loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب بدون مرز | پرتقال

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
88,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

درباره‌ی کتاب بدون مرز | پرتقال

کتاب "بدون مرز" روایتگر بخشی از داستان زندگی پسری نوجوان می‌باشد که جهت مطالعه‌ی مخاطب کودک و نوجوان به نگارش درآمده است.

شخصیت اصلی قصه، "جرمایا" نام دارد. او پسری دوازده ساله است که در کنار پدرخوانده‌اش، "والت لاپر" زندگی می‌کند؛ مردی که نابغه‌ی کامپیوتر می‌باشد. والت، یازده سال‌ پیش، جرمایای نه ماهه را در آبدارخانه‌ی شرکت محل کارش پیدا می‌کند. بنابراین، بلافاصله با پلیس تماس می‌گیرد و موضوع را با آن‌ها در جریان می‌گذارد. اما هنگامی که اثری از والدین جرمایا یافت نمی‌شود، والت، پس از طی کردن مراحل قانونی پیچیده، برای همیشه، سرپرستی پسرک کوچک را برعهده می‌گیرد.

جرمایا، والت را همچون پدر واقعی خود، دوست می‌دارد و از بودن در کنار او لذت می‌برد. پسر قصه مدتی پیش، به دلیل ابتلا به بیماری نارسایی قلبی، مورد جراحی قرار می‌گیرد. این موضوع موجب می‌شود که پزشکش او را از شرکت در ورزش مورد علاقه‌اش، یعنی بیسبال منع نماید. در نتیجه، جرمایا تصمیم می‌گیرد که به جای بازی در تیم، در آینده به یک مربی حرفه‌ای در بیسبال تبدیل گردد. وی جهت تحقق این آرزو، مدام به تحقیق و مطالعه درباره‌ی بیسبال می‌پردازد و اطلاعات خود را در زمینه‌ی ورزش محبوبش افزایش می‌دهد.

والت هم‌اکنون یک مشاور متخصص در زمینه‌ی حل مشکلات پیچیده در سیستم‌های کامپیوتر است. وی جهت انجام امور شغلی خود، همواره از شهری به شهر دیگر نقل مکان می‌کند.

داستان از جایی آغاز می‌گردد که والت قرارداد تازه‌ای با یکی از شرکت‌های کامپیوتری در شهری دورافتاده می‌بندد. وی باید به زودی به این مکان رفته و ماموریت خود را آغاز نماید. ولی به دلیل شرایط جسمی جرمایا، تصمیم دارد که او را به خواهرش بسپرد و تنهایی به این سفر شغلی چند ماهه‌ برود. جرمایا پس از شنیدن این خبر به شدت ناراحت گشته و تمام تلاش خود را صرف می‌کند تا با پدرش همسفر شود. سفری که او را با ماجراهایی پرکشش و هیجان‌انگیز مواجه می‌کند.

 

برشی از کتاب بدون مرز

لوگو و اسکای نه‌تا بازیکن پیدا کردند.

یک ساعت وقت گذاشتم و بازی‌های‌شان را تماشا کردم، هر دویشان- کیسی و یه پسر گنده به اسم بنشنت – بهم گفتند مطمئن نیستند پدر و مادرشان اجازه بدهند توی تیم بمانند. کیسی می‌تواند مدافع زمین و توپ‌انداز باشد اما به خوبی اسکای نیست. بنشت می‌تواند یک چوب‌زن درست‌وحسابی باشد اگر یاد بگیرد چطوری تمرکز کند.

سه قلوها، برادران آکسلی، توی قسمت خارج میدان هستند. مدام از یک نقطه می‌دوند به نقطه‌ی دیگر و من فقط دلم می‌خواهد داد بزنم: «سر جای خودتون بازی کنین!»

همه چیز دارد دستم می‌آید، یادداشت برمی‌دارم.

می‌گویم: «خوبه، این هم از این.» بچه‌های تیم نگاهم می‌کنند. «یه چیزهایی دیدم که دیگه شب خوابم نمی‌بره! شما استیل خوبی دارین ولی نظم ندارین. من این‌جا بازیکن‌های خوبی می‌بینم که به اندازه‌ی کافی تلاش نمی‌کنن. پرتاب‌ها به خونه‌ی اصلی نزدیک نیستن. چرا این‌طوریه؟»

بچه‌های تیم سرشان را می‌اندازند پایین.

«می‌دونین چرا؟ بعضی از شماها خوبین، بقیه‌تون هم می‌تونین خوب باشین اما باید خودتون بخواین.»

فرانی و بنی می‌روند گوشه‌ی زمین و می‌نشینند.

می‌گویم: «همه‌ش با سه کلمه‌ی طلایی برنده‌ها بدست می‌آد. آماده‌این؟»

پسرها شانه‌های‌شان را می‌اندازند بالا.

بنی داد می‌زند: «آماده!»

بهشان می‌گویم: «خواستن، تمرین و موفقیت.»

متوجه نمی‌شوند.

«باید یه چیز رو بخواین تا انجامش بدین. باید سخت تلاش کنین تا بهش برسین. باید به خودتون فشار بیارین تا توی مسابقه به موفقیت برسین. بگین.»

الکس آکسلی دستش را بلند می‌کند. «کدوم قسمتش؟»

بنی داد می‌زند: «موفقیت!»

دوباره سه کلمه‌ی طلایی را تکرار می‌کنم.

خواستن، تمرین و موفقیت.

آن‌قدر پشت هم تکرار می‌کنیم تا برود توی ذهن‌شان.

بنی همین‌طور دارد بلند بلند تکرار می‌کند حتی وقتی ما دیگر بس می‌کنیم. بنشنت، پسر گنده، یک‌جوری می‌آید جلو انگار از کل دنیا متنفر است: «تو از کجا می‌دونی، لاپر؟»

«من درباره‌ی این ورزش مطالعه کردم.»

بنشنت زل می‌زند توی صورتم و می‌پرسد: «چطور خودت بازی نمی‌کنی؟»

«چون نمی‌تونم.»

«چرا نمی‌تونی؟»

می‌روم عقب. «چون قلبم ضعیفه.»

همه ساکت می‌شوند.

حالا همه می‌دانند.

ترل توپ را می‌اندازد برای بنشنت. «بیا»

داد می‌زنم: «راهش همینه.»

می‌نشینم کنار بنی و فرانی. بنی امروز با یک پرستار آمده و دارد دور زمین و بازیکن‌ها می‌چرخد و می‌گوید: «خواستن، تمرین و موفقیت.» ...

کتاب بدون مرز اثر جون باوئر و ترجمه ی آذین شریعتی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.



نویسنده: جون باوئر مترجم: آذین شریعتی انتشارات: پرتقال

مشخصات

  • نوع جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 1
  • سال انتشار 1398
  • تعداد صفحه 268
  • انتشارات پرتقال

نظرات کاربران درباره کتاب بدون مرز | پرتقال


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب بدون مرز | پرتقال" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل