loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب کودکی یک رئیس | ژان پل سارتر

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب کودکی یک رئیس ژان پل سارتر

کتاب کودکی یک رئیس اثر ژان پل سارتر با ترجمه‌ی حسین سلیمانی‌نژاد توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است. کتاب "کودکی یک رئیس"، داستانی بلند، پرمحتوا و تاثیرگذار است که چگونگی رشد شخصیتی و روانی، لوسین فلوریه، شخصیت اصلی داستان را برای مخاطب توصیف می‌کند.

رمان از دوران کودکی لوسین آغاز می گردد؛ دوره ای با تخیلات و رویاهای کودکانه که پسر کوچک قصه، آن ها را در کنار مادر و پدر ثروتمند خود تجربه می کند. او تنها فرزند والدینش می باشد و در آینده، مسئولیت اداره ی کارخانه ی پدرش و ریاست آن را برعهده خواهد گرفت. لوسین نیز، هم چون سایر انسان ها، در سنین نوجوانی و جوانی، درگیر مسائل و ابهاماتی در باب وجود خداوند، هویت شخصیتی و هدف از زندگی و غیره می شود و به دنبال پاسخ هایی مناسب برای پرسش های ذهنی خود می گردد. در نتیجه، با چالش ها و بحران های روحی و روانی متعددی مواجه گشته و درگیر اقدامات و تصمیمات تاثیرگذار و مهمی می شود.

لوسیون با ورود به دبیرستان، مرحله ی جدیدی از زندگی اش را آغاز کرده، با برلیاک، رابطه ای دوستانه و کوتاه برقرار می نماید؛ پسری که تمامی دانش آموزان او را فردی مدرن و روشنفکر تلقی می کنند. همین رابطه ی کوتاه، موجب آشنایی او با برژر، یکی از دوستان برلیاک، شده و ماجراهایی پرکشش را برای او پدید می آورد.

در ادامه نویسنده شرح جالب و گیرایی را در باب سرنوشت این پسر تا رسیدن به پذیرش مسئولیت ریاست نقل نموده و کتابی زیبا و خواندنی را خلق می کند. به طور کلی، سارتر، در طی محتوای داستان خویش، با ذکر تمامی حالات، افکار و تحولات درونی لوسیون، روایت مورد نظر خود را به گونه ای ملموس، برای خواننده تشریح کرده، او را با تمامی مراحل رشد و بلوغ لوسیون همراه می سازد.

بخشی از کتاب کودکی یک رئیس

برژر با خون سردی پرسید: «به برلیاک چی گفتید؟» لوسین سرش را پایین انداخت و جوابی نداد: داشت از خجالت آب می شد. ولی ناگهان دست برژر را پس گردنش احساس کرد. «اصلا مهم نیست، جانم. به هر حال این قضیه باید تموم می شد: نمایش ها هیچ وقت تا ابد سرگرمم نمی کنند.» لوسین کمی شهامت پیدا کرد: سرش را بالا آورد و لبخند زد. پلک زنان گفت: «ولی من هم برای خودم بازیگری هستم.» لوسین مقاومتی نکرد. احساس کرد دلش مانند دختری نرم شده و اشک در چشمانش حلقه زد. برژر گفت: «بی سر و پای نازنین.» و بار دیگر «برادر کوچولو» و لوسین با خودش می گفت چه خوب است داشتن برادر بزرگی به این بخشندگی و فهمیدگی.

آقا و خانم فلوریه خواستند با این برژر که لوسین آن قدر تعریفش را می کرد، آشنا شوند. برای همین او را شام دعوت کردند. به نظر همه شان او آدم جذابی بود، حتی به نظر ژرمن که هرگز مردی به آن زیبایی ندیده بود. آقای فلوریه ژنرال نیزان را که عموی برژر بود می شناخت و مدت زیادی درباره اش حرف زد.

خانم فلوریه هم خیلی خوش حال بود که لوسین را برای تعطیلات عید پنجاهه به برژر می سپارد. آن ها با ماشین به روآن رفتند؛ لوسین خواست ساختمان کلیسای جامع و شهرداری را ببیند، ولی برژر مخالفت کرد و با وقاحت پرسید: «این آشغال دانی ها را؟» دست آخر دو ساعت را در یکی از فاحشه خانه های خیابان کوردلیر گذراندند و برژر خیلی با مزه بود: او تمام شان را دخترخانم صدا می زد و پایش را زیر میز به پای لوسین می کوبید، آخرش راضی شد با یکی از آن ها برود بالا، ولی پنج دقیقه نشده برگشت و آهسته گفت: «باید بزنیم به چاک، وگرنه گندش درمی آید.» به سرعت حساب کردند و بیرون رفتند.

در خیابان برژر برایش تعریف کرد که چه اتفاقی افتاده: وقتی آن زن پشتش را برگردانده بود، برژر یک مشت پشم خارش آور روی تخت انداخته بود، بعد گفته بود که توانایی اش را ندارد و برگشته بود پایین. لوسین دو لیوان ویسکی نوشیده بود و کمی منگ شده بود؛ ترانه ی توپچی مس و دوپروفوندیس مورپیونیبوس را خواند؛ این که برژر هم انسان عمیقی بود و هم شیطنت می کرد برایش جذاب بود.

وقتی به هتل رسیدند برژر گفت: «من فقط یک اتاق گرفته ام، ولی حمامش بزرگ است.» لوسین غافلگیر نشد: در طول سفر فکرهای بی سر و تهی کرده بود درباره ی این که با برژر احتمالا هم اتاق خواهد شد. ولی هرگز مدت زیادی روی این فکر تمرکز نکرده بود. حالا که دیگر راه پس نداشت این موضوع به نظرش کمی نفرت انگیز می آمد، به خصوص این که پاهایش تمیز نبودند، تصور کرد وقتی دارند چمدان ها را بالا می برند، برژر به او می گوید: «تو چقدر کثیفی، الان همه ی ملافه ها را سیاه می کنی.» و او با پر رویی جواب می دهد: «افکارتان در مورد تمیزی درست مثل بورژواهاست.» ولی برژر او را با چمدانش هل داد توی حمام و گفت: «همان تو به خودت برس. من می خواهم توی اتاق لباس عوض کنم.» لوسین پاهایش...



  • نویسنده: ژان پل سارتر
  • مترجم: حسین سلیمانی‌نژاد
  • انتشارات: ققنوس

درباره ژان پل سارتر نویسنده کتاب کتاب کودکی یک رئیس | ژان پل سارتر

ژان پل سارتر (Jean-Paul Sartre)، فیلسوف، نمایشنامه‌نویس و نویسنده فرانسوی بود که در قرن بیستم میلادی معروف شد. او بنیان‌گذار مکتب وجودگرائی و یکی از شخصیت‌های برجسته جنبش فلسفی اگزیستانسیالیسم بود. ...

نظرات کاربران درباره کتاب کودکی یک رئیس | ژان پل سارتر


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب کودکی یک رئیس | ژان پل سارتر" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل