دربارهی کتاب چهار سابقه دار 8 (خفنترین سابقهدار)
کتاب " خفنترین سابقهدار" جلد هشتم از مجموعه داستانهای جذاب و خواندنی " چهارسابقهدار" میباشد که به عنوان کتاب کودک و نوجوان به نگارش درآمده است.
مدتهاست که تمامی مردم شهر، گروه چهار سابقهدار را با عنوان "دارودستهی خوبها" خطاب میکنند. زیرا آنها، به طور مکرر، در نتیجهی اقدامات شجاعانهی خود، مردم جهان را از دست اقدامات شرورانهی دکتر "روپرت مارمالاد"، دانشمند دیوانهی میلیاردر، نجات دادهاند و صلح و آرامش را در تمام نقاط جهان برپا ساختهاند. حالا این چهار تن، به بزرگترین و محبوبترین قهرمانان زندگی مردم تبدیل شدهاند؛ چیزی که همیشه آرزویش را داشتند.
اصل ماجرای این جلد، از جایی آغاز میگردد که سازمان بینالمللی قهرمانان تصمیم میگیرد، فردی جدید را برای عضویت در نیروهای حرفهای خود، استخدام نماید؛ در واقع، این سازمان، یک تشکیلات سری میباشد که هدف اصلیاش، نجات جان مردم از چنگال ظلم و افراد خطرناک است. اما مسئولان دولتی نیز، اطلاعات دقیقی از اعضای این سازمان و شیوهی عملکرد آن ندارند. مامور روباه، یکی از اعضای قدیمی سازمان بینالمللی قهرمانان است. او از دوستان صمیمی گروه چهار سابقهدار نیز میباشد؛ شخصی که بارها گرگ و دوستانش را از مرگ حتمی نجات داده و در ماموریتهای خطرناک با آنها مشارکت کرده است.
عضویت در سازمان بینالمللی قهرمانان، یکی از آروزهای دیرینهی گرگ، مار، پیرانا و کوسه میباشد؛ حالا با اعلام خبر استخدام نیروی جدید، امیدی تازه در قلب و روح این چهار تن روشن شده است. غافل از اینکه، تحقق چنین آرزویی به سختی امکان پذیر خواهد بود. زیرا سازمان، جهت پذیرش مامور جدید خویش، شرایط بسیار دشواری را تعیین نموده است؛ شرایطی که حتی برای قهرمانان قصه نیز به سختی قابل اجرا میباشد. اما با وجود تمامی این موارد، آنها دست از تلاش نکشیده و برای رسیدن به هدف خود سعی میکنند. حالا باید دید که آیا دارودستهی بدها میتوانند مجددا به خواستهی قلبی خود دست یافته و بدون رویارویی با دردسرهای تازه، طعم خوش موفقیت را بچشند؟!
شخصیتهای اصلی داستان، آقای "گرگ"، "مار"، "کوسه" و "ماهی پیرانا" هستند. آنها گروهی دوستانه تشکیل دادهاند که همیشه و همهجا همراه و همکار یکدیگر میباشند. این چهار حیوان به ظاهر خشن و وحشی، قلبی مهربان دارند. هدف آنها از تشکیل گروه دوستانه، کمک به سایر حیوانات و برقراری عدالت و خوبی در همهی جهان است. به همین جهت، ماموریتهای زیادی را طراحی میکنند و آنها را مطابق نقشه انجام میدهند. اما هر بار، دردسرهای زیادی را برای خود و دیگران ایجاد مینمایند. از همین روی، در میان سایر حیوانات، با عنوان چهار سابقهدار معروف هستند.
برشی از متن کتاب چهار سابقهدار 8 (خفن ترین سابقه دار)
چطور جرئت میکنی با من این جوری حرف بزنی؟
من برم توی صف؟!
اصلا میدونی من کی هستم؟
خرچ خوروچ!
ببین، عزیزم! عسلم! اون موجود برای حرفهایت تره هم خرد نمیکنه...
تکون بخور!
هی چهار سابقهدار!
هووووی! کاری به کار شهروندهای عزیز نداشته باش!
فصل اول
اتحادیهی ابلهان!
پیداشون شد!
دارودستهی خوبها!
زدی تو خال. البته که اسم گروهمون الان یک چیز خیلی باحالتره، سینیوریتا...
به کارت برس، پسر...
باشه! رو چشمم... شما دنبال دردسر میگردید اما سیاره رو اشتباهی اومدید، برادرها...
به سرعت برق و باد
برو که رفتیم.
وییژژژژژژژژژژژ!
بوووووم!
تتتلپ!
وای، پسر! دوباره شروع کرد. نگاه کن آخه! همین جوری صاف رفت تو شکم اون چیزها...
بیگانهها؟ آره، پسر ...
خب! شرط میبندم فکر اینجاش رو نکرده بودید!
حمله!
فوفی فوفی فووووف!
آهان!
نون تست حاضره!
اوخ! نه، نه! نشد که بشه!... یک دقیقه صبر کنید... نباید این جوری میشد که شد...
واااای! آبرومون رفت، پسر...
نخیر هم! این عتیقهها این بازیها رو راه انداختند که حواس شماها رو پرت کنند.
اینه! بگیر که اومد!
آیییییییی! قوروچچچچچچ!
اوه بخشکی شانس...
گوگورومپپپپپ!
فوفی فوفی فوف!
اوه! اوه! گند زدم. شرمندهام، پسر! من رو ببخش!
همه چی... ردیفه... خیالت... تخت ...
بسه دیگه!
بچه بازی رو تمومش کنید! وقتشه نشونشون بدم با کی طرفاند!
یوها یوها یوهاهاها!
هی رفیق! فکر نمیکنی یک کوچولو همچین، لباست کم باشه ...؟
اِ اِ اِ ضایع شد!!!
آقای گرگ داری چیکار میکنی؟
اِ اِ اِ! بدجور ضایع شد جون تو!!!
بیاید برید این تو ببینم: همهتون! همین الان!
گیزززز! گیزززز!
بووومب! بوووومب!
ووووووش!
آقای گرگ! گروهت اصلا آماده نیست!
چرا همچین حرفی میزنی، روباه جون؟
کتاب خفنترین سابقهدار جلد هشتم از مجموعهی چهار سابقهدار نوشتهی آرون بلیبی و ترجمهی سید نوید سید علی اکبر توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.
- نویسنده: آرون بلیبی
- مترجم: سید نوید سید علی اکبر
- انتشارات: هوپا
نظرات کاربران درباره کتاب چهار سابقهدار 8 (خفن ترین سابقه دار)
دیدگاه کاربران