کتاب مورچه‌ی آرژانتینی | ایتالو کالوینو

درباره‌ی کتاب مورچه‌ی آرژانتینی اثر ایتالو کالوینو

کتاب مورچه‌ی آرژانتینی یکی از بهترین مجموعه داستان‌های کوتاه ایتالو کالوینو می‌باشد. در این کتاب، مجموعه‌ای داستان ایتالیایی روایت می‌شود. در داستان اول، او قصه یک خانواده مهاجر را حکایت می‌کند که بعد از اسکان متوجه وجود مورچه‌های بسیار زیاد در منزل می‌شوند. گرچه ظاهرا مورچه‌ها کوچک‌اند و بی‌آزار، اما مشکلات بسیاری به وجود می‌آورند. این خانواده راه‌های بسیاری را برای مبارزه با مورچه‌ها پی می‌گیرند.

داستان دوم هم، درباره آلودگی هوا است. راوی، چقدر به مسئله آلودگی هوا می ‌پردازد و از زوایای مختلف سخن می ‌گوید، اما می بیند، بقیه مردم به زندگی عادی خود مشغولند و کاری با آلودگی هوا ندارند. انگار زندگی آنقدرها هم سخت نیست. در داستان سوم هم، به مسئله انتخابات می پردازد. احزاب و افکار مختلف را مطرح می ‌کند. هر کدام را به دقت می کاود. آدم های دارای آن نظرات، را می بیند و باز هم نقد و طنز او در کنار هم نشسته اند.

بخشی از کتاب مورچه‌ی آرژانتینی؛ ترجمه‌ی شهریار وقفی‌پور

” ولی در خانه، بچه حشره کش را خورده بود و زنم احساس ناراحتی و یاس می کرد.

سریع گفتم: " نگران نباش، سمی نیست!"

نه، حشره کش سمی نبود، البته برای خوردن هم خوب نبود و پسرمان از درد فریاد می کشید. باید مجبورش می کردیم بالا بیاورد، بالاخره در آشپزخانه استفراغ کرد که آنجا هم ناگهان دوباره از مورچه پر شد، همان جایی که زنم قبلا تمیزش کرده بود. کف آشپزخانه را شستیم، بچه را آرام کردیم و گذاشتیمش توی سبد تا بخوابد، بعد دور تا دورش را پودر حشره کش ریختیم و با یک پشه بند که محکم بستیمش، دور بچه را پوشاندیم، حالا اگر هم بیدار می شد نمی‌توانست دیگر چیزی را بردارد و بخورد.

زنم خرید کرده بود ولی نمی توانست غذا ها را از دست مورچه ها سالم نگه دارد و مجبور بودیم همه چیز را از اول بشوریم، حتی ساردین های توی روغن و پنیر، و باید مورچه هایی را که به خوردنی می چسبیدند، یکی یکی برداریم. بهش کمک کردم، چوب ها را خرد کردم، آشپزخانه را تمیز کردم و وقتی داشت سبزی ها را می شست اجاق  را نصب کردم. اما آرام ایستادن در یک جا ممکن نبود؛ هر لحظه من یا زنم از جا می پریدیم و می‌گفتیم: "اوخ! گاز گرفتند" و مجبور می شدیم خودمان را بخارانیم و مورچه ها را از روی بدنمان کنار بیندازیم یا دست و پاهایمان را زیر شیر آب بگیریم.

نمی‌دانستیم میز را کجا بگذاریم؛ داخل مورچه های زیادی را جذب می کرد، بیرون مورچه ها در یک لحظه از سر و کولمان بالا می رفتند. ایستاده غذا خوردیم و همین طور هم راه می رفتیم، همه چیز مزه مورچه گرفته بود، بعضی وقت ها به خاطر مورچه هایی که هنوز روی غذا مانده بودند، بعضی وقت ها هم بخاطر دست هامان که بوی مورچه گرفته بودند.

بعد از غذا خوردن، همان طور که سیگار می کشیدم، روی زمین مان گشتی زدم. از خانه ی رژینو دو صدای به هم خوردن چاقو و چنگال می‌آمد. رفتم آن طرف و دیدم آن ها پشت میز زیر چتری نشسته اند، انگاری خیلی خوشحال و سر کیف بودند."

کتاب مورچه‌ی آرژانتینی اثر ایتالو کالوینو با ترجمه‌ی شهریار وقفی‌پور توسط نشر قطره به چاپ رسیده است.

فهرست

فهرست کتاب مورچه‌ی آرژانتینی

مورچه آرژانتینی

مه دود

ناظر

• نویسنده: ایتالو کالوینو
• مترجم: شهریار وقفی‌پور
• انتشارات: قطره