کتاب کاپیتان زیرشلواری 4 (پرتقال)

درباره‌ی کتاب کاپیتان زیرشلواری 4

کتاب "کاپیتان زیرشلواری و پاتک پرخطر پروفسور دوپی" جلد چهارم از مجموعه کتاب های کاپیتان زیرشلواری می‌باشد که برای مطالعه‌ی مخاطب کودک و نوجوان مناسب می‌باشد.

"سوییس آباد نو"، کشور کوچکی است که در جنوب شرقی "سبزه آباد نو" قرار دارد. مردم این سرزمین از آداب و رسوم خاصی پیروی می‌کنند. یکی از این رسوم، نام مسخره و عجیبی است که اهالی سوییس آباد نو، برای خود انتخاب می‌نمایند. به عنوان مثال اسم رئیس جمهور کشور، "جناب پوزخند اسکل‌پور میمون‌زاده‌ی دوم" و همسرش نیز، "بانوی بد بو" می‌باشد؛ موضوعی که موجب تعجب و شگفتی جورج و هارولد می‌شود.

پروفسور "پپی پی. دوپی"، باهوش‌ترین شهروند کشور سوییس آباد نو است. او تاکنون، اختراعات هیجان‌انگیز و خارق‌العاده‌ای را به ثبت رسانده و در سطح جهان مردی شناخته‌شده می‌باشد. دستیار پروفسور، "گرازبطن راسوبوی ناکیان"، نام دارد؛ مردی که همیشه در اختراعات پی. دوپی او را همراهی می‌کند.

ماجرا از جایی آغاز می‌گردد که پروفسور، دو اختراع جدید خود را مورد آزمایش قرار می‌دهد. "کوچول موچول 2000" و "گنده منده‌ی 200"، این اختراعات هستند. پپی با استفاده از اختراع اول خود، اجسام بسیار بزرگ و حجیم را به اندازه‌ی یک آدامس کوچک درمی‌آورد و بالعکس با کمک گنده منده 200، اشیا و اجسام کوچک را چندین برابر بزرگ‌تر می‌کند؛ موفقیتی باورنکردنی که می‌تواند منافع و یا مضرات زیادی را به دنبال داشته باشد. اما پروفسور به جای استفاده‌ی بهینه و انسانی از اختراعات جدید خود، تصمیم می‌گیرد که آ‌ن‌ها را در راه منافع شخصی خویش به کار ببندد؛ موضوعی که دردسرهای زیادی را برای جورج، هارولد و کاپیتان زیرشلواری ایجاد می‌کند.

شخصیت‌های اصلی قصه، "جورج بیرد" و "هرولد هاچینز" نام دارند. دو پسر هشت ساله، باهوش و پراستعداد اما بسیار بازیگوش. آن‌ها دوست و هم‌کلاسی یک دیگر هستند و در کلاس چهارم، درس می‌خوانند. نام مدرسه‌ی تحصیلی آن‌ها، "جروم هارویتز" می باشد؛ مدرسه‌ای با دانش‌آموزان متعدد که در "پیکوآی اوهایو"، قرار دارد. آقای "کراپ"، مدیر جروم هارویتز است؛ مردی خشن، منضبط و سخت‌گیر که هیچ‌وقت رابطه‌ی خوبی با جورج و هرولد برقرار نمی‌کند. از نظر این مرد، جورج و هرولد، دو دانش‌آموز بی‌ادب و دردسرساز هستند؛ دانش‌آموزانی که عامل بسیاری از مشکلات مدرسه و اتفاقات بد آن می‌باشند.

جورج و هارولد، با استفاده از یک انگشتر سه بعدی، آقای کراپ را هیپنوتیزم می‌کنند. سپس، برای آزمون اطاعت، به مدیر می‌گویند که او کاپیتان زیرشلواری است. از این لحظه به بعد، با یک بشکن زدن پسرها، آقای کراپ به کاپیتان زیرشلواری تبدیل می‌شود و سپس، جورج و هارولد، از طریق ریختن آب بر روی سر کاپیتان، او را به شخصیت حقیقی خود، یعنی آقای کراپ بازمی‌گردانند. جورج و هرولد، پس از بدست آوردن یک شربت ماورایی و دادن آن به کاپیتان زیرشلواری، قدرتی خارق‌العاده را نیز به این مرد منتقل می‌نمایند؛ قدرتی جادویی که با استفاده از آن می‌تواند، کارهایی شگفت‌انگیز را انجام بدهد.

برشی از متن کتاب کاپیتان زیر شلواری 4 (پاتک پر خطر پرفسور دوپی)

فصل 16

باقالی و کپک

این‌ها باقالی سنگین‌وزن و کپک سبز روشن هستن. باقالی اون بچه راستیه ست که کراوات زده و کله‌ش پخه. کپک اون چپیه ست که تی‌شرت تنشه و مدل موی بدی داره. یادتون باشه این‌ها رو.

باقالی داد زد: «باید یه کاری بکنیم.»

کپک گفت: «آخه چی‌کار؟ ما از دوتا موش هم کوچولوتریم... چی‌کار می‌تونیم بکنیم؟»

باقالی گفت: «بیا بریم دوست قدیمی‌مون، کاپیتان زیرشلواری رو پیدا کنیم!»

این شد که باقالی و کپک دویدن سمت دفتر آقای کله‌کیوی و دیدن چمباتمه زده زیر میز کارش.

باقالی گفت: «باورم نمی‌شه می‌خوام این کار رو بکنم... اما برویم!»

باقالی با انگشت‌هاش بشکن زد.

بشکن!

یه مرتبه تغییر عجیبی در بشکه کله‌کیوی هویدا شد. اخم مضطربانه‌ش به سرعت جای خودش رو به لبخند قهرمانانه‌ای داد. از پشت میزش بلند شد و سینه‌ش رو داد جلو.

خیلی زود آقای کله‌کیوی لباس‌هاش رو درآورده بود و پرده‌ی قرمزی رو بسته بود دور گردنش.

قهرمان خوند: « ترا – لا – لاااا! کاپیتان زیرشلواری در خدمت است!»

کپک گفت: «ایول! اما از این به بعد دیگه باید خودت رو کچل گوش‌گشاد معرفی کنی. اون یارو که لباس موش پوشیده گفته!»

کاپیتان زیرشلواری گفت: «هه! من از احدی دستور نمی‌گیرم!»

باقالی گفت: «عالیه. حالا از این پنجره پرواز کن بیرون و اون دستگاه گنده‌رو که بالاش لامپ فضایی داره بیار اینجا.»

کاپیتان زیرشلواری گفت: «اطاعت، قربان!»...

سلام. تمام برش متنی رو که برام فرستاده شده بود رو، نوشتم که از 350 واژه کمتر بود

کتاب پاتک پر خطر پرفسور دوپی چهارمین جلد از مجموعه‌ی کاپیتان زیرشلواری اثر دیو پیلکی با ترجمه‌ی امیرحسین دانشورکیان در انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

فهرست

پیشگفتار: حقیقتی فوق سری درباره‌ی کاپیتان زیرشلواری

جروج و هرولد

درود بر سویی‌آباد نو

اردو

بازمانده

خنده آغاز می‌شود

بدرود، جناب فاید

از اینجا، از اینجا

شیرینی و معصومیت بچه‌ها

موش‌موشک 2000

فقط یه اتفاق دیگه

کاپیتان زیرشلواری و گندکاری رنگارنگ پیکوآ

پروفسور پی. دیوانه می‌شود

عزیزم، مدرسه رو کوچولو کردم

پاتک پرخطر

جدول تغییر نام 2000

باقالی و کپک

با کاپیتان زیرشلواری تا آزادی

خدایا صدامون رو می‌شنوی؟ ماییم؛ باقالی و کپک

پرواز با گلایدر مشخک

زیرشلواری خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی بزرگ

فصل خشونت آشکار افراطی (همراه با برگ‌گردون)

بیست و دومین فصل

خلاصه سرتون رو درد نیاریم دیگه

فصل قبل از فصل آخر

فصل بعد از فصب قبل از فصل آخر

• نویسنده: دیو پیلکی
• مترجم: امیرحسین دانشورکیان
• انتشارات: پرتقال