درباره کتاب شب پیشگویی اثر پل استر
استر یک قصهگوی حرفهای است. تجربه هم نشان داده که خوانندگان از هیچ چیز به اندازه شنیدن قصه بیشتر لذت نمیبرند. خواننده امروزی شاید دیگر حوصله ندارد یک رمان 700 صفحهای بخواند که تمامش درباره یک شخصیت یا یک خانواده است. حالا دیگر عصر استر و استرهاست که در 300 صفحه، هفت یا هشت داستان را در دل یک داستان روایت کنند. خیلی سریع از هریک عبور کنند و به دیگری برسند. آمیزهای از داستانها را به هم بپیچند و تبدیلش کنند به یک رمان. بهترین نمونه ازاین سبک کاری استر، رمان شب پیشگویی باشد. کتابی نه چندان طولانی که می توانید در فاصله ناهار تا خواب آن را تمام کنید و در فکر آن به خواب بروید، چون از آن دست کتاب هایی نیست که بتوان آن را کنار گذاشت. مثل هرکتاب دیگری با خواندن بعضی صفحات به فکر فرو خواهید رفت که آخر چرا. بدون شک از خواندن داستانِ نویسنده ای که نوشته های درونِ ذهنش با داستان زندگی درهم آمیخته شده، پشیمان نخواهید شد. همچنین با ترجمه ی خوبی که کتاب شب پیشگوییِ پل استر دارد شما هنگام خواندن کتاب احساس می کنید به تماشای فیلم در قالب کتاب رفته اید. سیدنی نویسنده جوانی ست که چندی پیش حادثه بسیار بدی برای او اتفاق افتاده و در حال حاضر در دوران نقاهت به سر می برد . یک روز در یکی از پیاده روی های خود وارد یک مغازه لوازم التحریر فروشی می شود و یک دفترچه آبی رنگی توجه او را جلب می کند. دفترچه را می خرد و این دفترچه با نیروی مرموزی دوباره شوق نوشتن را در او بیدار می کند. او در این دفترچه طرح رمانی را آغاز می کند. رمان درباره مردی خوشبخت است که ناگهان تسلیم سرنوشت زندگی شده، با گذشته قطع رابطه کرده و به سوی آینده می رود. مرد رمان که در انتشارات کار می کند در حال خواندن یکی از آثار چاپ نشده نویسنده بزرگی ست که شب پیشگویی نام دارد. از سوی دیگر رمان ماجرای زندگی حقیقی خود سیدنی و کنش های او و همسرش گریس را دنبال می کند، عشق و شک آنها.
برشی از متن کتاب شب پیشگویی اثر پل استر
مدت ها بیمار بودم. وقتی هنگام ترک بیمارستان فرا رسید، به زحمت راه می رفتم و به دشواری به خاطر می آوردم که چه کسی باید باشم. دکتر گفت اگر سهت بکوشی، تا سه چهار ماه دیگر مثل سابقت می شوی. حرفش را باور نکردم. اما به توصیه اش عمل کردم. همه خیال می کردند می میرم، اما حالا برخلاف آن پیش بینی ها زنده مانده بودم؛ تنها گزینه ام این بود که چنان زندگی کنم که گویا آینده ای دارم. با پیاده روی های کوتاه آغاز کردم. ابتدا تا سر خیابان می رفتم و بر می گشتم. فقط سی و چهار سال داشتم. اما بیماری مرا پیر کرده بود؛ شده بودم یکی از آن پیر و پاتال های نیمه فلج که ناچارند پیش از گام برداشتن به پاهایشان نگاه کنند تا بدانند کدام به کدام است. علی رغم آهستگی قدم هایم، راه رفتن سبکی عجیب و پربادی در مغزم ایجاد می کرد که نشانه ها را درهم می ریخت و سیم هایم را قاطی می کرد. جهان در برابر چشمانم می جهید و هم چون تصویرهایی در یک آیینه ی تاب دار شنا می کرد، و هر بار سعی می کردم فقط به یک چیز نگاه کرده و یک شیء را از میان چرخش شتابان رنگ ها جدا کنم- مثلا روسری آبی رنگ زنی، یا سرخی چراغ خطرهای یک کامیون بارکش- چنان ناپدید می شد که گوییقطره ای رنگ در لیوانی پر آب است. همه چیز می لغزید و می چرخید، در جهات مختلف دور می شد. در چند هفته اول به زحمت مرز میان بدنم و مابقی جهان را تمیز می دادم. به دیوارها و سطل های زباله برمی خوردم، پایم در قلاده سگ ها گیر می کرد و روی صاف ترین پیاده روها سُر می خوردم. با اینکه تمام عمر در نیویورک زندگی کرده بودم، دیگر خیابان بندی و شلوغی را درک نمی کردم، و هر بار به یکی از پیاده روی های کوتاهم می رفتم، مانند مردی بودم که در شهری بیگانه راه گم کرده باشد.
نویسنده
پل استر در 3 فوریه 1947 در آمریکا متولد شد. استر پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه کلمبیا، به فرانسه رفت و به ترجمه آثار نویسندگان فرانسوی پرداخت. او همچنین مقالات و اشعار خود را در مطبوعات آمریکایی چاپ میکرد. شهرت او بیشتر با انتشار سهگانه نیویورک حاصل شد که سه کتاب کارآگاهی هستند و به گونهای به یکدیگر مرتبطند. آثار بعدی استر نیز با مضامینی مشابه همراه بوده است و به شدت تمرکز بر نقش اتفاقات و رویدادهای تصادفی داشته است و همچنین رابطه بین افراد، همتاهایشان و محیط را به تصویر میکشد. قهرمانان داستانهای استر اغلب خود را مجبور به ایفای نقش در قسمتی از برنامه مرموز و فرازندگی افراد دیگر مییابند. از ویژگیهای دیگر کتابهای این نویسنده، داخل کردن خود و زندگی شخصی خود در داستان میباشد. وی همچنین برنده جایزه فاکنر، جایزه فرهنگ و ادب فرانسه، جایزه مفهوم مستقل و چندین عنوان افتخاری دیگر میباشد. از دیگر آثار او می توان به خاطرات زمستان، شهر شیشهای، ارواح، کتاب اوهام، هیولای دریایی، اتاق دربسته، مون پلاس، شب پیشگویی، مردی در تاریکی، ناپیدا، اختراع انزوا، سانست پارک و دیوانگی در بروکلین اشاره کرد.
نویسنده: پل استر ترجمه: خجسته کیهان انتشارات: افق
نظرات کاربران درباره کتاب شب پیشگویی | پل استر
دیدگاه کاربران