دربارهی کتاب زک کهکشانی 7: دریک شنا یاد میگیرد!
کتاب "دریک شنا یاد میگیرد!" جلد هفتم از مجموعه "کتابهای زک کهکشانی" میباشد که برای مطالعهی کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآمده است.
تابستان از راه رسیده است. دو خورشید سوزنده و گرم، به سوی نبولون میتابند و گرمای زیادی را به این سیاره منتقل میکنند. امروز دمای هوا، 45 درجه سانتیگراد میباشد؛ با این وجود، خنکترین روز در هفته اخیر به شمار میآید.
تحت چنین شرایط آبوهواییای، زک و دریک تیلور، در خیابان اصلی شهر "کریستون" پیادهروی میکنند. ولی دمای هوا، آنها را آزار میدهد. آنها همیشه به دنبال راهکارهایی هستند تا کمی دمای بدن خود را پایین بیاورند. تاکنون روشهای مختلفی را امتحان کردهاند؛ از جمله بازی بر روی سرسرهی برفی. ولی زک، حالا به دنبال راهی جدید و متفاوت برای خنک شدن میگردد. تا اینکه، تابلوی نصب شده، در جلوی "سینما زنده" را مشاهده میکند.
سینما زنده، مکانی منحصربهفرد است که فیلمهایی خاص را نمایش میدهد. این فیلمها، نسلهایی جدید از ویدئوهای سه بعدی هستند که فقط در نبولون ساخته میشوند. بینندگان به هنگام تماشای فیلم زنده، خود را جزئی از نمایش تلقی میکنند و با هیجان زیادی مواجه میشوند.
بر روی تابلو، عنوان "هیجان در رودخانهی خروشان" و تصویری از دو نبولونی نمایش داده شده است؛ بازیگرانی که سوار بر قایقی فلزی با سرعتی زیاد روی رودخانهی پرتلاطم در حال حرکت هستند. زک، با تصور اینکه تماشای این فیلم، حسابی خنکشان خواهد کرد، همراه با دریک به سوی ساختمان سینما میدود. غافل از اینکه، دریک از آب هراس دارد و با دیدن محتوای فیلم، به شدت خواهد ترسید.
شخصیت اصلی قصه، "زک نلسون" نام دارد. او پسری کوچک است که در کنار پدر و مادرش، "آتو" و "شلی" و همچنین خواهران دوقلویش، "شارلوت" و "کتی" زندگی میکند. خانوادهی نلسون، سالها پیش، از سیارهی زمین به "نبولون" مهاجرت کردهاند؛ سیارهای دوستداشتنی با امکانات و تجهیزاتی پیشرفته که زندگی راحتی را برای ساکنانش فراهم میسازد. زک، به هنگام مهاجرت به نبولولن، سگش، "لونا" را نیز با خود، به این سیاره آورده است؛ موجودی دوستداشتنی که همیشه و همهجا همراه زک میباشد.
برشی از متن کتاب زک کهکشانی 7 (دریک شنا یاد می گیرد!)
فصل 9
آماده برای آراکس
دریک عصبی بود. آرام بازوبند را از دستهایش درآورد. بعد توی استخر شنا کرد.
هیچ شکی در این نبود که حالا دریک یک شناگر بود!
پدر زک گفت: «مثل یک قهرمان شنا میکنی، دریک!»
«ممنون آقای نلسون. شما و زک خیلی کمکم کردید.»
در پایان هفتهی دوم، کاملا مشخص بود که دریک با اعتمادبهنفس بسیار بیشتری شنا میکند.
زک گفت: «بابا، چطور است شیرجه برای حلقه را بازی کنیم؟ فکر کنم دیگر دریک برای آن آماده باشد.»
دریک گفت: «شیرجه برای حلقه دیگر چی است؟»
پدر گفت: «تماشا کن.»
آقای نلسون به طرف صفحه کنترلی رفت که کنار استخر بود. رمزی را وارد کرد. ناگهان دستی روباتی از توی سقف پایین آمد. دست حلقهای را گرفته بود که مدام تغییر رنگ میداد.
زک گفت: «این دست روباتی، حلقههایی را توی آب پرتاب میکند. ما باید شیرجه بزنیم توی آب و قبل از اینکه حلقهها به ته استخر برسند، آنها را بگیریم.»
دریک گفت: «آهان.»
زک داد زد: «شیرجه برای حلقه... پرتاب!»...
کتاب دریک شنا یاد می گیرد! هفتمین جلد از مجموعه ی زک کهکشانی اثر ری اورایان و ترجمه ی شیدا رنجبر با تصویرگری جیسون کرافت توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
فهرست
فصل 1: موج گرما
فصل 2: هیجان در رودخانهی خروشان
فصل 3: یک جای خنک
فصل 4: آموزش شنا
فصل 5: شلپ!
فصل 6: کمک از راه میرسد
فصل 7: عمیقتر
فصل 8: دریک شناگر
فصل 9: آماده برای آراکس
فصل 10: فرار از گرما
فصل 11: شنا در آراکس
- نویسنده: ری اورایان
- مترجم: شیدا رنجبر
- تصویرگر: جیسون کرافت
- انتشارات: پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب زک کهکشانی 7 (دریک شنا یاد می گیرد!)
دیدگاه کاربران