loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب جان گابری یل بورکمن - هنریک ایبسن

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب جان گابری یل بورکمن اثر هنریک ایبسن با ترجمه ی ناصر ایرانی توسط نشر نی به چاپ رسیده است.

کتاب "جان گابری یل بورکمن"، نمایش نامه ای خواندنی اثر "هنریک ایبسن"، شاعر، نمایش ‌نامه ‌نویس و درام ‌نویس نروژی می باشد. شخصیت اصلی قصه، "جان گابری یل بورکمن"، مردی سالخورده، غمگین و مایوس است که در گذشته، به عنوان رئیس بانک، به فعالیت می پرداخت و زندگی مجلل و مرفهی را برای خود و خانواده اش محیا ساخته بود. اما به طمع کسب قدرت و ثروت بی نهایت، دست به اختلاس زده و با آشکار شدن این خطا، روانه ی زندان شده و پس از گذراندن هشت سال محکومیت، از زندان آزاد می گردد. این اقدام و محکومیت آقای بورکمن، او و خانواده اش را در جامعه، رسوا ساخته و موجب برکناری مرد قصه از سمت کاری اش می شود. از سویی دیگر نیز، همسر جان گابری یل، "گونهیلد بورکمن"، بانوی سالخورده با ظاهری اشرافی و موهایی خاکستری رنگ، نمی تواند شوهرش را برای این بی آبرویی ببخشد و در نتیجه، همواره از گابری یل دوری کرده و در اتاقی مجزا از او به زندگی اش ادامه می دهد. آقای بورکمن، در دوران جوانی، دل به "الا رنتهایم"، خواهر زیبا و دوقلوی گونهیلد سپرده بود اما علی رغم این علاقه و با اولویت قرار دادن قدرت و کسب مقام اجتماعی، از الا غافل شده و به جای او، با خواهرش پیمان زناشویی می بندد. پس از رهایی گابری یل از زندان نیز، الا بدون این که حتی یک بار نزد خواهرش برود، مدام به خانه ی این زوج رفته و با آقای بورکمن ملاقات می نماید. "ارهارت"، تنها فرزند گونهیلد و گابری یل نیز، از سال ها پیش، نزد خاله اش، الا که مادر خوانده اش نیز می باشد، روزگار گذرانده و به ندرت با والدینش ارتباط برقرار می کند. داستان از جایی آغاز می گردد که الا وارد عمارت آقای بورکمن شده و این بار به جای دیدار با همسر خواهرش، نزد گونهیلد می رود. این دیدار، آغازگر ماجراهایی پر فراز و نشیب و خواندنی گشته و داستانی زیبا را خلق می کند.


برشی از متن کتاب


پرده ی اول اتاق نشیمن خانم بورکمن با مبلمانی قدیمی که حکایت از شکوهی رو به زوال می کند. در انتهای صحنه، یک در کشویی باز و پشت آن اتاق رو به باغ که چند پنجره و یک در شیشه ای دارد. پشت پنجره ها و در شیشه ای کمی از باغ دیده می شود. در تاریک روشن غروب برف به شدت می بارد. سمت راست، دری که به راهرو باز می شود. یک بخاری آهنی بزرگ جلوتر از در راهرو می سوزد. سمت چپ، نزدیک به انتهای صحنه، دری یک لته و کوچک. جلوی صحنه در همان طرف، یک پنجره با پرده های ضخیم آویخته. میان پنجره و در، یک نیمکت با روکشی بافته شده از موی اسب. جلوی نیمکت، یک میز با روکش ضخیم که روی آن آباژور روشنی گذاشته اند. کنار بخاری، یک صندلی راحتی پشت بلند. خانم گونهیلد بورکمن روی نیمکت نشسته سرگرم قلابدوزی است. او بانوی سالخورده ای است که ظاهری اشراف منشانه و سرد و حالتی انعطاف ناپذیر و خشک دارد. موی انبوهش کاملا خاکستری شده. دست هایش کار نکرده و ظریف است. لباس ابریشمی تیره ی ضخیمی پوشیده که روزگاری فاخر بوده ولی اکنون کهنه و نخ نماست. یک شال پشمی روی شانه هایش انداخته. چند لحظه ای، درحالی که به قلابدوزی مشغول است، بی حرکت و سیخ می نشیند. صدای زنگ های کالسکه ای به گوش می رسد. خانم بورکمن گوش تیز می کند. خانم بورکمن: (بی اختیار و خوشحال زیر لب می گوید) ارهارت! بالاخره... برمی خیزد و از لای پرده نگاه می کند. سرخورده به نظر می رسد. دوباره روی نیمکت می نشیند و به کارش مشغول می شود. پس از چند لحظه سکوت، کلفت از در راهرو وارد صحنه می شود. سینی کوچکی در دست دارد که روی آن یک کارت ویزیت است. خانم بورکمن: (بی معطلی) بالاخره آقای ارهارت آمد؟ کلفت: نه، خانم. ولی یک خانم دم در است... خانم بورکمن: (وسایل قلاب دوزی اش را کنار می گذارد) لابد خانم ویلتن. کلفت: (نزدیک تر می شود) نه... یک خانم ناشناس است. خانم بورکمن: (کارت را برمی دارد) بگذار ببینم. (می خواند، بعد زودی برمی خیزد و خیره به کلفت نگاه می کند) مطمئنی که می خواهد بیاید پیش من؟ کلفت: بله، خانم. معلوم بود شما را می خواهد. خانم بورکمن: گفت با خانم بورکمن کار دارد؟ کلفت: بله، خانم. خانم بورکمن: (تند، محکم) باشد. بهش بگو من هستم. کلفت در را به روی غریبه باز می کند و می رود. الا رنتهایم وارد اتاق می شود. او شبیه خواهرش است ولی در صورتش رنج کشیدگی بیش تر دیده می شود تا خشونت. آثار زیبایی کم نظیری آمیخته با شخصیتی نیرومند در او به جا مانده است. گیسوی تابدار انبوهش که کاملا سفید نقره ای است به عقب شانه شده. پیرهن مخمل سیاه پوشیده، پالتویی با آستر خز، و کلاهی از جنس پالتو. هر دو خواهر ساکتند و یک دیگر را برانداز می کنند. هر یک منتظر است که دیگری اول حرف بزند الا رنتهایم: (هنوز نزدیک در ایستاده) این طور که معلوم است از دیدن من تعجب کرده ای، گونهیلد. خانم بورکمن: (تسلیم ناپذیر بین نیمکت و میز ایستاده، نوک انگشت هایش را روی میز گذاشته است) اشتباه آمده ای. مباشر در خانه ی کناری زندگی می کند، می دانی که....

نویسنده: هنریک ایبسن مترجم: ناصر ایرانی انتشارات: نی

مشخصات

  • نویسنده هنریک ایبسن
  • نوع جلد نرم
  • قطع جیبی
  • نوبت چاپ 1
  • تعداد صفحه 160
  • انتشارات نشر نی
  • شابک : 9789641855132

درباره هنریک ایبسن نویسنده کتاب کتاب جان گابری یل بورکمن - هنریک ایبسن

هنریک ایبسن ، شاعر، نویسنده نمایشنامه های معروف، اهل نروژ است که به‌عنوان یکی از بنیان‌گذاران مدرنیسم در تئاتر، «پدر رئالیسم» و دومین نمایش‌نامه‌نویس تأثیرگذار تمام دوران، پس از «شکسپیر»، شناخته می‌شود. ...

نظرات کاربران درباره کتاب جان گابری یل بورکمن - هنریک ایبسن


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب جان گابری یل بورکمن - هنریک ایبسن" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل