کتاب چگونه فروید بخوانیم اثر جاش کوهن با ترجمه ی صالح نجفی توسط نشر نی به چاپ رسیده است.
هدف مولف در این کتاب پیش از همه آن است که بخشی از قدرت برانگیزندگی اندیشه های فروید را به او بازگرداند. جا دارد یادآوری کنیم که فروید مجموعه ی اندیشه هایی را از خود به یادگار نهاده که فهم ما را از جهان و از خویشتن مان به طرز مقاومت سوزی زیر و زبر ساخته اند. همه ی ترفندهای فرهنگ ما برای حفظ رابطه ی آشکارا دو گانه اش با فروید - آشنایی سطحی با افکار او، حمله ها و دفاع های جدلی، ساده فهم کردن ها و دستکاری های مردم پسند - در نهایت ترفندهایی هستند برای طفره رفتن از رویارویی با توان زیر و زبر سازی تفکر او. نکته ی مهم دیگر در باب روان کاوی فروید این است که «کاشف قاره ی ناخودآگاه» همیشه در مورد توانایی آدمیان برای بهتر شدن ابراز شبهه می کرد. فروید دیدی سرد و یاس آلود به آدمیزاد داشت. هر چند به اعتقاد تئودور آدورنو حس تحقیر فروید نسبت به آدمیان در حقیقت جلوه ی عشقی بی امید بود. بر کار افکار او خرده بسیار گرفته اند، حتا هواداران و پیروان نظریه های بنیادی او. به گفته ی شرح حال نویسان و فروید شناسان، بنیاد گذار روان کاوی مدرن حاضر بود مستعبدترین و دور از ذهن ترین امور را باور کند و حتا می توان گفت او باور کردن نامحتمل ترین ها را یگانه راه کشف حقایق تازه می دانست.
فهرست
پیشگفتار ویراستار مجموعه: چگونه بخوانم را چگونه باید خواند؟ مقدمه یادداشتی انتقادی درباب آرای زیگموند فروید
- مبادی هیستریابی
- ناخودآگاه
- ظرافت و ذکاوت ناخودآگاه - خواب ها و رویاها
- ناخودآگاه در قالب کمدی
- نه
- غریب مضاعف
- ابژه ی مبهم میل
- ابژه ی مبهم تر میل
- مبهم ترین ابژه ی میل
- منتهای مازوخیستی
از متن کتاب
در فصل پیش دریافتیم که چگونه تکانه های ناخودآگاه - که به واسطه ی واپس زنی از ورود مستقیم به تالار اجتماعات خودآگاهی منع شده اند - می توانند دزدکی و بدون سروصدا در حجابی از الفاظ وارد ساحت آگاه بشوند. بدین سان ستایش پراحساس مرد جوان از گل آرایی فروشگاهی آراسته «دکورته» محملی عالی و آرمانی برای ناخودآگاه تدارک می دید تا به ستایش از چیزی بس متفاوت برآید، لباس یقه باز یک خانم محترم «دکولته». خوب به هر حال لغزش ها لغزنده و لغزان اند: دور از چشم مراقبان به درون سالن سخنرانی می خزند و یا همین که دوستی خوش صحبت و شیک پوش حواس دربان سالن را پرت می کند به نرمی خود را در صف کسانی قرار می دهد که با بلیت وارد سالن می شوند اما دقیقا به همین علت است که آن ها اساسا بی ضررند و اذیت و آزاری ندارند. تماشگر تنهای تکرو و خودسری که دور تا دورش را تماشاگرانی حواس جمع و دقیق احاطه کرده اند مجال چندانی برای ترکتازی ندارد. اگر حضورش زیاده از حد ملموس باشد طولی نمی کشد که بیرونش می کنند. او فقط به شرطی می تواند از این عقوبت در امان بماند که حضور تقریبا نامحسوس پیدا کند: ممکن است زن جوان در مهمانی، «دکولته» را همان «دکورته» که منظور گوینده بوده بشنود یا اصلا متوجه گوشه و کنایه ای نشود که بر اثر تعویض حرف ها بی صدا پیش آمده. پیروزی لغزش در نهایت حاکمیت خود آگاهی را نه انکار بلکه تایید می کند.
نویسنده: جاش کوهن مترجم: صالح نجفی انتشارات: نی
نظرات کاربران درباره کتاب چگونه فروید بخوانیم
دیدگاه کاربران