loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب ملیکا و گربه اش 2 (غول ده کله)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب غول ده کله دومین جلد از مجموعه ی ملیکا و گربه اش نوشته ی سید نوید سید علی اکبر با تصویرگری لیسا برجسته توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

کتاب غول ده کله دربرگیرنده ی چهار داستان با عناوین گربه دل ملیکا را می دزدد، غول ده کله، ملیکا تب دارد و دست ها بالا، می باشد. در یکی از داستان های این کتاب با عنوان غول ده کله می خوانیم که یک روز ملیکا برای سرگرم شدن سراغ کتاب هایش می رود تا یکی از آن ها را برداشته و بخواند که در همین حین گربه شیطون و بازیگوشش وارد اتاق می شود‌. گربه از ملیکا می خواهد که کتاب را بلند بخواند تا او هم به داستان گوش دهد. ماجرای کتاب ملیکا از این قرار است که غول بی شاخ و دمی در جنگلی دوردست زندگی می کرد. او چند دختر را به اسارت خود درآورده و دائما از آن ها کار می کشید. دخترها باید صبح خیلی زود قبل از طلوع آفتاب بیدار می شدند و صبحانه ی مفصلی برای آقا غوله آماده می کردند؛ تمام روز خانه را نظافت کرده و غذاهای خوشمزه می پختند. گربه بعد از شنیدن داستان به شدت ناراحت می شود و با خودش فکر می کند که چقدر خوب می شد اگر می توانست دخترهای بیچاره را از چنگ غول نجات دهد. او دستش را در کتاب می کند و صبحانه ی لذیذ آقا غولها را که شامل مرباهای مختلف و خامه است برمی دارد! در همین لحظه آقا غوله به شدت عصبانی شده و از داخل کتاب بیرون می آید...

مجموعه ملیکا و گربه اش شامل سه جلد کتاب در داخل یک قاب است. هر کتاب خود دربرگیرنده ی چهار داستان کوتاه می باشد که شخصیت اصلی در همه ی آن ها دختر کوچولویی به نام ملیکا به همراه گربه اش هستند که هر بار ماجرایی  آمیخته با طنز و تخیل را رقم می زنند.

 

 

فهرست

 

 

  • گربه دل ملیکا را می دزدد
  • غول ده کله
  • ملیکا تب دارد
  • دست ها بالا

 

 

برشی از متن کتاب


ملیکا خواب بود. گربه یواشکی بالای سرش رفت. نفس نمی کشید تا ملیکا بیدار نشود. آرام دست کرد و دل ملیکا را از زیر بلوزش درآورد. ملیکا بیدار شد. گربه داشت می خندید. گفت: «بلاخره برداشتمش گربه ی خواب آلود!» ملیکا کمی چشم هایش را مالید و تا دلش را دید، پرید بگیردش ولی گربه خیلی زرنگ بود. دوید توی حیاط، ملیکا هم دنبالش. هی گربه می دوید، هی ملیکا می دوید. گربه بدو ملیکا بدو. مگه نگیرمت. حسابتو می رسم. دل من رو می دزدی؟ یک کمی بدو ملیکا خله خوابت بپره از کله ات. من رو مسخره می کنی؟ وایسا. گربه رفت روی دیوار. دل ملیکا رو هم گذاشته بود توی جیبش. ملیکا بلد نبود برود روی دیوار گفت: «باشه. قبوله، من باختم حالا دلم را بده.» گربه گفت: «تازه دزدیدمش. بیام همین طوری بدم بهت!» ملیکا با التماس گفت: «تو رو خدا دلم رو بده! اگه ندی می رم جارو دسته بلندرو می آرم ها!» گربه پایش را از روی دیوار آویزان کرده بود و هی تاب می داد: «برو هر کاری دلت می خواد بکن.» ملیکا رفت و یک جارو آورد که خیلی بلند بود بعد می زدش به در و دیوار. گربه از ترسش چسبیده بود به نرده های بالای دیوار. یک مرتبه دل ملیکا را از توی جیبش درآورد و گفت: «جارو رو بذار کنار وگرنه دلت رو می ندازم تو جوب. آب ببردش.» ملیکا ترسید. جارو را گذاشت کنار. آهان! حالا شدی دختر خوب. اگه دلت رو می خواهی شرط داره. ملیکا که امیدوار شده بود تندی گفت: «چه شرطی؟!» باید اون شکلات گنده رو که بابات دیروز برات خرید بدیش به من. نه، ببین. یه چیز دیگه بگو. آخه اون شکلاته رو گذاشتم یواش یواش بخورم تا تموم نشه. گربه دل ملیکا را پرت کرد هوا و دوباره گرفتش. ملیکا دیگه دل هم نداشت که هری بریزد پایین ولی خیلی ترسید. رنگش شد عین گچ دیوار. گفت: «باشه قبول... دل که الکی نیست که. سیب نیست که. کاریش نمی شه کرد.»

(کتاب های فندق) (و سه قصه ی دیگر) نویسنده: سید نوید سید علی اکبر تصویرگر: لیسا برجسته انتشارات: افق

 



سید نوید سید علی اکبر

درباره سید نوید سید علی اکبر نویسنده کتاب کتاب ملیکا و گربه اش 2 (غول ده کله)

نوید سید علی اکبری از نویسندگان، مترجمین و چهره‌های فعال کشور در حوزه‌ی کتاب های داستان کودک و نوجوان و اعضای اصلی هیئت‌مدیره‌ی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان می‌باشد. مجموعه قصه های کره الاغ باهوش از آثار این نویسنده است. ...

نظرات کاربران درباره کتاب ملیکا و گربه اش 2 (غول ده کله)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب ملیکا و گربه اش 2 (غول ده کله)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل