کتاب دیوانه ای در شهر - ژرژ سیمنون

کتاب دیوانه ای در شهر نوشته ی ژرژ سیمنون و ترجمه ی دکتر رامین آذر بهرام در انتشارات مروارید به چاپ رسیده است.

رمان های "ژرژسیمنون" آمیزه‌ای از پرداخت استادانه و کالبدشکافی هوشمندانه روان انسان هاست. وی ترس ها، عقده های روانی، گرایش‌های ذهنی و وابستگی‌هایی را توصیف می کند که در زیر نقاب زندگی معمولی و یکنواخت روزمره پنهان هستند و ناگهان با انفجاری غیرمنتظره به خشونت و جنایت منجر می‌شوند. استقبال بی نظیر دوستداران رمان کلاسیک پلیسی از آثار "سیمنون" برای او شهرتی به سزا و ثروتی کم‌نظیر به ارمغان آورد. ماجرای "دیوانه‌ای در شهر" در شهر کوچکی در جنوب فرانسه روی می دهد. "مگره" در قطاری که به "بوردو" می‌ رود متوجه مردی می شود که رفتار مشکوکی دارد. مرد نزدیک شهر "برژراک" از قطار بیرون می ‌پرد و مگره نیز با واکنشی عزیزی او را تعقیب می کند. اما قبل از این که بتواند مانع فرار مرد شود، هدف گلوله ی او قرار می‌گیرد. مگره که زخمی شده در بیمارستانی در شهر کوچک برژراک بستری می‌شود و این آغاز آشنایی با گروهی از افراد بانفوذ شهر است که آنها نیز رفتاری عجیب و مرموز دارند. مگره از طریق این افراد در می یابد که مردی دیوانه، شب ها در حومه برژراک پرسه می زند و تا آن زمان به دو زن حمله کرده و آنان را کشته است. تحقیقات بعدی مگره او را درگیر ماجرای مخوفی می‌کند که ابعاد تازه‌ای از نیمه تاریک ذهن انسانی را برملا می‌سازد...

برشی از متن کتاب

"همه چیز کاملاً تصادفی پیش آمد. روز قبل مگره حتی به فکر مسافرت هم نبود. گرچه تحمل پاریس در این فصل از سال برای او دشوار بود. ماه مارس به لطف بهاری زودرس عطرآگین گشته و هوا از پرتو فروزان آفتاب گرم شده بود. پانزده روزی می‌شد که مادام مگره پیش خواهرش که انتظار فرزندی را می کشید، به آلزاس رفته بود. صبح روز سه‌شنبه مگره نامه ای از یک دوست قدیمی در اداره پلیس قضایی دریافت کرد. این دوست 2 سال قبل بازنشسته شده و زندگی آرامی را در دهکده ای در دوردنی آغاز کرده بود." فراموش نکن که اگر گذارت این طرفها افتاد، چند روزی را منزل من مهمان هستی. پیشخدمت پیری دارم که از هیچ چیز به اندازه ورود مهمانی که اسباب غرولندش را فراهم کند، خوشحال نمی‌شود..."

نویسنده

"ژرژ جوزف کریستین سیمنون" در 12 فوریه سال 1903 در شهر "لیژ" بلژیک به دنیا آمد. او در سال 1918 در پی بیماری پدرش ترک تحصیل کرد و در نشریه گازت دولیژ به عنوان خبرنگار مشغول کار شد. این شغل به او امکان داد با گروه‌ها و طبقات مختلف مردم به خوبی آشنا شود. این آشنایی بعدها زمانی که نویسندگی، حرفه ی اصلی اش شد بسیار به کارش آمد. او در دوران کاری خود در این نشریه بیش از 150 مقاله به نام خود چاپ کرد. شخصیت محبوب آثار او "کمیسر مگره" بود. او نویسنده ای بسیار پرکار بود و آثار او مشتمل بر بیش از 200 رمان، 150 رمان کوتاه، یک سناریو برای باله و چندین جلد زندگی نامه است. شهرت عمده وی بیشتر به واسطه 75 رمان و 28 داستان کوتاهی است که کمیسر مگره قهرمان آنهاست. این آثار برای او شهرتی جهانی به ارمغان آورد.

فهرست

فصل اول: مسافر بی قرار فصل دوم: پنج مرد سرخورده فصل سوم: بلیت درجه دو فصل چهارم: مهمانی مگره فصل پنجم: یک کشف حیرت انگیز فصل ششم: خوک آبی فصل هفتم: ساموئل فصل هشتم: کلکسیونر کتاب فصل نهم: ربوده شدن یک آواز خوان قدیمی فصل دهم: فرار نافرجام فصل یازدهم: پدر فرضی

نویسنده: ژرژ سیمنون ترجمه: رامین آذربهرام انتشارات: مروارید