درباره کتاب پدر اسلاگ از نشر آفرینگان

کتاب پدرِ اسلاگ، از دسته کتاب داستان کودکان، قصه‌ی پسر بچه‌ای است که پدرش را به دلیل نوعی بیماری از دست داده و به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارد. پدر او یک کارگر ساده و مسئول جمع آوری زباله‌ها و خالی کردن سطل‌های زباله بود.

بیماری پدر با پیدا شدن اولین لکه‌ی سیاه رو شست پایش شروع شد. پزشکان در ابتدا انگشت شست او را قطع کردند تا مانع پیشرفت بیماری‌اش شوند اما متاسفانه با گذشت زمان این لکه‌ها خود را به قسمت‌های دیگر پاها نیز می‌رسانند.

بعد از گذشت مدت زمانی پدر هر دو پای خود را از دست می‌دهد و خانه نشین می‌شود. با وجود معلول شدن از هر دو پا، هنوز پدرِ اسلاگ ویژگی شوخ طبع بودن خود را حفظ کرده است. او بر روی صندلی چرخدار می‌نشیند و همچنان با رهگذران شوخی می‌کند.

دیدن پدر در این وضعیت برای اسلاگ و مادرش واقعا تلخ است. پدر اعتقاد دارد شاید جسم او را به دلیل بیماری تکه تکه کنند اما نمی‌توانند به روح او آسیبی بزنند. او معتقد است پس از مرگ پاهایش را به او برمی‌گردانند.

از فوتِ پدرِ اسلاگ مدتی می‌گذرد اما امروز درست زمانی که اسلاگ به همراه دوستش از میدان شهر عبور می‌کند؛ درست آن طرف خیابان و بیرون قصابی، مردی را می‌بیند که شباهت زیادی به پدرش دارد.

اسلاگ با صدایی بلند مرد را صدا می‌زند، آیا او واقعا پدرِ اسلاگ می‌باشد که از آن دنیا بازگشته است؟ پدر قبل از مرگ گفته بود که در بهار باز خواهد گشت، آیا اکنون زمان بازگشت فرا رسیده است؟

کتاب پدر اسلاگ نوشته ی دیوید آلموند و ترجمه ی نسرین وکیلی با تصویرگری دیو مک کین توسط نشر آفرینگان به چاپ رسیده است.