کتاب راز فال ورق | یوستین گوردر؛ عباس مخبر

کتاب راز فال ورق اثر یوستین گردر

کتاب "راز فال ورق"، روایتگر داستانی پیچیده و تخیلی است که به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار کرده و او را تا پایان با خود، همراه می‌سازد.

خواننده در طول محتوای این رمان، با شخصیت‌های متعددی آشنا می‌شود و حکایت‌های مختلفی را درباره‌ی هر یک از این افراد مطالعه می‌کند. راوی قصه پسری دوازده ساله به نام "هانس توماس" می‌باشد. او سال‌ها به دور از مادر، همراه با پدرش، در "آرندال"، (یکی از شهرهای بندری کشور نروژ) پرورش یافته است.

توماس در ابتدای کتاب، به شرح زندگی پرفرازونشیب و خواندنی پدر خود می‌پردازد که به جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد؛ یعنی هنگامی که کشور نروژ تحت اشغال سربازان آلمانی می‌باشد. قصه‌، از لحظه‌ی آشنایی "لاینِ" هفده ساله (مادربزرگ توماس)، با سربازی آلمانی آغاز می‌شود؛ این آشنایی با گذشت زمان، به عشقی دوطرفه تبدیل می‌گردد؛ عشقی که مردم نروژ، همیشه آن را محکوم می‌کنند. اما با وجود این مساله، لاین دست از معشوق خود نکشیده و به طور مخفیانه به دیدار او میرود. تا اینکه چند سال بعد، با پایان یافتن جنگ، سربازان آلمانی همراه با عشق ابدی لاین، از نروژ خارج می‌شوند. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که لاین، از این مرد باردار شده است.

با وجود تمامی مشکلات و رفتارهای زشت و زننده‌ی اطرافیان، لاین، فرزندش را به دنیا می‌آورد. این نوزاد نامشروع کسی نیز جز پدر هانس؛ مردی که از همان دوران کودکی، به گناه داشتن پدری آلمانی، مدام مورد تمسخر سایرین قرار می‌گیرد. وی با رسیدن به دوران جوانی، جهت دور ماندن از سرزنش‌های همشهریان خویش، به دریا و دریانوردی پناه می‌برد و دوران سختی را پشت سر می‌گذارد. مرد قصه، مدت‌ها بعد، با مادر هانس، پیمان زناشویی می‌بندد. اما این زن نیز، چهار سال پس از تولد تنها فرزندشان، شوهر و کودکش را برای همیشه ترک می‌کند.

هم‌اکنون، هشت سال، از این جدایی می‌گذرد. هانس و پدرش، سرنخی از مادر به‌دست آورده‌اند که نشان می‌دهد، او در "آتن" سکونت دارد. بنابراین پدر و پسر قصه، به سوی یونان رهسپار می‌شوند؛ سفری با هدف، بازگرداندن مادر هانس به خانه و کانون گرم خانواده‌ که ماجراهایی خواندنی و پرکشش را در اختیار خواننده قرار می‌دهد.

 

برشی از من کتاب راز فال ورق

سه لو پیک

... تزیین کف جنگل

در فاصله‌ای چنین دور از مردم کمی عجیب است...

صبح روز بعد وقتی بیدا شدم، متوجه شدم که به دورف رسیده‌ایم. پدر در تختخواب کنار من، به خوابی عمیق‌ فرو رفته بود. ساعت از هشت گذشته بود، اما می‌دانستم که به کمی خواب بیشتر نیاز دارد، زیرا حتی در انتهای شب هم پیش از آنکه به تختخواب برود کمی مشروب می‌خورد. او تنها کسی بود که آن را «کمی مشروب» می‌نامید. می‌دانستم که این مشروب‌ها بسیار زیاد و متنوع‌اند.

از پنجره می‌توانستم یک دریاچه‌ی بزرگ را ببینم. لباسم را پوشیدم و از پله‌ها پایین رفتم. با زن چاقی برخورد کردم که رفتاری بسیار دوستانه داشت، و سعی می‌کرد سرصحبت را باز کند، هر چند حتی یک کلمه هم نروژی نمی‌دانست.

چندین بار کلمات «هانس توماس» را بر زبان آورد. احتمالا هنگامی که خواب بوده‌ام و پدر مرا به اتاق می‌برده، مرا به او معرفی کرده است. فقط همین مطلب را فهمیدم.

در امتداد چمن مقابل دریاچه به راه افتادم، و سوار یک تاب آلپی شدم. تاب آنقدر بلند بود که می‌توانستم بالای پشت‌بام‌ها تاب بخورم. هنگامی که سوار تاب بودم توانستم این روستای کوچک آلپی را ببینم. هر چه ارتفاع تاب بیشتر می‌شد، چشم‌انداز وسیع‌تری را می‌دیدم.

با خود فکر می‌کردم که وقتی پدر بیدار شود، مسلما با دیدن دورف در نور کامل روز خشمگین خواهد شد. می‌دانید، دورف نوعی روستای نمونه‌ی عروسک‌ها بود. در میان کوه‌های مرتفع و برف‌پوش، چند مغازه در کنار چند خیابان باریک ردیف شده بود. وقتی ارتفاع تاب زیاد شد و به آسمان رسیدم، مثل آن بود که نگاه سریعی به یکی از روستاهای لگولند انداخته باشم. مهمان‌خانه ساختمان سفید سه طبقه‌ای بود که پرده‌های صورتی و تعداد زیادی پنجره‌های کوچک با شیشه‌های رنگی داشت.

درست وقتی که داشتم از تاب خسته می‌شدم، پدر ظاهر شد و مرا برای صبحانه صدا کرد.

وارد اتاقی شدیم که باید کوچکترین اتاق نهارخوری دنیا باشد. در این اتاق فقط چهار میز جای می‌گرفت، و گرچه همین هم بد نبود، اما من و پدر تنها مهمانان آنجا بودیم. در کنار این اتاق نهارخوری یک رستوران بزرگ وجود داشت که بسته بود. حس کردم پدر به خاطر ...

کتاب راز فال ورق اثر یوستین گردر و ترجمه‌ی عباس مخبر توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.

فهرست

فهرست کتاب راز فال ورق؛ نشر مرکز

پیک ها

تک پیک

دولو پیک

سه لو پیک

چهار لو پیک

پنج لو پیک

شش لو پیک

هفت لو پیک

هشت لو پیک

نه لو پیک

ده لو پیک

سرباز پیک

بی بی پیک

شاه پیک

خاج ها

تک خاج

دولو خاج

سه لو خاج

چهار لو خاج

پنج لو خاج

شش لو خاج

هفت لو خاج

هشت لو خاج

نه لو خاج

ده لو خاج

سرباز خاج

بی بی خاج

شاه خاج

ژوکر

ژوکر

خشت ها

تک خشت

دو لو خشت

سه لو خشت

چهار لو خشت

پنج لو خشت

شش لو خشت

هفت لو خشت

هشت لو خشت

نه لو خشت

ده لو خشت

سرباز خشت

بی بی خشت

شاه خشت

دل ها

تک دل

دولو دل

سه لو دل

چهار لو دل

پنج لو دل

شش لو دل

هفت لو دل

هشت لو دل

نه لو دل

ده لو دل

سرباز دل

بی بی دل

شاه دل

• نویسنده: یوستین گوردر
• مترجم: عباس مخبر
• انتشارات: مرکز