دربارهی کتاب آخرین پری کوچک دریایی اثر چیستا یثربی
کتاب "آخرین پری کوچک دریایی" اثر "چیستا یثربی"، نمایشنامهنویس توانای ایرانی است که موفق به اخذ جایزهی دو سالانهی ادبیات نمایشی ایران شده و روایتی جذاب را برای مخاطب تشریح میکند. شخصیت اصلی نمایشنامه، "حوا"، زنی حدودا پنجاه ساله، ریزنقش و لاغر میباشد که پس از سالها تجربهی کاری، هم اکنون مدیریت مدرسهی شبانه روزی دخترانهی "حوا" را بر عهده داشته و تمام تلاش خود را صرف میکند تا بر اعتبار و امتیازات مدرسه بیفزاید.
"کیارا"، فرزند حوا، دختری بیست و پنج ساله با چهره ای زیبا و معصوم است که به عنوان معلم ریاضی در کنار مادرش، در این مدرسه به فعالیت می پردازد. اصل ماجرای داستان، از جایی آغاز می گردد که دانش آموزان به بیماری مرموزی مبتلا شده و هر روز نیز بر تعداد آن ها اضافه می شود؛ در این بیماری فرد، دچار تهوع های پی در پی شده و تعادل روانی خود را از دست می دهد.
در چنین شرایطی، کیارا از حوا می خواهد تا ضمن در جریان گذاشتن موضوع، با والدین دانش آموزان، آن ها را تحت معالجه قرار دهد. اما حوا به دلیل ترس از بدنامی و از بین رفتن اعتبار مدرسه، با دخترش مخالفت کرده و داستانی مهیج را خلق می کند.
بخشی از کتاب آخرین پری کوچک دریایی
صحنه ی اول
مدرسه ی شبانه روزی دخترانه ی «دختران حوا»:
حوا، مدیره شبانه روزی، زنی در حدود پنجاه سال، ریزنقش و باریک اندام با حالتی موقر و چهره ای جدی، سراسیمه در اتاق راه می رود. ضربه ای به در می خورد. حوا با شنیدن صدای در، سریع پشت میز بلندش، روی صندلی می نشیند. صدایش بر خلاف جثه اش، بم و خشن است.
حوا: بیا تو!
کیارا دختر حوا حدود بیست و پنج ساله، با چهره ای زیبا که معصومیت آن چشمگیر است وارد می شود.
حوا: خب؟
کیارا: یکی دیگه از دخترا حالش بده ــ آیدا... همون تازه وارده. اگه همین جوری پیش بره، می ترسم همه شون مریض بشن.
حوا: یکی دو روز دیگه هم صبر می کنیم، ببینیم چی می شه!
کیارا: این دفعه نمی شه دست رو دست گذاشت مادر. همین چند روزم که صبر کردین اشتباه بود. این بار وضع بحرانیه. متوجه نیستین؟
حوا: انتظار داری چیکار کنم؟ در مدرسه رو ببندم یا این دخترارو از این جا بندازم بیرون؟
کیارا: هیچ کدوم. فقط یه دکتر خبر کنین!
حوا: عالیه! راهی بهتر از این برای بدنام کردن اسم این شبانه روزی پیدا نمی کنی! فکرشو بکن همه جا بپیچه که یه بیماری مسری ناجور به جون دخترای این مدرسه افتاده. فکر می کنی دیگه کسی حاضر می شه که اسم دخترشو این جا بنویسه؟ خیال کردی من بعد از بیست سال کار برای این جا به این رسوایی تن درمی دم؟
کیارا: یعنی اسم این مدرسه از سلامت دخترا مهم تره؟ چرا متوجه نیستین مادر؟ بچه ها دارن یکی یکی مریض می شن. حال سه تا از دخترا وخیمه. یکی دیگه م امروز اضافه شده. علایم بیماری شون انقدر عجیبه که هیچ کس نمی تونه بهشون کمک کنه. پدرا و مادراشونم که خبر ندارن اگه اونا از دست برن چی؟ این جوری اسم مدرسه به خطر نمی افته؟
حوا: یه جوری حرف می زنی که انگار طاعون اومده! خب هوا گرم شده، این دخترام زیاد تو آفتاب بودن، ببین کیارا من از اولشم با این گردش روزای تعطیل مخالف بودم. این دخترا زیاد بازیگوشی می کنن و از پا می افتن. حالام مطمئنم که چیز مهمی نیست. یه کم تب و لرز که آدمو نمی کشه.
کیارا: تب و لرز؟ بیایین بالا یه نگاهی بهشون بندازین! ببینین چه جوری بدن شون از شدت درد پیچ و تاب می خوره، چه طوری استفراغ می کنن، معده شون نمی تونه هیچ غذایی رو نگه داره. از درد مثل مار زخمی به خودشون می پیچن...
حوا: ممکنه یه نوع آلرژی فصلی باشه. بهار فصل ناجوریه. ما این جا قبلا مشابهشو دیدیم.
کیارا: دست بردار مادر! اینا جوری می رن تو حال رعشه که سفیدی چشم شون بیرون می زنه و راه نفسشون بند می آد، عضلات شون مثل سنگ منقبض می شه، طوری که چهار پنج نفری ام نمی تونیم بلندشون کنیم. جیغاشونو تا حالا شنیدین؟ طوری فریاد می کشن که آدم یاد مرگ می افته. شما که از اتاق تون بیرون نمی آین تا رنج اونارو ببینین، معلومه که نباید نگران بشین.
حوا: مسئله این جاست که جوونای این دوره زمونه بی طاقت شدن، تحمل یه کم ناخوشی رو ندارن، همه ی اینا ممکنه علایم یه مسمومیت ساده باشه. پریروز که رفتین گردش، ناهار چی خوردین؟
کیارا: با شما اصلا نمی شه حرف زد مادر... اگه من تا شبم این جا وایسم، بازم شما حرف خودتونو می زنین (به طرف در می رود) مثل همیشه!
حوا: کجا می ری؟
کیارا: می خوام به دکتر سام زنگ بزنم.
حوا: نه این کارو نمی کنی!...
کتاب آخرین پری کوچک دریایی به قلم چیستا یثربی توسط نشر قطره به چاپ رسیده است.
- برندهی جایزهی دو سالانهی ادبیات نمایشی ایران
- نویسنده: چیستا یثربی
- انتشارات: قطره
نظرات کاربران درباره کتاب آخرین پری کوچک دریایی
دیدگاه کاربران