کتاب تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ | نادر ابراهیمی

درباره‌ی کتاب تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ اثر نادر ابراهیمی

کتاب "تکثیر تاسف برانگیز پدربزرگ"، رمانی تخیلی و علمی است که داستانی زیبا و جذاب را به مخاطب ارائه می‌کند. شخصیت اصلی این داستان کتاب نادر ابراهیمی که راوی آن نیز هست، از روایتی غیرمعمول سخن می‌گوید که برای پدربزرگش رخ داده؛ او و برادرش، "بورخس"، به شدت پدربزرگشان را دوست داشته و برایش احترام فراوانی قائلند.

از تمامی افراد خانواده، تنها راوی و بورخس، نزد پدربزرگ مانده و مابقی خواهران و برادران، هر یک، با در پیش گرفتن مسیرهایی متفاوت، در حال گذران زندگی خود هستند. در واقع، این دو مرد تن به ازدواج نداده و تمام تلاش خود را انجام می دهند تا پیرمرد، در سلامت کامل به سر برده و از زندگی اش لذت ببرد. اما با گذشت زمان، پدربزرگ نیز، هم چون سایر انسان های سالخورده، با انواع بیماری ها و ضعف های جسمانی مواجه می شود.

همین موضوع، دو برادر را به چاره جویی و یافتن راه حل های عملی، جهت حفظ سلامت پدربزرگ وا می دارد. تا این که با اتفاق نظر یک دیگر، تصمیماتی مهم و سرنوشت ساز را اتخاذ می کنند؛ تصمیماتی که نتایج غیر قابل پیش بینی ای را در پیش داشته و آن ها را با مشکلات و معضلات پیچیده و پی درپی رو به رو می سازد.

بخشی از کتاب تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ؛ انتشارات روزبهان

ما هر دو، پدربزرگ را خیلی دوست داشتیم، و هنوز هم، شاید داشته باشیم – صرف نظر این که بورخس، گاهی به جای «پدربزرگ»، «نوه ی خوب ما» را به کار می برد، و من نمی فهمم چگونه ممکن است یک نفر، به تنهایی نوه ی دو برادر باشد؛ و تا به حال هم فرصت نکرده ام در این باره، جدا از او سوال کنم و شاید هم قدری خجالت می کشم...

اگر می گویم «ما هر دو پدربزرگ را خیلی دوست داشتیم» و روی «هر دو» تاکید می کنم، صرفا به خاطر این است که روشن شود هرگز پای هاکسلی در میان نبوده است، و ادعاهای او در باب علاقه ی بی حسابش به پدربزرگ، و مصاحبه هایش در این زمینه که همیشه در اندیشه ی سلامت پدربزرگ بوده و هر چه می توانسته کرده تا پدربزرگ گرفتار آن تکثیر تاسف انگیز نشود، و راه هایی که پیشنهاد می کرده خیلی انسانی تر از راه های من و بورخس بوده، تماما دروغ محض است.

این که هاکسلی در آخرین مصاحبه اش گفته: امروز دیگر، اعتقاد قطعی من است که علم می تواند آینده ی انسان را به گند نکشد، و آن چه در «علم، خالق مرگ مفاجات» گفته ام را نباید حرف آخر تلقی کرد، به نظر من، و چه بسا برادر نازنین من، بورخس، یک عوام فریبی و کلاه برداری شبه علمی است نه چیزی بیش تر، و هیچ هدفی در خود ندارد جز این که اسم هاکسلی را به هر قیمت، کنار نام من و بورخس قرار بدهد.

این که، هاکسلی، باز هم گفته است که دست از نظریه ی «خیکچه های پرورش انسان سترون» برداشته و زایمان بدون درد اما طبیعی را – حتی تا یک هزار سال دیگر – امری کاملا ممکن و منطقی دانسته، به نظر من، و چه بسا بورخس، آخرین دست و پا زدن های یک نویسنده ی غیرعلمی اندیش است که بیش از پنجاه سال خود را «ناظری غمخوار بر حرکت غم انگیز علم» قلمداد کرده و حالا متوجه شده که علم، تنها و تنها، خیکچه های پرورش انسان سترون نیست، و شاید که اصولا این خیکچه ها جایی در روند گسترش «علم زیست» و «حضور متعادل جمعیت در کره ی زمین» نداشته باشد ...

نه. «ما هر دو» یعنی: فقط من و بورخس. ما مسئولیت مساله و تمامی سوز آن را بر عهده می گیریم و تحمل می کنیم. به احتمال غریب به یقین ما هم اشتباهاتی کرده ایم؛ اما این به معنای آن نیست که کسانی – مانند هاکسلی – در تمام این مدت، ما را به راه راست هدایت می کرده اند، و ما لجوجانه و عمدا به راه کج می رفته ایم، و از همان ابتدا تصمیم قاطع داشته ایم که با وصول به مرحله ی تکثیر، در دنیای نو، از جمله بدعت گذاران باشیم. نه. این یک سرازیری غیر قابل پیش بینی بود.

ما، با جان کندن، پدربزرگ بر دوش، عرق ریزان و داغان، به بلندترین نقطه ی راه رسیدیم و ناگهان در مقابل خود، مغاکی، شیب هشتاد و پنج درجه یی را دیدیم و نتوانستیم تعادل مان را حفظ کنیم. در واقع، پیش پای ما یک چاله ی عظیم، یک حفره ی سیاه دهان باز کرده بود...

خرید کتاب تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ

کتاب تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ اثر نادر ابراهیمی از انتشارات روزبهان، به همراه سایر کتاب های رمان را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.

فهرست

تصمیم

ترمیم

تعویض

تبدیل

تبلیغ

تکثیر

• نویسنده: نادر ابراهیمی
• انتشارات: روزبهان