درباره کتاب یادداشتهای شخصی یک سرباز
سلینجر در ابتدا داستانهای کوتاهش را در مجله نیویورکر چاپ میکرد، سپس تصمیم گرفت داستانهایش را جمعآوری کند و با عنوان "21 داستان" منتشر کند اما چند وقت بعد تمام این داستانها در اینترنت قرار گرفت و سلینجر و وکلایش برای جمعآوری آنها از اینترنت، کاری از دستشان برنیامد. کتاب حاضر، مجموعهای از ده داستان اول سلینجر است که بین سالهای 1940 تا 1944 در مجلههای آمریکا چاپ شدند.
موضوع اصلی این داستانها جنگ است، زیرا همگی داستانها در سالهای جنگ جهانی دوم نوشته شدهاند. در این داستانها اتفاقات مهم و غیرمنتظرهای رخ میدهد که یکی از این اتفافات این است که "هولدن کالفیلد" قهرمان کتاب "ناتور دشت" سلینجر، به دنیای این داستان نیز وارد میشود. از آنجا که شهرت سلینجر به صورت کاملا اتفاقی بعد از چاپ کتاب ناتور دشت رخ داد، این کتاب و شخصیت نامبردهاش بسیار محبوب هستند و ورودش به یکی از داستانهای این مجموعه به نام "آخرین روز مرخصی"، برای طرفداران کارهای این نویسنده بسیار خوشایند است.
برشی از متن کتاب یادداشتهای شخصی یک سرباز
سانی هیچوقت به من اجازه دیدن کار کردنش با جو را نداد. غیر از چیزهایی که جو به من گفته بود، نمیدانستم چه کار میکنند. جو به من گفت سانی هر چیزی او بسازد، میزند. این اتفاق تقریبا پانزده بار یعنی وقتهایی که او، جو، با یک مداد و زیردستی چیزی میزد، افتاده بود.
روزی که "میخواهم آهنگو گوش بدم"، "مری، مری" و "پگی کثیف" را فروختند، همراهشان به شیکاگو رفتم. داییام وکیل تدی بارتو بود و من آنها را به دیدن تدی بردم. وقتی تدی مثل یک قصه گفت که میخواهد هر سه تا را بخرد، هیچکدام از واریونیها با پاهایشان "تپ" نرقصیدند.
فهرست کتاب یادداشتهای شخصی یک سرباز
- مقدمه مترجم
- گروه جوان
- برو ادی را ببین
- میخواهم قلقش بیاید دستم
- قلب یک داستان تکهپاره
- ورود طولانی لویس تاجت به جامعه
- یادداشتهای شخصی یک سرباز
- برادران واریونی
- گروهبان آتشی
- آخرین روز از آخرین مرخصی
- بک بار در هفته تو را نمیکشد
- حواشی داستانها
نظرات کاربران درباره کتاب یادداشت های شخصی یک سرباز
دیدگاه کاربران