loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
125,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند نوشته ی میچ البوم و ترجمه پاملا یوخانیان در نشر قطره به چاپ رسیده است.

در این کتاب یکی از داستان های جذاب میچ آلبوم را می خوانیم. این داستان مبتکرانه شروع می شود. چون از پایان شروع می شود و همین مسئله مفهومی فلسفی را به ما نشان می ‌دهد که پایان می ‌تواند شروعی باشد. داستان با مرگ پیرمردی که برای نجات کودک در یک شهر بازی کوشیده است، شروع می شود. پیرمرد از دنیا می ‌رود به بهشت می رود. اما آنچه می‌ بیند با تصورش از بهشت متفاوت است. در واقع نویسنده آگاه است که در ادیان و آیین های مختلف دیدگاه‌ های گوناگونی از مرگ، زندگی پس از مرگ و از بهشت وجود دارد. او برای این نظرات احترام قائل است. خودش این روایت را که یک حدس و در واقع یک آرزوست، این بار نقل می ‌کند. او آرزو می ‌کند عزیزانی که از دست داده است و همه افراد دیگری که در دنیا خیلی خود را مهم نمی ‌دانستند، بدانند چقدر مهم و عزیز بوده اند. وقتی پیرمرد قصه ما، به بهشت می رود، پنج نفر را منتظر خود می‌ بیند. آنها آنجا هستند، کسانی که نقش های بسیار مهمی در زندگی زمینی او داشتند و موجب تغییرات مهمی در زندگی او شده اند. یکی از این پنج نفر می گوید بهشت در واقع مکانی است برای اینکه روابط و چرایی اتفاقات زندگی را بفهمیم. حالا می فهمید که فشارهای پدر باعث شده بود او خود را از حقارت و از کار افتادگی بعد از معلولیت رها کند و به دنبال کار برود. همسرش را می بیند که در زندگی زمینی بسیار دوستش می داشت و هنوز این عشق در او، سوزان است. نفر پنجم کودکی است در جنگ که در آتش گیر کرده و سوخته و به او می فهماند، پیرمرد با زندگی اش و کارش که تعمیرکار وسایل بازی بچه ها بود و سعی داشته جان بچه ها را نجات دهد، جبران گذشته خود را کرده و دست های این کودک، پیرمرد را به بهشت برده است.


برشی از متن کتاب


” ادی از روبی پرسید: " این همه را از کجا می دانی؟" زن آهی کشید: " پدرت برای گرفتن اتاق خصوصی در بیمارستان پول کافی نداشت. مردی که آن طرف پرده بود هم همین طور." مکث کرد. " امیل. شوهرم." ادی چشمانش را بالا آورد و سرش را عقب برد. انگار تازه معمایی را حل کرده بود. "پس تو پدر مرا دیده ای." "بله." "و مادرم را." "من ناله اش را در آن شب های بی کسی شنیدم. ما هیچ وقت با هم صحبت نکردیم. ولی بعد از مرگ پدرت، درباره خانواده ات پرس و جو کردم. وقتی فهمیدم کجا کار می کرده، سوزش درد را حس کردم، انگار خودم عزیزی را از دست داده بودم. پیری که نام مرا داشت. سایه نفرین شده اش را حس کردم و دوباره آرزو کردم کاش هیچ وقت ساخته نمی شد. " آن آرزو تا بهشت با من بود، حتی وقتی منتظرت بودم." ادی گیج به نظر می‌رسید. زن گفت: " غذا خوری کوچک؟" به نقطه ای نورانی در کوهستان اشاره کرد: " آن جاست، چون می‌خواستم به سال‌های جوانی ام برگردم، یک زندگی ساده ولی امن. و می خواستم همه کسانی که به هر دلیل در روبی پیر سختی کشیدند - هر نوع اتفاق، آتش سوزی، دعوا، لغزیدن و افتادن -مصون و در امان باشند. برای همه آن ها، همان طور که برای امیل خودم می خواستم، گرما و سلامت و غذای خوب می خواستم، در آغوش مکانی پر محبت، دور از دریا." روبی ایستاد، ادی هم ایستاد. نمی‌توانست به مرگ پدرش فکر نکند. زمزمه کرد "ازش متنفر بودم." پیرزن سر تکان داد. " بچه که بودم، زندگیم را جهنم کرد. وقتی بزرگ شدم، بدتر شد." روبی به طرفش رفت. با مهربانی گفت: " ادوارد". اولین بار بود که او را با اسم صدا می‌کرد: " این را از من داشته باش. نگه داشتن خشم زهر است. آدم را از درون می خورد. فکر می‌کنیم نفرت سلاحی است که به شخص آزارنده ما حمله می کند. ولی نفرت تیغ دو دم است. هر آسیبی که با آن برسانیم به خودمان رسانده ایم. "ببخش، ادوارد. ببخش. روشنایی ای را که هنگام ورود به بهشت حس کردی به یاد داری؟" ادی به یاد آورد. دردم کجاست؟ "روشنایی از آن است که هیچ‌کس با خشم به دنیا نمی‌آید. وقتی می میریم، روح آزاد می‌شود. ولی حالا. این جا، برای ادامه باید بفهمی چرا آن احساس را داشتی، و چرا دیگر نیازی به حس کردن آن نداری.""

نویسنده


میچ آلبوم، نویسنده آمریکایی است. او علاوه بر رمان، ستون روزنامه، فیلم نامه، داستان و غیر داستان نیز نوشته است. به علاوه، در رادیو نیز، شو اجرا کرده است. او بیشتر به زندگی و مرگ می پردازد. از دیگر کتاب ‌های او می ‌توان به من و استاد و عشق، بزرگترین درس زندگی، کمی ایمان داشته باش و سه شنبه ها با موری، اشاره کرد.

نویسنده: میچ البوم مترجم: پاملا یوخانیان انتشارات: قطره

مشخصات

  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 22
  • تعداد صفحه 173
  • انتشارات قطره

نظرات کاربران درباره کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل