دربارهی کتاب موزه معصومیت اثر اورهان پاموک
کتاب موزه معصومیت اثر اورهان پاموک با ترجمهی مریم طباطباییها توسط نشر پوینده به چاپ رسیده است. موضوع اصلی که در کتاب موزه معصومیت به آن پرداخته شده است، از دست رفتن زمان میباشد. متن زندگی ما به گونهای است که امکانات و حوادث موجود در آن، گاه اختیاری و گاه اجباری است. ما از میان این دو به ناچار یکی را انتخاب میکنیم و بقیه را پس میزنیم. آنچه را که انتخاب نمیکنیم و کنار مینهیم. در واقع این همان زمان از دست رفتهی ما میشود، که در این رمان به آن پرداخته شده است.
"کمال" پسر یکی از خانواده های پولدار استانبول در شرف ازدواج با دختری به نام "سیبل" است، که او نیز از یک خانواده اشرافی است. همه اطرافیان از این ازدواج خشنودند و آنها را برازنده هم می دانند. تا اینکه روزی وقتی کمال و سیبل در راه برگشت به خانه بودند، سیبل کیفی را در ویترین مغازه می بیند و از آن خوشش می آید.
فردای آن روز کمال برای خرید این کیف به مغازه می رود و همه چیز از همین جا آغاز می شود. از قضا فروشنده مغازه، دختر جوان نسبتاً زیبایی است به نام "افسون" که دوست دوران بچگی کمال بوده است. آنها با هم آشنا میشوند و این آشنایی به دلایلی ادامه دار می گردد. کمال عاشق افسون می شود و این رابطه دو طرفه می شود. آنها همدیگر را در خانه ای که مربوط به دوران کودکی کمال بوده ملاقات می کنند. علی رغم این رابطه عاشقانه که به شدت کمال را درگیر کرده است، سیبل و کمال باهم عقد می کنند.
در مراسم عقد آن ها، کمال افسون را هم دعوت می کند. از فردای آن روز افسون غیبش می زند و جستجوی کمال هم نتیجه ای نمی دهد. از آنجا که کمال نمی تواند افسون را از ذهنش بیرون کند و به شدت درگیر او شده است. به مرور زمان رابطه کمال با سیبل سرد می گردد و همین امر باعث جدایی آنها می شود. بعد از جدایی کمال از سیبل، او به دنبال افسون می گردد و بعد از دو سال افسون را پیدا می کند اما...
بخشی از کتاب موزه معصومیت اورهان پاموک
دلم می خواست لحظه های کنار افسون بودن را بارها و بارها تکرار کنم. داستان من را دقیقاً همان لحظات می سازند. حالا بعد از سالها وابستگی را بیشتر احساس می کنم. آن خوشبختی جایگزین هر فکر منطقی ای بود.
بعد از سال ها در تلاشم که دلیل آن همه عشق را درک کنم. گاهی کبوتر ها داخل بالکن می آمدند و ما را تماشا می کردند. دیدن کبوترها مرا یاد دوران کودکی ام می انداخت. همان وقتی که آنها روی نرده های بالکن کنار هم می نشستند.
گاهی که با افسون تنها بودم، صدای بچه هایی که در حیاط فوتبال بازی می کردند، صدای فروشنده های دوره گرد و صدای گنجشکها به ما می فهماند که در رویا به سر نمی بریم و در حال زندگی می کنیم. گاهی حتی صدای سوت کشتی های باری هم به گوش می رسید. رابطه مان هر روز عمیق تر و لطیف تر می شد و من شادی و خوشبختی را بیشتر درک می کردم.
نویسنده
دربارهی اورهان پاموک
"اورهان پاموک" در سال 1952 در محله نشان تاشی در استانبول متولد شد. او یکی از معروف ترین نویسندگان معاصر ترکیه است. او بهخاطر کتاب های" نام من قرمز" و "برف" برنده جایزه نوبل در سال 2006 شد. از دیگر آثار این نویسنده می توان به "جودت بیگ و پسران"، " قلعه سفید"، "خاطرات و شهر"، " نام من قرمز" و "برف" و... اشاره کرد.
فهرست
فهرست کتاب موزه معصومیت
1- شادترین لحظه زندگی من
2- بوتیک شانزلیزه
3- فامیل های دور
4- ملاقات در شرکت
5- رستوران فوآیه
6- اشک های افسون
7- آپارتمان مرحمت
8- اولین نوشابه ی میوه ای ترکیه
9- F
10- چراغ های روشن شهر و شادمانی
11- عید قربان
12- بوسه ای آرام
13- عشق، جسارت و مدرنیته
14- خیابان، میدان ها و کوچه پس کوچه های استانبول
15- برخی واقعیت های تلخ باستان شناسی
16- حسادت
17- دیگر تمام زندگی ام وابسته به توست
18- داستان بلقیس
19- تشییع جنازه
20- دو شرط افسون
21- داستان پدرم: گوشواره های مروارید
22- دست رحمی خان
23- سکوت
24- نامزدی
25- درد انتظار
26- نمودار تشریحی درد عشق
27- خم نشو، خواهی افتاد
28- اشیایی پر از تسلی خاطر
29- حالا دیگر ثانیه ای نبود که به او فکرنکنم
30- افسون دیگر نیست
31- خیابان هایی که مرا به یاد او می انداخت
32- اشباح و سایه هایی که فکر می کردم افسون هستند
33- رفتارهایی خشن
34- مثل سگی فضایی
35- اولین بذرهای موزه من
36- برای امیدی کوچک که درد عشقم را تسکین ببخشد
37- خانه ی خالی
38- مهمانی آخر تابستان
39- اعتراف
40- زندگی آرام در خانه ساحلی
41- شنا کردن به روی پشت
42- غم و اندوه پاییز
43- روزهای سرد و تنهای نوامبر
44- هتل فاتح
45- تعطیلات اولودا
46- طبیعی است که کسی نامزدش را میانه ی راه رها کند؟
47- مرگ پدرم
48- مهترین چیز در زندگی شاد بودن است
49- تصمیم داشتم به او پیشنهاد ازدواج بدهم
50- این آخرین دیدار بود
51- شادمانی تنها نزدیک بودن به شخصی است که از صمیم قلب دوستش داری.
52- فیلمی در مورد زندگی و رنج ها باید صادقانه باشد
53- دلخوری و یک قلب شکسته برای کسی اهمیت ندارد.
54- زمان
55- فردا دوباره می آیم و دوباره کنار هم می نشینیم
56- شرکت فیلم سازی لیمو
57- بلند شدن و نرفتن
58- دبرنا
59- از سانسور تا رسیدن به سناریو
60- شب های بوآز در رستوران حضور
61- نگاه کردن
62- برای وقت گذرانی
63- ستون شایعات
64- آتش سوزی در بوآز
65- سگ ها
66- این چیست؟
67- اداکلن
68- 4213 ته سیگار
69- گاهی
70- زندگی های از هم گسسته
71- زندگی هم مثل عشق
72- کمال خان دیگر سری به ما نمی زند
73- گواهینامه افسون
74- تاریک خان
75- شیرینی سرای مروارید
76- سینماهای بی اوغلو
77- هتل بزرگ سمیرامیس
78- باران تابستانی
79- سفر به دنیایی دیگر
80- بعد از تصادف
81- موزه معصومیت
82- کلکسیونرها
83- خوشبختی
- برنده جایزه نوبل ادبیات 2006
- نویسنده: اورهان پاموک
- مترجم: مریم طباطبائیها
- انتشارات: پوینده
نظرات کاربران درباره کتاب موزه معصومیت | اورهان پاموک
دیدگاه کاربران