loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب عقرب: پرونده سری تاشا و کارآگاهش، هنری - هوپا

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب عقرب: پرونده سری تاشا و کارآگاهش، هنری نوشته ی پیت جانسون و ترجمه ی فریبا چاوشی توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.

" تاشا " به خواندن کتاب های جنایی، کارآگاهی و حل مسائل پلیسی علاقه مند است. او در یک دهکده ی کوچک به نام " فارثینگول " زندگی می کند و دوست دارد کارآگاه خصوصی بشود، ولی در این دهکده هیچ جنایتی رخ نمی دهد. او چند بار به ساکنین روستا مشکوک شده و حتی یک شبانه باغچه ی خانه ی دکتر را برای پیدا کردن جسد همسرش کنده است. دوستان تاشا و اهالی دهکده او را مسخره می کنند. یک روز او متوجه می شود " هنری "، پسری که به تازگی به روستای آن ها آمده است، مراقب خانه ی خانواده ی " بکستر است. او هنری را صدا می زند و در همان وقت یک اتومبیل به هنری می زند. او به هنری کمک می کند و دفترچه ی یادداشتش با دفترچه هنری جابه جا می شود. تاشا دفترچه را می خواند و متوجه می شود هنری دروغ گفته است و ...

 


برشی از متن کتاب


فصل دهم خانم بکستر من را به پشت ساختمان هدایت کرد. مامان و بابا زیاد خانواده ی بکستر را نمی شناختند. ما فقط یک بار به خانه ی آن ها رفته بودیم، آن هم وقتی بود که تازه به این جا آمده بودند و می خواستیم به آن ها خوشامد بگوییم. ولی صاحب خانه ی قبلی چند بار من را به خانه شان دعوت کرده بود و قبلا به باغ آن ها آمده بودم. صاحب قبلی خانه از آن آدم های خیلی عتیقه بود و باغش را آن قدر به حال خودش رها کرده بود که به شکل یک جنگل وحشی وهیجان انگیز در آمده بود. یادم می آید که او یک بار من را برای چیدن توت فرنگی هایی به آن جا دعوت کرد که اصلا یادش نمی آمد که کی بوته اش را کاشته است. متوجه شدم که الان روی در باغ سه تا قفل جدید زده اند و بالای آن میخ های پلاستیکی گذاشته اند تا کسی نتواند از آن بالا برود. تمام اطراف باغ پر از درختچه شده بود طوری که حتی از دفعه های قبلی هم که یادم می آمد، جنگلی تر شده بود. با لذت علف های هرز را تماشا می کردم " می دانید ... حتی علف های هرز هم زیبایی جادویی خودشان را دارند. " که خانم بکستر با صدای تیزی گفت: " نگاه کن! " و باعث شد سه متر از جا بپرم هوا. بعد برق رنگ های روشنی را دیدم که پرو بال یک فنچ طلایی را نمایش می داد و با فرود با شکوهی پرچین فرو رفت. خانم بکستر گفت: " اونا تمام صبح مشغول جنب و جوش بودن، چه منظره ی شگفت انگیزی! اُه! نگاه کن! دوباره اومد بیرون. " فنچ طلایی را که یک بار دیگر بیرون پرید، تماشا می کردیم. بعد او با سوالاتش درباره ی پرنده بازی بمبارانم کرد. رفتارش واقعا مشکوک بود. انگار می خواست امتحانم کند. خوشبختانه تمام حرف های دیروز هنری را یادم بود و تکرارشان کردم.

نویسنده: پیت جانسون مترجم: فریبا چاوشی انتشارات: هوپا


درباره پیت جانسون نویسنده کتاب کتاب عقرب: پرونده سری تاشا و کارآگاهش، هنری - هوپا


نظرات کاربران درباره کتاب عقرب: پرونده سری تاشا و کارآگاهش، هنری - هوپا


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب عقرب: پرونده سری تاشا و کارآگاهش، هنری - هوپا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل