دربارهی کتاب دفترچه خاطرات جغد 5 (عید قلبهای گرم)
کتاب "عید قلبهای گرم" جلد پنجم از مجموعه دفترچه خاطرات جغد میباشد که برای مطالعهی مخاطب کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآمده است.
عید قلبهای گرم، روزی بسیار خاص و تاریخی برای اهالی جنگل است. موضوع به سالها پیش، و چگونگی روابط میان حیوانات جنگل، بازمیگردد. در این دورهی زمانی، همهی اهالی، از ویژگیهای ناشایست اخلاقی خود و دیگران رنج میبردند. به طوری که در اغلب مواقع به دعوا و مشاجره با یکدیگر میپرداختند. دوستی و مهربانی در هیچ کجای جنگل به چشم نمیخورد. تا اینکه روزی از روزهای برفی فصل زمستان، پری بسیار زیبا و کوچکی به نام "بال زرزری"، به دلیل شدت سرما و یخزدگی بالهایش، آسیب دیده و در جنگل، گرفتار میشود.
پری کوچک، جهت درمان خویش و بازگشت به خانهاش از سایر حیوانات درخواست کمک میکند. اما تنها راه درمان پری و آب شدن یخهای بال او، گرم شدن قلب حیوانات میباشد؛ اتفاقی که تنها در نتیجهی دوستی و آشتی میان حیوانات رخ میدهد. بنابراین اهالی جنگل جهت یاری پری زیبا، تصمیم میگیرند که دست از خشم و عصبانیت همیشگی خود برداشته و رابطهی دوستانهای با هم برقرار نمایند. سپس با خواندن آوازی دربارهی دوستی، موجب گرم شدن قلبها و بازگشت پری به سرزمینش میشوند. آنها این آواز را "بالوپر یخزده" نامگذاری مینمایند.
هماکنون مدتها از این اتفاق میگذرد. همچنان دوستی و صمیمیت میان مردم پابرجاست. از همین روی، اهالی، هر سال، چنین روزی را جشن میگیرند و برای فرا رسیدنش لحظهشماری میکنند. اوا و دوستانش نیز مانند بزرگترها، عاشق عید گرم هستند. در نتیجه، با نزدیک شدن چنین روزی، دختر قصه، تصمیم میگیرد که در دفترخاطرات خود، به وصف این مراسم بپردازد و مخاطب را نیز با آن آشنا سازد. اوا قصد دارد که هر چه زودتر خود را برای جشن آماده نماید. وی جهت خوشحال کردن دوستانش در روز عید گرم، نقشههای فراوانی کشیده است؛ نقشههایی که میتواند به بهترین خاطرات زندگی او و اطرافیانش تبدیل گردد. اما اوا، موضوع مهمی را نیز کاملا از یاد برده است؛ موضوعی که به طور حتم تمام برنامهها و شادیهایش را از بین خواهد برد.
شخصیت اصلی قصه، "اوا بال قلنبه" نام دارد. وی جغدی کوچک است که همراه با پدر و مادرش و همچنین خواهر و برادرش، "نینیمو" و "هامفری" روزگار میگذراند. لانهی درختی و کوچک این خانواده، در جنگلی بزرگ قرار دارد. "لوسی"، بهترین دوست اوا نیز، در همسایگی خانهیِ آنها زندگی میکند. این دو دختر، در مدرسهی جغدی بالادرختی تحصیل میکنند و همیشه و همهجا همراه یکدیگر هستند. اوا، یک دفترچهی خاطرات دارد؛ دفتری که همواره تمامی خاطراتش را در آن به ثبت میرساند.
برشی از متن کتاب دفترچه خاطرات جغد 5 (عید قلبهای گرم)
بال وپر یخزده
دوشنبه
امشب با لوسی پرواز کردیم مدرسه.
«وای لوسی! کیفت چقدر جغدانگیز است!»
«ممنونم اوا! با شکلکهای عید قلبهای گرم، جینگول پینگولش کردم. قلبهای کوچولو و دانههای برف و نتهای موسیقی.»
«عاشقشانم. خودم هم بعد از مدرسه کیفم را جینگول پینگول میکنم.»
«یوهو!!! آن وقت کیفهایمان لنگهی هم میشوند.»
امشب توی مدرسه، همهی بچه جغدها، از هیجان روی چنگالهایشان بند نبودند. فقط و فقط پنج روز به عید مانده.
بچه جغدهای کلاس ما، قصهی عید قلبهای گرم را تعریف کردند. (من تا حالا هزار بار این قضیه را شنیدهام. اما همیشهی همیشه عاشق شنیدنش هستم.)
«آن قدیمندیمها، خیلی خیلی سال پیش، همهی حیوانهای جنگل با هم دعوا میکردند. همه عصبانی و ناراحت بودند.»
«روزی از روزها برف وحشتناکی گرفت و کولاک شد. آن وقت پری کوچولویی، اسمش بال زرزری، روی بلور برف، افتاد توی جنگل.»
«حیوانهای جنگل دیدند چه خوشگل است بال زرزری!»
«بال زرزری از حیوانهای جنگل کمک خواست. به آنها گفت چون که بالهایش از سرما یخ زده و دیگر کار نمیکرده، افتاده توی جنگل. تنها راه برگشتنش هم به خانهاش این است: قلب حیوانها آنقدر گرم بشود که بال زرزری برسد خانهاش.»
«حیوانهای جنگل هم چون دلشان میخواست به بال زرزری کمک کنند، دست از دعوا کردن برداشتند و به جایش با هم دوست شدند.»
«آنها آوازی دربارهی دوستی خواندند، اسمش «بال و پر یخزده». بال زرزری، سوار آن آواز شد و برگشت سرزمین پریها!»
دوشیزه پشت پرپری بال زد و آمد جلوی کلاس.
«زمستان هر سال، در عید قلبهای گرم، ما دور هم جمع میشویم تا سفر بال زرزری به خانهاش را جشن بگیریم و یادمان بماند که چقدر مهربانی با دیگران مهم است.»
بعدش دوشیزه پشت پرپری یک چیز واقعا جغدانگیز گفت...
«آقای چنگال سنگی، شهردار درختکده، کلاس ما را انتخاب کرده تا در جشن روز شنبه، آواز عید قلبهای گرم را بخوانیم!!! پس ما تمام این هفته آواز تمرین میکنیم، لباسهای مخصوص میدوزیم و رقص یاد میگیریم.»
بعد مدرسه این ریسهی عید قلبهای گرم را ساختم.
میخواهم باهاش کیفم را جینگول پینگول کنم. لوسی خیلی خوشحال میشود وقتی ببیند کیفم را شبیه کیفش کردهام. (خیلی دوست دارم دوستهایم را خوشحال کنم...
کتاب عید قلب های گرم پنجمین جلد از مجموعهی دفترچه خاطرات جغد اثر و تصویر از ربکا الیوت و ترجمهی سید نوید سیدعلی اکبر توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.
- نویسنده و تصویرگر: ربکا الیوت
- مترجم: سیدنوید سیدعلی اکبر
- انتشارات: هوپا
نظرات کاربران درباره کتاب دفترچه خاطرات جغد 5 (عید قلب های گرم)
دیدگاه کاربران