کتاب پیام هایی از ملکوت | مسعود لعلی

معرفی کتاب پیام هایی از ملکوت

کتاب "پیام هایی از ملکوت"، در برگیرنده ی مجموعه ی 32 داستان کوتاه و عبرت آمیز به همراه گزیده هایی از سخنان قابل تامل و پرمحتوای "نیل دونالد والش"، نویسنده ی صاحب نام امریکایی است که هم چون استادی معنوی، موضوعات مختلفی را در زمینه های خداشناسی از قبیل عرفان، حقیقت روح، فلسفه ی خلقت، رابطه ی انسان با خداوند و ... را در قالب جملاتی زیبا و تاثیرگذار به مخاطب انتقال داده و او را تحت تاثیر تفکرات و نگرش خویش قرار می دهد. به عنوان مثال در داستان "مسافر"، شخصیت اصلی داستان، "سوزان"، زنی زیبا و سی و چهار ساله می باشد که همراه با شوهرش، "مارک"، روزگار سختی را پشت سر می گذارد. در واقع حدود یک سال پیش، این زن، بر اثر خطای پزشکی، بینایی اش را از دست داده و پس از این واقعه ی دردناک، از زنی مستقل و با اراده، به فردی کاملا وابسته و منزوی مبدل گشته که حتی توانایی انجام کارهای شخصی اش را نیز ندارد. مارک که افسر نیروی هوایی است و همسرش را بسیار دوست می دارد، از رنج و غم همسرش، اندوهگین بوده و تصمیم می گیرد تا با حضور بیش از پیشش در کنار سوزان، استقلال از دست رفته اش را به او بازگردانده و مجددا شادی را در چهره ی همسرش مشاهده کند.

برشی از متن کتاب

مسافران اتوبوس با دلسوزی به زن جوان زیبایی نگاه می کردند، که با عصای سفیدش به دقت پله های اتوبوس را بالا می رفت. بلیت را به راننده می داد و با استفاده از دستانش صندلی را لمس می کرد و جای خالی ای را که راننده به او گفته بود، پیدا می کرد. یک سال بود که سوزان، سی و چهار ساله، بر اثر خطای پزشکان کور شده بود. این کوری تحمیلی بی درنگ او را وارد دنیای تاریک و رنج آور همراه با ناکامی و خودخوری کرده بود. اکنون سوزان که زمانی برای خودش زن مستقلی بود، از این که سرنوشت نامعلوم او را علیل کرده بود، احساس عجز و ناتوانی می کرد. «چگونه این اتفاق برای من افتاد؟» به درگاه خدا التماس می کرد، ولی واقعیت را می دانست که بینایی اش دیگر باز نمی گردد. سایه ی غم او را در بر گرفه بود، سوزان، زنی که زمانی روحا شاد بود، هر روز ناکام تر و ناامیدتر می شد. تنها کسی که مجبور بود کنارش باشد، شوهرش مارک بود. مارک افسر نیروی هوایی بود و سوزان را با تمام وجودش دوست داشت. وقتی سوزان بینایی اش را از دست داد، مارک غم را در وجود همسرش مشاهده کرد و مصمم شد کمکش کند تا قوا و اعتمادش را به دست آورد و دوباره همان سوزان مستقل گردد. کار در ارتش، او را در شرایط حساس مقاوم بار آورده بود، اما می دانست که این یکی از سخت ترین شرایطی است، که با آن رو به رو شده است. بالاخره سوزان حس کرد آمادگی برگشت به سر کارش را دارد، اما چگونه به آن جا برود؟ او قبلا از اتوبوس استفاده می کرد، اما اکنون رفتن به اطراف شهر با اتوبوس، برایش وحشتناک بود. مارک با این که محل کارش ...

(گزین گویه های نیل دونالد والش به همراه 31 داستان کوتاه) گردآورنده: مسعود لعلی انتشارات: بخشایش