دربارهی کتاب داداش رتسوها 3 (پروژهی نرمالو) اثر کارا لارو
کتاب "پروژهی نرمالو" جلد سوم از "مجموعه کتاب های داداش رتسوها" میباشد که برای مطالعهی مخاطب کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآمده است.
لویی و رالفی و همچنین تمام دانشآموزان مدرسه ابتدایی پیتر ربیت، در سالن غذاخوری گرد هم جمع شدهاند و به سخنرانی آقای "اوتریگز"، مدیر مدرسه، گوش فرا میدهند. این گردهمایی به دلیل آغاز ماه شعر و شاعری تشکیل شده است. آقای اوتریگز نیز به افتخار همین مناسبت، از مسابقهای بزرگ سخن میگوید؛ مسابقهی شعرسراییای که به زودی در مدرسه برگزار خواهد شد. طبق ادعای آقای مدیر، بن خرید کلاومارت، جایزهی مورد نظر، برای برگزیدگان اول، دوم و سوم شعرسرایی است.
لویی از شنیدن این خبر به شدت هیجانزده میشود. وی تصمیم میگیرد که با همکاری الفی، شعری را سروده و جایزهی مسابقه را بدست آورد. در واقع هدف او از دریافت جایزهی موردنظر، خرید یک اسکیت برد است؛ چیزی که او و برادرش از مدتها پیش، برایش برنامهریزی کرده و قصد تهیهاش را داشتهاند. در نتیجه، از رالفی درخواست همکاری میکند. رالفی نیز پس از شنیدن قصد و هدف لویی از شرکت در این مسابقه، پیشنهاد برادرش را میپذیرد.
میلیسنت، فسقلی و دیگر دوستان برادران راتسوها نیز تصمیم میگیرند که در مسابقه حضور یابند و برای اخذ جایزه، تلاش کنند. در این میان، تنها "نرمالو" است که به شعر و مراسم مربوط به آن، اهمیتی نمیدهد. زیرا او فقط به باغچهی کوچک خود و نحوهی پرورش انواع میوهها و سبزیجات در آن فکر میکند و نمیخواهد اوقات فراغت خود را صرف کار دیگری نماید.
با پایان یافتن کلاسهای درسی، برادران رتسوها، به سوی خانه حرکت میکنند. آنها در میانههای راه، به بحث و گفتگو دربارهی موضوع شعر خود میپردازند. در همین هنگام ، چاک وود (دانشآموز تازهوارد مدرسه) به آنها میپیوندد. وی، از این دو برادر درخواست یاری میکند و از پروژهای پیچیده سخن میگوید؛ پروژهای که باید همچون راز، میان آنها محفوظ بماند. لویی پیش از اینکه چاک، تمام جزئیات را مطرح کند، از رالفی میخواهد که آنها را تنها بگذارد. او پس از شنیدن طرح کلی پروژه، تقاضای یاری چاک را میپذیرد و مسابقهی مدرسه را کاملا از یاد میبرد؛ موضوعی که لویی و رالفی را با ماجراهایی خواندنی مواجه میکند.
"لویی رتسو" و "رالفی رتسو" شخصیتهای اصلی قصه هستند؛ موشهایی دوستداشتنی، بازیگوش و باهوش که با یکدیگر برادر میباشند. لویی از رالفی بزرگتر است. او و برادرش، در مدرسهی ابتدایی "پیتر ربیت" تحصیل میکنند. این موشها همواره با طرحها و نقشههای خود، ماجراهایی خواندنی را خلق میکنند. درواقع، داستانهای مجموعهی داداش رتسوها، شرح همین ماجراهاست.
برشی از متن کتاب داداش رتسوها 3 (پروژه ی نرمالو)
2
پروژهی نرمالو
داداش رتسوها دارند پیاده از مدرسه به خانه برمیگردند، لویی رو میکند به برادرش و میگوید: «فقط یک هفته برای آماده کردن شعرمان وقت داریم. بهتر است هر چه زودتر دست به کار بشویم.»
رالفی میگوید: «درست است! خوب، به نظرت موضوع شعرمان چی باشد؟»
لویی میگوید: «این را بسپار به من.» او خودش را باهوشتر از برادرش میداند.
صدایی از پشت سرشان میگوید: «هی! صبر کنید!» صدای چاک وود است. «فکر کردم حالا که خانهی ما فقط یک خیابان با خانهی شما فاصله دارد، خوب میشود این مسیر را با هم برویم.»
لویی میگوید: «میخواهی با ما بیایی؟ خوب، منظورم این است که، حتما!! خیلی هم باحال میشود!»
چاک میگوید: «شنیدهام که شما همان کسانی هستید که گیمنت شهر بزرگ را راه انداختهاید.»
لویی میگوید: «آره! محض اطلاعت باید بگویم که گیمنت ما هر شنبه صبح، باز است!»
چاک میگوید: «شما در نقشه کشیدن و برنامهریزی کردن بینظیر هستید. به نظرتان میتوانید به من هم کمک کنید تا نقشهام را عملی کنم؟»
لویی میگوید: «با کمال میل! نقشهی چی؟»
چاک اول به لویی و بعد به رالفی نگاه میکند. او میگوید: «راستش یک جورهایی... یک راز است.»
لویی به برادرش میگوید: «من و چاک باید یک صحبتی با هم داشته باشیم. البته دو نفری!»
«تنها.»
رالفی میپرسد: «پس شعرمان چه میشود؟»
لویی میگوید: «شعر باشد برای بعد.»
رالفی پشت چشمی نازک میکند. آنها را تنها میگذارد.
لویی میگوید: «باشد.» او تختهشاسیاش را از کیف مدسهاش بیرون میآورد. «خوب، چه برنامهای داری؟»
چاک میگوید: «خوب، راستش... برنامه در مورد چیزی نیست. برنامه در مورد یک نفر است. من میخواهم یک دوست پیدا کنم اما هنوز نتوانستهام. شما با او دوست هستید.»
لویی میگوید: «منظورت میلیسنت است؟ از من بشنو، کاملا موفق شدهای.»
چاک آهی میکشد و میگوید: «نه، منظورم آن دختری است که عینک میزند و گوشهای فوقالعادهای دارد!»
لویی میگوید: «نرمالو را میگویی؟»
چاک میگوید: «نرمالو.» او لبخند میزند. «خوب، میتوانی کمکم کنی؟»
لویی تندتند روی تختهاش یک چیزهایی یادداشت میکند.
او میگوید: «البته که کمکت میکنم. چطور است فردا ناهار را با ما بخوری؟ این فاز اول نقشهی نرمالو است.»
چاک میگوید: «نقشهی خوبی به نظر میرسد.»
لویی سرش را از روی تختهشاسیاش بلند میکند و نگاهی به او میاندازد و میپرسد: «پس برادرم کو؟...
کتاب پروژه ی نرمالو سومین جلد از مجموعهی داداش رتسوها اثر کارا لارو با ترجمهی نسیم اسلامپور با تصویرگری مت مایرز توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
نویسنده: کارا لارومترجم: نسیم اسلام پورتصویرگر: متمایرزانتشارات: پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب داداش رتسوها 3 (پروژه ی نرمالو)
دیدگاه کاربران