محصولات مرتبط
دربارهی کتاب خل بازی های چلی 5 (دنیای واگیردار)
کتاب "دنیای واگیردار" جلد پنجم از مجموعه داستانهای جذاب و خواندنی "خلبازی های چلی" میباشد که برای مطالعهی مخاطب کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآمده است.
داستان از صبح روز شنبه آغاز میگردد. چلی مطابق روال هر هفته، قصد دارد بعد از صرف ناهار، با دوستش، "مایکی" به دوچرخهسواری بپردازد. اما وقتی از خواب بیدار میشود با سکوتی سنگین مواجه میگردد؛ سکوتی بیسابقه در خانه که خبر از عدم حضور والدین و برادرانش میدهد. وی بیتوجه به این موضوع، مجلهای را در دست گرفته و به مطالعهی محتوای آن میپردازد.
در واقع، "جان"، گربهی دوستداشتنی برایان، به شدت بیمار شده است. از همین روی، دقایقی پیش، تمامی اعضای خانواده، با اضطرابی وصفناشدنی، جهت معاینه و درمان، او را به دامپزشکی بردهاند؛ این اقدام به حدی ناگهانی رخ داده که هیچ یک از آنها فرصتی برای در جریان گذاشتن چلی نیافته و بدون بستن درب ورودی ساختمان، به سرعت خانه را ترک کردهاند.
"چلسی"، دختر فضول و اعصابخردکن همسایه، شاهد چهرهی نگران و خروج عجولانهی خانوادهی چلی از خانه بوده است. بنابراین با کنجکاوی فراوان، وارد منزل آنها شده و بدون اجازه، به اتاق چلی میرود. پسر قصه، از دیدن چلسی عصبانی گشته و بعد از بحثوگفتگو، او را از خانه بیرون میکند. سپس، برای صرف صبحانه از اتاق خود خارج میشود. ولی، در میانههای راه، تعادل خود را از دست داده و با شدت زیادی، به روی زمین میافتد. این اتفاق، به مچ دست او آسیب رسانده و آن را متورم میکند.
دقیقا در همین هنگام، والدین و برادرانش به خانه بازمیگردند. مادر به محض دیدن وضعیت مچ دست چلی، از او میخواهد که از رفتن به بیرون از خانه و دوچرخهسواری با مایکی خودداری نماید؛ دستوری غیرقابل سرپیچی که موجب ناراحتی چلی میشود. اما این اتفاق تازه اول ماجراست زیرا که او با تنبیهها و مشکلات بزرگتر و بیشتری مواجه خواهد شد؛ مشکلاتی که ماندن در خانه و ممنوعیت دوچرخهسواری، بخش کوچکی از آنها میباشد.
شخصیت اصلی قصه، "چلی" نام دارد. او پسری نوجوان است که در کنار والدینش و همچنین برادران کوچکترش، "برایان" و "دیو" زندگی میکند. چلی، همواره با مشکلات و معضلات متعددی روبهرو میشود؛ مشکلاتی که سعی میکند آنها را به بهترین شکل ممکن حل نماید. اما بر خلاف انتظار خویش، نه تنها در این کار موفق نمیشود، بلکه همیشه دردسرهای بزرگتری را نیز خلق میکند؛ دردسرهایی که ماجراهایی خواندنی را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
برشی از متن کتاب خل بازی های چلی 5 (دنیای واگیردار)
فصل 6
چلی به محض اینکه به اندازهی کافی از باغچه دور شد از سرعت قدمهایش کاست. هر چه باشد برای رسیدن به خانه عجلهای نداشت. از هیچ جهت عجلهای نداشت. به همین دلیل به جای اینکه از مسیر مستقیم برود، تصمیم گرفت مسیری را که نسبتا طولانی بود در پیش بگیرد.
در حالی که گلکلم را در دست گرفته یود و لخ لخ کنان راه میرفت، گفتوگویش را با پدربزرگش به خاطر آورد. با خود فکر کرد که حرف زدن با پدربزرگ در نوع خود مانند سفر کردن بود، چون گاهی اوقات به مسیرهای انحرافی غیرمنتظرهای کشیده میشد. چلی این را دوست داشت. از اینکه نمیتوانست جملهی بعدی پدربزرگ را پیشبینی کند و باید هر چه را که در آن لحظه به ذهنش میرسید بر زبان میآورد، لذت میبرد.
دوچرخهای ناگهان با سرعت زیادی از کنارش رد شد و کم مانده بود به او بخورد. چلی گفت: «ای بابا!»
«هی! حواست کجاست، خنگول؟»
چلی با خود فکر کرد، چی؟ او راه خودش را میرفت و سرش به کار خودش بود، آنوقت یک دوچرخهسوار دیوانه از او میخواست که حواسش را جمع کند؟ واقعا که نه! چقدر پر رو بود! این چلی نبود که مانند دیوانهها با دوچرخهاش روی پیادهرو ویراژ میداد.
چلی چشمهایش را تنگ کرد تا ببیند صاحب دوچرخه را میشناسد یا نه. ولی دیر شده بود. تنها چیزی که دید لباس بنفشش بود که سرنخ چندان مفیدی محسوب نمیشد.
زیر لب گفت: «امیدوارم چرخش پنچر شه!»
آه کشید. حقیقت این بود که واقعا به او حسودیاش میشد. آرزو میکرد خودش سوار دوچرخه بود و مانند دیوانهها در پیادهرو ویراژ میداد. عاشق این بود که مانند دیوانهها در پیادهرو ویراژ دهد. ولی به جای آن مشغول چه کاری بود؟ مانند یک مشنگ به تمام معنا پیاده راه میرفت و یک گلکلم کوفتی دستش بود.
چلی با خود فکر کرد، این اصلا منصفانه نیست! به هیچوجه منصفانه نبود!
وقتی چند دقیقهی بعد وارد مجتمع شد، صدایی را شنید که گفت: «خب خب خب!»
چلی سرش را بلند کرد و پسری را دید که چند قدم جلوتر روی دوچرخهای نشسته بود. مهمتر از آن اینکه پسرک سوئیشرت بنفش به تن داشت...
کتاب دنیای واگیردار پنجمین جلد از مجموعهی خل بازی های چلی اثر جاناتان مرس با ترجمهی مریم رحیمی و تصویرگری هانری فلنر توسط نشر ایرانبان به چاپ رسیده است.
نویسنده: جاناتان مرسمترجم: مریم رحیمیتصویرگر: هانری فلنرانتشارات: ایران بان
مشخصات
- نویسنده جاناتان مرس | هانری فلنر
- مترجم مریم رفیعی
- نوع جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 1
- سال انتشار 1395
- تعداد صفحه 220
نظرات کاربران درباره کتاب خل بازی های چلی 5 (دنیای واگیردار)
دیدگاه کاربران