loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب شاه، بی بی، سرباز

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب شاه، بی بی، سرباز اثر نابوکوف

کتاب "شاه، بی بی، سرباز"، رمانی خواندنی است که سه شخصیت اصلی به نام های "فرانتس"، "درایر" و" مارتا" دارد؛ درایر مردی میان سال و ثروتمند، از صاحب نام ترین افراد برلین می باشد که در کنار مارتای زیبا و جوان، زندگی می کند. مارتا، هیچ علاقه ای به شوهرش ندارد و تنها به دلیل ثروت و جایگاه اجتماعی او تن به این ازدواج داده است. اختلاف سلیقه و عقاید، همواره موجب ایجاد شکاف و فاصله میان این زوج می شود اما علی رغم تمامی مشکلات، درایر زنش را دوست می دارد. داستان رمان از سفر تفریحی و بلند مدت این زوج، به "تیرول" آغاز می گردد؛ آن ها به هنگام بازگشت از تیرول، در میانه های راه، در شهر کوچکی توقف می نمایند که یکی از خویشاوندان دور و دوستان قدیمی درایر به نام لینا در آن زندگی می کند. لینا زنی میانسال است که صاحب دو فرزند پسر و دختر می باشد؛ وی از اوضاع مالی مساعدی برخوردار نیست و پسرش، فرانتس نیز، کار مناسبی ندارد.

وجود خاطرات مشترک و قدیمی و هم چنین رابطه ی دوستانه میان لینا و مرد ثروتمند قصه، هم چون عاملی محرک، درایر را به ملاقات با لینا ترغیب می کند. اما مارتا، از همراهی کردن شوهرش در این تصمیم امتناع ورزیده، به خانه ی لینا نمی رود. بنابراین درایر، به تنهایی نزد لینا رفته، او را ملاقات می کند. در طی این دیدار، درایر از لینا می خواهد، فرزندش را نزد او به برلین فرستاده تا کاری مناسب را برایش مهیا سازد. پیشنهادی سرنوشت ساز که با استقبال لینا مواجه شده، اما موجب دلخوری مارتا می شود. اصل ماجرای این رمان نیز دقیقا از همین پیشنهاد شکل می گیرد. با ورود فرانتس به برلین و دیدارش با مارتای زیبا و شوهرش، خیانت هایی بزرگ شکل گرفته، روایتی خواندنی به وجود می آید.

 

برشی از متن کتاب شاه، بی بی، سرباز اثر نابوکوف


«تا فرسنگ ها هیچ آبادی ای اطرافم نبود. تنها کس ام «شکار» بود که در احترامش ترس بود ... در احترام «عایشه» و «آذوق» هم ترس بود ... و در احترام «ابن» هم ترس بود ... این همه احترام و ترس مرا حتی از خودم دور می کرد ...» ... زاد تا به یاد می آورد همین طور تنها بود. حتی زمانی که یک پسر هفت ساله بیش نبود: تا فرسنگ ها هیچ آبادی ای آن اطراف نبود. کم تر کسی گذرش به آن جا می افتاد. گاهی اتفاقی چوپانی را در کوه می دید، یا سر و صدای گله و سگ هایش را می شنید. قبل از سگش شکار، او متوجه آن ها می شد. همیشه گوش به زنگ بود: حتی اگر خواب بود از خواب می پرید و بی آن که بخواهد می دوید سمت صدا و دوربین تک چشمش را می کشید و تا صاحب صدا را نمی دید آرام نمی شد. «فتاح» خریدار رمه های شان آن دوربین تک چشمی را بهش داده بود: بار قبل آن قدر زاد به آن دوربین زل زده بود تا او مجبور شد آن را بدهد بهش و از آن به بعد دوربین همیشه گردن زاد بود. و پی هر صدایی میان درخت ها، دره ها و کوه را می گشت. زاد با آن دوربین به چوپان ها و هیزم شکن ها یا مسافرهای عبوری که در دوردست نقطه ی کوچکی بودند می توانست نزدیک شود و باهاشان باشد. زاد ساعت ها به رفت و آمد آن ها در سینه کش کوه ها و میان دره ها خیره می ماند و سیر نمی شد: کلبه شان جای پرتی بود. پدر زاد، آذوق و مادرش عایشه چند سال قبل با گله شان آمده بودند آن جا و ماندگار شده بودند. جز کوه های سر به فلک کشیده و سر سبز و باران های بی وقفه و سرما و مه و جاده های سنگلاخ کوهستانی چیز دیگری آن جا نبود. زندگی زاد شیب های تند و راه های باریکی شده بود که همراه گله اش دایم از آن ها بالا و پایین می رفت، و باران که همیشه می بارید و سرما و مه ای که تمام نشدنی نبود. زاد بعدها بود که فهمید چرا عایشه و آذوق سایه وار و هم چنین جای دور افتاده ای زندگی می کردند و چرا ... تنها همدم زاد سگش شکار بود که توی یک کاسه با هم نون و شیر داغ می خوردند. و به نوبت می خوابیدند و نگهبانی می دادند. زاد بیش تر با گله و شکار زندگی می کرد تا با آذوق و عایشه: آن دو فقط برایش دودی بودند که از میان درخت ها و از دودکش کلبه شان بیرون می زد. حتی اگر آن دود در دوردست بود باز راضی بود. تنها غم زاد پاره شدن کفش هایی بود که آذوق برایش دوخته بود و مریضی عجیب شکار ... آذوق و عایشه به زاد سخت نمی گرفتند، می شد گفت کاری به کارش نداشتند. یک جورهایی برایش احترام قائل بودند: و با او مثل مهمان ها و غریبه هایی که گاه گدار گذرشان به آن جا می افتاد رفتار می کردند ...

نویسنده: ولادیمیر نابوکوف مترجم: رضا رضایی انتشارات: ثالث

 



محصولات مرتبط

درباره ولادیمیر نابوکوف نویسنده کتاب کتاب شاه، بی بی، سرباز


نظرات کاربران درباره کتاب شاه، بی بی، سرباز


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شاه، بی بی، سرباز" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل