه بود. مگی عینکساز بود، همکار شوهرش. آنها تا پایان دوره تحصیل و مشغول بهکار شدن و خریدن خانه، تن به بچهدار شدن نداده بودند.
فهرست کتاب قرار بازی داستانهایی از زنان فرانسوی
- آلیس مونرو: بعدها
- جویس کارول اوتس: لاندفیل
- لیزا وارد: کلاس رقص
- کیت والبرت: قرار بازی
- تسا هادلی: آتش خودی
خرید کتاب قرار بازی داستانهایی از زنان فرانسوی
برای خرید کتاب قرار بازی داستانهایی از زنان فرانسوی با ترجمه علی قانع از انتشارات افراز میتوانید به سایت کتابانه مراجعه نمایید.
نظرات کاربران درباره کتاب قرار بازی و داستان های دیگر
دیدگاه کاربران