معرفی کتاب گرگی و مگس
"رناتا ولفمن" دختر یکی یکدانهی خانواده است و علاقهی خاصی به پوشیدن تی شرت سفید و شلوار دوبنده دارد.همهی لباس های رناتا یک شکل و یک رنگ هستند و هیچ لباسی غیر از تی شرت سفید و شلوار دوبنده ندارد! هر وقت پدر و مادر او را به خرید می برند، لباس های مختلفی را پیشنهاد می کنند اما او باز هم همان رنگ و مدل همیشگی اش را می خرد! رناتا هیچ دوستی ندارد و اصلا دلش نمی خواهد با کسی ارتباط داشته باشد و هر چه پدر و مادر اصرار می کنند با یکی از هم کلاسی ها یا بچه های همسایه دوست شود، او قبول نمی کند و تنهایی را ترجیح می دهد.
فهرست
فصل 1: مرسی، ولی نه ممنون فصل 2: بزرگ تر فصل 3: کار درست فصل 4: چیزی که من می بینم تو هم می بینی؟ فصل 5: چیزی آن بیرون فصل 6: شنا کردن فصل 7: صبحانه ی در حال پرواز فصل 8: اثاثیه ی شناور فصل 9: خوش شانس
برشی از متن کتاب
رناتا دوست داشت چیزهای مختلف بسازد. این کار را خوب بلد بود و دلم می خواست تمام کارهای ساختن را خودش انجام دهد. این طوری دیگه مجبور نبود، آن طور که بزرگ ترها اصرار داشتند، با دیگران «همکاری» کند. مجبور نبود با دیگران «موافقت کند» یا «به عقایدشان احترام بگذارد». می توانست کارها را درست آن طور که خودش دلش می خواست انجام بدهد. در اتاقش ماکتی از پل گلدن گیت بود که با چوب بستنی درست کرده بود. در این ماکت سیصد و دوازده چوب بستنی و چهار بطری کامل چسب به کار رفته بود. ماکت جنگل استوایی اش هم داخل حمام بود.
نویسنده: کری فیگن مترجم: هانیه سیف انتشارات: شهر قلم
نظرات کاربران درباره کتاب گرگی و مگس
دیدگاه کاربران