بخشی از کتاب آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست
حیرانی
چرا همیشه همین است آسمان و زمین؟
زمان هماره همان و زمین همیشه همین؟
اگرچه پرسش بی پاسخی ست، می پرسم:
چرا همیشه چنان و چرا همیشه چنین؟
چرا زمین و زمان بی امان و بی مهرند؟
زمان زمانه ی قهر و زمین زمینه ی کین؟
حدیث آدمی و چرخ آسیاب زمان
حدیث جام بلور است و صخره ی سنگین
هزار شاید و آیا به جای یک باید
گمان کنم، به گمانم نشسته جای یقین
اگر که چون و چرا با خدا خطاست، چرا
چرا سؤال و جواب است روز بازپسین؟
چرا در آخر هر جمله ای که می گویم
تو ای نشانه ی پرسش نشسته ای به کمین؟
چیستان
ما گنهکاریم، آری، جرم ما هم عاشقی است
آری آما آن که آدم هست و عاشق نیست، کیست؟
زندگی بی عشق، اگر باشد، همان جان کندن است
دم به دم جان کندن ای دل کار دشواری است، نیست؟
زندگی بی عشق، اگر باشد، لبی بی خنده است
بر لب بی خنده باید جای خندیدن گریست
زندگی بی عشق اگر باشد، هبوطی دائم است
آن که عاشق نیست، هم این جا هم آن جا دوزخی است
عشق عین آب ماهی یا هوای آدم است
می توان ای دوست بی آب و هوا یک عمر زیست؟
تا ابد در پاسخ این چیستان بی جواب
بر در و دیوار می پیچد طنین چیست؟ چیست؟...
کتاب آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست به قلم قیصر امین پور در نشر نیماژ به چاپ رسیده است.
- گزینه ی اشعار
- پازل شعر امروز
- شاعر: قیصر امین پور
- انتشارات: نیماژ
نظرات کاربران درباره کتاب آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست | اثر قیصر امین پور
دیدگاه کاربران