دربارهی کتاب سومین قارچ اثر جنیفر ال.هالم
کتاب "سومین قارچ" روایتگر داستانی تخیلی و پر از هیجان میباشد که برای مخاطب کودک و نوجوان به نگارش درآمده است.
شخصیت اصلی قصه، "الی" نام دارد. او تنها فرزند پدر و مادرش است و از داشتن نعمت خواهر و برادر محروم میباشد؛ در نتیجه، مدام تحت نظر و مراقبتهای والدینش قرار میگیرد. دختر قصه، در دورهی راهنمایی تحصیل میکند و از دانشآموزان برتر کلاس خود محسوب میگردد. مادر الی، دبیر تئاتر دبیرستان است و به نمایش علاقهی فراوانی دارد. او مدتها پیش از پدر الی، جدا شده و با مردی به نام "بن"، ازدواج کرده است.
"ملوین"، پدربزرگ الی میباشد؛ مردی دانشمند و مغرور که صاحب دو مدرک دکترا است. او با استفاده از علم و دانش خویش، دارویی جادویی را تولید کرده که میتواند جوانی از دست رفته را دوباره به افراد بازگرداند؛ دارویی که خود نیز از آن استفاده نموده و حالا صاحب ظاهری همچون ظاهر پسران نوجوان است. ملوین همیشه دردسرهای زیادی را برای نوهاش ایجاد میکند. اما با وجود تمام این مسائل، الی صمیمانه به پدربزرگش عشق میورزد و از همراهی با او، لذت میبرد.
ملوین یک سال پیش به سفری طولانی رفته؛ سفری گردشی برای دیدن نقاط مختلف کشور. داستان از جایی آغاز میشود که این مرد بدون خبر قبلی، از سفر بازمیگردد و به دیدار الی میرود. با ورود او به داستان، ماجراهایی پرکشش و خواندنی رخ میدهد؛ ماجراهایی که الی را با اتفاقاتی دنبالهدار مواجه میکند.
برشی از کتاب سومین قارچ
یک رویداد
وقتی ابتدایی بودم، زنگ ورزش جالب بود. هندبال بازی میکردیم و وسطی. اجازه میدادند از حلقه استفاده کنیم. اما زنگ ورزش توی راهنمایی مزخرف است. معلمها بداخلاقاند و لباسها بوی بد میدهند. واقعا. هیچکس آنها را برای شستن به خانه نمیبرد.
بیشتر از همه از دوی استقامت متنفرم. خیلی کسل کننده است و من همیشه یکی از آخرین کسانی هستم که تمامش میکنم.
امروز باید یک مایل بدویم. عذاب محض!
میشنوم که کسی صدایم میزند: «سلام، الی!»
برمیگردم عقب و میبینم که برایانا در حالی که میدود دارد به سمتم میآید. برعکس من است: توی تیم خارج شهری، والیبال بازی میکند و اندام خیلی خوبی دارد.
سرعتش را کم میکند تا با هم بدویم.
میپرسد: «حالت چطوره؟»
نفسنفسزنان میگویم: «خوبم.»
میگوید: «پسرخالهت توی کلاس ریاضی همکلاسی منه. خیلی باهوشه! امتحانهاش رو زودتر از همه تموم میکنه.»
فکر کنم داشتن دوتا دکتری توی راهنمایی به درد میخورد.
میپرسم: «تو چه خبر؟»
«بابام میگه سال دیگه به جای والیبال، برم سافتبال.»
خیلی از این قضیه خوشحال به نظر نمیرسد. پدرش از آن باباهاییست که سر مربیها داد میزند.
درد دل میکند: «من همیشه بابای تو رو دوست داشتم. خیلی باحال بود. یادته یه بار بعد تمرین ورزشیمون با لباس اجرای تئاترش اومد دنبالمون؟»
آن روز پدرم دیرش شده بود و با لباس شبح در نمایش شبح اپرا آمد. مامانم میگفت پدر و مادرها تا سالها بعد از آن، وقتی میآمدند دنبال بچههایشان، دربارهاش حرف میزدند.
در حال دویدن، خاطرات بچگیمان را مرور میکنیم. حرف زدن با برایانا راحت است، آرامش دارد. مثل پوشیدن یک پلیور کرکدار قدیمی.
آخرین دور را که تمام میکنیم، میپرسد: «نظرت چیه گاهی با هم بریم بیرون؟»
به برایانا نگاه میکنم و جای زخم سفید کوچک روی پیشانیاش را میبینم که از کلاس اول بهجامانده، یکی از بچهها با ظرف غذایش توی صورت برایانا کوبیده بود. من آنجا بودم که این اتفاق افتاد؛ وقتی توی اتاق پرستار، گریه میکرد، دستش را گرفته بودم. فقط خودمان از این لحظههای کوتاهی که با هم داشتیم، خبر داریم. دلم برایش تنگ شده است.
اما بیشتر از همه، دلم برای مرور خاطرات با او تنگ شده است.
میگویم: «خیلی خوشحال میشم.»...
کتاب سومین قارچ اثر جنیفر ال. هالم با ترجمهی سعیده اشرفیان توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
فهرست
1: جنگ قارچی
2: جنایتکار
3: موطلایی
4: ناگت مرغ
5: خطخطی
6: نوع و گونه
7: موشها خوبند
8: ما مثل هرشلها هستیم
9: شکسپیر
10: کپک تصادفی
11: بازیها
12: پیراشکی
13: یک رویداد
14: زلزله
15: همبرگر و مالته
16: اورژانس
17: فیلم وحشتناک
18: زامبیهای دنیای واقعی
19: خواب بد
20: هر کار ممکن
21: زمان
22: طوفان
23: فرضیهی ما
24: جایزهها
25: نتیجهی جالب
26: شهابسنگ
27: آزمایش
- نویسنده: جنیفر ال. هالم
- مترجم: سعیده اشرفیان
- انتشارات: پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب سومین قارچ | پرتقال
دیدگاه کاربران