معرفی کتاب رهبر عزیز
رهبران و سیاستمداران کره ی شمالی، همواره با محدود کردن شبکه های ارتباطی و ارائه ی اخبارها و تبلیغات ساختگی و به دور از حقیقت، سعی بر این دارند تا کشور خود را بهشت کارگران معرفی نموده و دولت کره ی شمالی را جمهوری ای کاملا دموکراتیک، جلوه دهند. تاکنون کتاب های متعددی هم چون "فرار از اردوگاه 14" و ...، در باب چگونگی وضعیت مردم و شرایط اقتصادی و سیاسی این سرزمین، به نگارش درآمده که اطلاعات مهمی را درباره ی کره ی شمالی، در اختیار جهانیان قرار می دهد.
مضمون این کتاب نیز در همین زمینه می باشد. "جنگ جین سونگ"، نویسنده و شاعر صاحب نام، و هم چنین یکی از ماموران عالی رتبه ی ضد اطلاعاتی سابق کره ی شمالی است که با سرودن شعری در وصف "کیم جونگ ایل"، دومین رهبر کشور کره ی شمالی، به شهرت دست یافته و توانست با این شخصیت بزرگ، دیدار کند.
همین دیدار، موقعیت و جایگاهی مهم را برای او فراهم نموده و زندگی مرفهی را برای این مرد به ارمغان می آورد تا این که پس از رویارویی با اتفاقی غیر قابل پیش بینی، درگیر ماجراهایی پرفراز و نشیب شده و تصمیم می گیرد جهت نجات جان خود، از سرزمین پدری اش فرار کند. وی پس از فرار، بر اساس تجربیات و مشاهدات شخصی اش، بسیاری از رازها و اخبار مهم و پنهان کشور کره ی شمالی و چگونگی اداره آن توسط کیم جونگ ایل، را در این کتاب، آشکار ساخته و حقایقی بزرگ و مهم را برای مخاطب تشریح می کند.
برشی از متن کتاب رهبر عزیز
اندکی پس از نیمه شب، درست هنگامی که به تخت خواب می روم، زنگ تلفن به صدا در می آید. تصمیم می گیرم تا پیش از زنگ پنجم جواب ندهم، و دلم می خواهد تا آن موقع زنگ تلفن قطع شود. وقتی برای بار ششم زنگ می خورد، با خودم می گویم نکند صدای تلفن پدر و مادرم را از خواب بیدار کند. جواب می دهم. آماده ام با هر کسی که آن طرف خط است دعوایی حسابی راه بیندازم. می گویم: «الو؟» به نظر می رسد در خانه ی ساکت صدای من از زنگ تلفن هم آزار دهنده تر است. «من نماینده ی اول حزب هستم.»
با شنیدن این کلمات از جا می پرم و سرم به تکیه گاه تخت کوبیده می شود. «دارم ترتیب گردهمایی ویژه ای را می دهم. تا یک نیمه شب خودت را به محل کار معرفی کن. کت و شلوار بپوش. در مورد این مساله به کسی چیزی نگو.» در این کشور عادت داریم از عجیب ترین دستورات هم خود به خود اطاعت کنیم اما این مساله نگرانم کرده بود که چرا شخص نماینده ی اول حزب به من دستور داده بود.
او رابط حزب مرکزی با سازمان ماست. در شرایط عادی، با توجه به سمتم در سلسله مراتب سازمان، انتطار داشتم دستورات را از نماینده ی حزب در بخش 19 یا قسمت 5 بگیرم. از همه مهم تر، او از عبارت «گردهمایی ویژه» استفاده کرده بود. این عبارت معمولا به بسیج نیروهای نظامی مربوط می شود. وقتی ایالات متحده و کره ی جنوبی در شبه جزیره ی کره مانور نظامی مشترک انجام می دهند، ملت ما با به حرکت درآوردن نیروهای نظامی در سراسر کشور به این مانورها واکنش نشان می دهد. هنگامی که برای این مساله با ما تماس می گیرند، از آن به عنوان «گردهمایی ویژه» یاد می کنند.
اما معمولا، پیش از چنین تماسی، خبر عمدا درز پیدا می کند و به گوش ما می رسد. هر بخشی از حزب کارگران تحت فشار شدیدی است تا از رقیب خود پیشی بگیرد و امتیازی به دست بیاورد: کارکنان افرادی را که ارتباطات قوی دارند و از اطلاعات باخبرند در روزهای خاصی بیش تر سر کار می مانند تا از افرادی پیشی بگیرند که ناآگاهانه عصر را به خانه رفته اند. البته اگر این از آن گردهمایی های معمولی بسیج نیروها بود، از من نمی خواستند کت و شلوار بپوشم.
ما نیروهای کادر حزب مرکزی، بر خلاف شهروندن عادی کره ی شمالی که به شاخه های منطقه ای یا سازمانی حزب متصل اند، می دانیم که «گردهمایی ویژه» می تواند به دیدار با کیم جونگ ایل، «رهبر عزیز» مان بینجامد. وقتی کسی برای دیدار با او احضار می شود، خبری از آگاهی قبلی نیست. حتی عالی رتبه ترین ژنرال ها هم از جزئیات این دیدارها با خبر نمی شوند. نماینده ی اول حزب این دعوت را اطلاع رسانی می کند. او به یکی از اتاق های تحت نظارت کامل کمیته ی حزب دعوت می شود، که نگهبانان شخصی رهبر عزیز حراست از آنان را به عهده دارند. تحت نظارت شدید آنان نماینده ی اول حزب فهرستی از اسامی را ...
- نویسنده: جنگ جین سونگ
- مترجم: مسعود یوسف حصیرچین
- انتشارات: ققنوس
نظرات کاربران درباره کتاب رهبر عزیز
دیدگاه کاربران