درباره کتاب ناپیدا
پل استر رمان نویس آمریکایی است که بیشترین شهرتش مربوط به چاپ مجموعه" سه گانه نیویوک" است. اگر بخواهیم بارز ترین ویژگی رمان های پل استر را بیان کنیم، می توانیم به ساده بودن آن اشاره کنیم. او در کتاب هایش از کلمات ساده و روزمره استفاده کرده و عباراتی که به کار برده، فاقد پیچیدگی معنایی هستند. به عبارتی استر فقط در داستان هایش قصه نویسی می کند. شاید گاها از کنایه های ظریفی استفاده کند، ولی هیچ جهت گیری در داستان هایش به چشم نمی خورد. البته این به معنا نیست که نگاه انتقادی نداشته باشد. اما سعی ندارد به وضوح این انتقاد را به مخاطب انتقال دهد و دیدگاهش را به او تحمیل کند. کتاب" ناپیدا" نیز درست به همین سبک و سیاق نوشته شده است. جملات ساده و روان هستند و خواننده بدون درگیری ذهنی آنها را درک می کند. نویسنده دید منفی نسبت به جامعه و سیاست آمریکا را در قالب جملاتی از زبان کارکتر ها بیان می کند. از مهم ترین ویژگی های داستان" ناپیدا" می توان به معمایی بودن آن اشاره کرد. این خصوصیت در مغایرت با سادگی الفاظ نیست و خواننده تنها در صدد کشف ماجرا است، نه معنی عبارات. رمان دارای سه راوی و سه زاویه دید است. داستان"ناپیدا"، ماجرای شخصی به نام آدام واکر است، که خاطرات دوران جوانی خود که در بهار 1967 اتفاق افتاده بود را نوشته است. در آن زمان جوانی بیست ساله و دانشجو و شاعر دانشگاه کلمبیا بوده است. در این میان با شخص فرانسوی تبار به نام رادولف بورن و نامزد او آشنا میشود. پس از آشنایی با این دونفر، وارد رابطه ای میشود که مسیر زندگی اش را دست خوش تغییر می کند. آدام واکر در پیری، هنگامی که با مرگ دست و پنجه نرم می کند، تصمیم می گیرد آن خاطرات را به دوست دوران دانشگاهش که اکنون نویسنده ای سرشناس است، بسپارد تا آن را چاپ کند. این دوست واکر است که باید تصمیم بگیرد آیا آن را منتشر کند و از راز جوانی آدام پرده بردارد یا نه.
برشی از متن کتاب ناپیدا
"در بهار 1967 با او برای نخستین بار دست دادم. در آن هنگام دانشجوی سال دوم دانشگاه کلمبیا بودم، پسری نادان با اشتهای کتاب خوانی و این باور( یا توهم) که روزی به جایی خواهم رسید که خود را شاعر بنامم، و از آنجا که شعر بسیار می خوانم، قبلا با مردی که هم نام او بود در" دوزخ" اثر دانته آشنا شده بودم، مرد مرده ای که در آخرین ابیات از بیست و هشتمین کانتوی" این فرنو" کند و آرام می گردد. برتران دوبرون، شاعر قرن دوازدهم اهل پروانس سر بریده ی خود را که مثل چراغ بادی به این سو و آن سو در نوسان است، در دست دارد_ که این بی تردید یکی از شگفت آور ترین تصاویر کتابی است که به فهرستی از اوهام و شکنجه می ماند. دانته یکی از مدافعان پروپاقرص آثار دوبورن بود، اما به این دلیل که شاهزاده هنری را علیه پدرش هنری دوم تشویق کرده بود، او را برای ابد به دوزخ محکوم کرد."
نویسنده
پل بنجامین استر رمان نویس، فیلم نامه نویس و مترجم آمریکایی است. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه کلمبیا، به فرانسه رفت و به ترجمه آثار مشهور فرانسوی مشغول شد. سپس به آمریکا بازگشت و اشعار و مقاله های خود را به چاپ رسانید. بعد از مرگ پدرش کتابی به نام" آفرینش تنهایی" منتشر کرد که شامل خاطرات خود و پدرش می شود. از مهم ترین آثار او عبارتند از: 1- شهر شیشه ای. 2- ارواح. 3- اوهام. 4- هیولا. 5- مردی در تاریکی. 6- اتاق در بسته و ... .
نویسنده: پل استر مترجم: خجسته کیهان انتشارات: افق
نظرات کاربران درباره کتاب ناپیدا | پل استر
دیدگاه کاربران