loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب پایین، گذر سقاخانه | اکبر رادی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب پایین، گذر سقاخانه

اکبر رادی، داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس صاحب‌نام معاصر ایرانی می‌باشد که با بهره‌گیری از ذوق و توانایی سرشار خویش در حرفه‌ی نویسندگی، آثار متعدد و ارزشمندی را از خود بر جای گذاشته است. نمایشنامه «پایین، گذر سقاخانه» از جمله نمایشنامه‌های ماندگار این نویسنده‌ی بزرگ می‌باشد که داستانی زیبا و عاشقانه را برای مخاطب روایت می‌کند. شخصیت‌های اصلی قصه، طاهر و فری، دو دوست قدیمی، و از کشتی‌گیران ماهر محله‌ای، معروف به سقاخانه هستند.

داستان از لحظه ی دیدار این دو مرد جوان و دلیر و پس از یک مسابقه ی کشتی آغاز می گردد؛ مسابقه ای مهم که فری، به دلیل مصدومیت، از شرکت در آن، بازمانده و طاهر بدون هیچ اطلاعی از این موضوع، به نبرد حریفان خود می پردازد و در نهایت موفق به کسب مقام نخست و قهرمانی می شود. وی بلافاصله پس از پایان مسابقه، نزد فری رفته، جویای احوال او می شود، تا به واسطه ی این اقدام، رابطه ی دوستانه و صمیمانه ی خود با فری را مستحکم تر از گذشته  کند. رابطه ای که در آینده ای نه چندان دور، تحت تاثیر ماجرایی عاشقانه قرار گرفته، دچار تحول می شود.

این ماجرای عاشقانه، با پری، فرزند حاجی میناچی، یکی از بزرگان محله ی مورد نظر قصه، دختری جذاب با چشم ها و ابروهایی سیاه و اندامی متناسب و دل فریب مرتبط می باشد. پری از صمیم قلب، به طاهر دل بسته، این مرد را ستایش می کند. او همواره سعی در جلب توجه طاهر داشته، در نهایت با رفتارها و واکنش های خود و هم چنین نوشتن نامه ای، علاقه اش را به طاهر ابراز می نماید. اما در سویی دیگر نیز، فری، عاشقانه پری را می پرستد و تمام اوقات خود را صرف اندیشیدن به این دختر می کند. همین موضوعات مطرح شده، محوریت اصلی داستان را تشکیل داده و با تشریح روایتی زیبا و پرکشش، مخاطب را با خود همراه می سازد.


بخشی از کتاب پایین، گذر سقاخانه

دمدمه های غروب است. صدای طبل و سنج و نوحه از دور دست. طاهر با تسبیح فیروزه کنار کبابی «شمشاد» ایستاده است. مرد مومنی با عرقچین سفید، ریش خضاب کرده ی محرابی، عبای نازک قهوه ای و نعلین چرم ساغری از طرف سقاخانه پیدا می شود. مچ دختر بچه ی شش ساله ای را محکم توی مشت گرفته، گام های ریز و تندی بر می دارد. دختربچه روپوش و مقنعه ی مدرسه پوشیده، کیفی به کول دارد و پا به پای پدر در حالت نیمه دو راه می آید و تقریبا به دنبال او کشیده می شود.

آن ها از عرض صحنه می گذرند و کمی بعد به نبش کبابی می پیچند. (بی آن که مرد آشنایی یا خصوصیتی به طاهر نشان بدهد.) اینک تابلوی آرایشگاه «چارلی» روشن شده است. پری با چادر سفید بته آبی از پیچ کبابی وارد گذر می شود. با همان حجب و ناز می آید و مقابل طاهر که می رسد، چند لحظه می ایستد و چهره ی خود را با ملاحت دخترانه ای توی چادر قاب می کند؛ سپس با قدم های موزون به رفتن ادامه می دهد. طاهر که سرش را با شرم پایین انداخته و پایش را به احترام از روی دیوار برداشته، دقیقا متوجه نقطه ای که پری آن جا ایستاده، درنگی کرده بود، می شود.

دو دل اما بی اختیار پیش می آید، پاکت نامه ای را از روی زمین بر می دارد، یکی دو گام در پی پری می رود و دهان را باز می کند که او را صدا بزند؛ اما خیره به پشت پاکت یک دم بر جای می ماند. آن گاه با میل و وسوسه ی شدیدی کاغذ تا شده ای را از پاکت بیرون می آورد و شروع به خواندن می کند.

صدای پری: امروز برا یدیدن عکس شما و گلدان زیبایی که پشت شیشه گذاشتید، دو بار از مقابل کبابی «شمشاد» گذشتم تا چهره ی مردانه  شما را یک نظر تماشا کنم. آرزو داشتم قهرمان شهر و افتخار محله ی ما بشوید. به همین جهت در تمام شب های مسابقه تا صبح بیدار ماندم، به درگاه خداوند برای شما دعا کردم و نذر پنج شمع که طرف پنج غروب در سقاخانه روشن کنم.

پری جلوی سقاخانه ایستاده، در حال روشن کردن شمع است. طاهر در صدای دلنواز پری نامه را توی پاکت گذاشته با نفس ملایمی آن را می بوید و همراه با آخرین جمله های پری در پیچ کبابی ناپدید می شود. هم زمان فری از سمت سقاخانه به صحنه می آید. پری را از روی قواره و چادرش شناخته، می ماند و در وضعیتی پهلو به پهلو و حدودا پشت کرده به هم.

فری: پری خانم ... سلام علیکون!

پری: اوا شمایین آقا فری؟ (رویش را می گیرد)

فری: اجر شوما با آقا ابوالفضل.

پری: من داشتم از این وری می رفتم.

فری: اگه طرفای بازراچه می رین، تا چارسو دنبال تون بیام؟

پری: دارم می رم فاطمیه.

فری: دیشبی که اذیت نشدین؟

پری: واسه چی؟

فری: یارو جیگوله.

پری: نه ... متشکرم.

فری: کاری سرش آوردیم که مزه ش هنوز زیر دندون شه.

پری: دیگه اون جورم دیگه...

کتاب پایین، گذر سقاخانه به قلم اکبر رادی توسط نشر قطره به چاپ رسیده است.

 

فهرست

 

 

فهرست کتاب پایین، گذر سقاخانه

 

تابلوی اول

تابلوی دوم

تابلوی سوم

تابلوی چهارم

تابلوی پنجم

تابلوی ششم

تابلوی هفتم

تابلوی هشتم

تابلوی نهم

تابلوی دهم

تابلوی یازدهم

تابلوی دوازدهم

 

 

  • نویسنده: اکبر رادی
  • انتشارات: قطره

 

 


مشخصات

  • نویسنده اکبر رادی
  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 4
  • سال انتشار 1398
  • تعداد صفحه 80
  • انتشارات قطره
  • شابک : 9789643414139

محصولات مرتبط

اکبر رادی

درباره اکبر رادی نویسنده کتاب کتاب پایین، گذر سقاخانه | اکبر رادی

«اکبر رادی» داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس معروف ایرانی است که اگرچه در داستان‌نویسی دارای سبکی خاص و محبوب است، اما وجود نمایشنامه‌های بی‌نظیرش سبب شد، وی را به‌عنوان «پدر نمایشنامه مدرن ایران» بشناسند. ...

نظرات کاربران درباره کتاب پایین، گذر سقاخانه | اکبر رادی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پایین، گذر سقاخانه | اکبر رادی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل