loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب شاه دزد

5 / -
موجود شد خبرم کن

معرفی کتاب شاه دزد 

پراسپر و بونی دو برادر دوازده و پنج ساله اند که با مادرشان در شهر هامبورگ زندگی می کردند.اما مادر بعد از مدتی بر اثر بیماری جانش را از دست می دهد و آن دو تنها می شوند. پراسپر و بونی خاله ای به نام استر دارند که مدت هاست ازدواج کرده اما صاحب فرزندی نشده است.

استر تصمیم دارد بچه ای از پرورشگاه بیاورد که با فوت خواهرش تغییر عقیده داده و می خواهد بونی کوچولو را به فرزندی بپذیرد به همین دلیل قصد دارد تا پراسپر را به مدرسه ی شبانه روزی فرستاده و دو برادر را از هم جدا کند. او به پراسپر می گوید که فقط ماهی یک بار می تواند به دیدن برادرش بیاید. پراسپر که به هیچ وجه دلش نمی خواهد بونی را از او جدا کنند، شبانه و مخفیانه همراه برادر کوچکش سوار قطار شده و فرار می کنند.

آستر بعد از کلی جست و جو ردی از خواهرزاده هایش در ونیز می یابد. او همراه همسرش به ونیز می روند و در آن جا کاراگاه خصوصی به نام ویکتور را استخدام می کنند تا بچه ها را پیدا کند. ویکتور بعد از پذیرفتن این پرونده شروع به تحقیق کرده و متوجه می شود که پسرها برای سیر کردن شکمشان دست به دزدی زده و به طور ناخواسته وارد باند بزرگی شده اند که توسط دزد قهاری به نام سیپیو اداره می شود. ویکتور مخفیگاه بچه ها را می یابد اما پراسپر هنگامی که می فهمد شخصی در تعقیب شان است دوباره پا به فرار می گذارد ... آیا ویکتور موفق می شود بچه ها از پیدا کرده و به خاله آستر برگرداند؟

 

برشی از متن کتاب شاه دزد 


سیپیو با پراسپر برگشت و پرخاش کنان به بو گفت: ((لعنتی! نمی شود حتی یک بار حرفی که به تو می زنند گوش کنی؟)) بو غرولند کنان گفت: ((ولی شما خیلی وقت بود رفته بودید. من هم حوصله ام سر رفت.)) نگاهی به اطراف انداخت تا  ویکتور، مدل کبوتری را ببینو؟ ولی او رفته بود. هورنت گفت: ((من مرتب مراقبش بودم سیپ، پس نگران نباش.))

بو انگشتش را لای در پوش سبد کرد و گفت: ((توی سبد چیست؟)) پراسپر دستش را کشید و گفت: ((یک کبوتر نامه رسان است، پس به آن دست نزن باشد؟)) سیپیو در میدان چرخی زد و در حالی که با بی حالی از میدان بزرگ دور می شد، با دست به دیگران علامت داد که او را دنبال کنند. گفت: ((خوب برویم به قصر ستاره، امروز زیاد وقت ندارم.))

بو در حال که با هیجان پشت سرش جست و خیز می کرد گفت: ((خب کار چیست؟ چه چیزی را باید بدزدیم؟)) ماسکا فوری دستش را روی دهان بو گذاشت و گفت: ((محض رضای خدا بو، ما خودمان هم هنوز نمی دانیم. باشد؟)) پراسپر آرام به بو توضیح  داد و گفت: ((کنت به ما یک پاکت داد اما سیپیو می خواهد وقتی به قصر ستاره رسیدیم آن را باز کند.))

ریسیو غرولند کنان گفت: ((خب او رئیس است دیگر!)) صورت او در هم رفته و دست ها را تا ته جیبش فرو برده بود. او طوری کنار دیگران راه می رفت که انگار از دیدن سنگفرش های خیابان بیشتر از معامله با کنت لذت می بردم.هورنت دم اسبی سیپیو را کشید و گفت: ((خب کنت که بود؟)) او خوب می دانست که سیپیو چقدر از این کار بیزار است. ادامه داد: ((بیشتر به ما بگو. اجازه ندادی که با شما وارد کلیسا شویم. قیافه اش چطور بود؟ عجیب و غریب بود؟)) ماسکا خندید و گفت: ((عجیب؟ نمی دانم! اما اصلا او را ندیدم. سیپیو تو قیافه اش را دیدی؟))

سیپیو سرش را بالا انداخت. پراسپر درست پشت سر او حرکت می کرد. محکم دست بو را گرفته بود، ولی مرتب به پشت سر نگاه می کرد. محکم دست بو را گرفته بود، ولی مرتب به پشت سر نگاه می کرد. گفت: ((سیپیو...)) صدای او از شدت ناراحتی بالا نمی آمد. ادامه داد: ((شاید فکر کنی دیوانه شدم ولی...))

دوباره به اطراف نگاه کرد و گفت: ((آن مرد توی میدان، همانی که با بو حرف می زد...)) سیپیو برگشت و گفت: ((خب چه؟ او چه؟ به نظر من که یک جهانگرد بود.)) -           می دانم ولی ... سر راه کلیسا، احتمالا هورنت درباره ی آن کارآگاهی که دنبال من و ریسیو کرده بود به تو گقته است. -           سیپیو اخم کرد: ((بله گفت، اگر بپرسی می‌گویم که خیال برت داشته است.)) -           پراسپر گفت: ((نه، واقعیت دارد. ولی مردی که آن جا بود...)) سپس در حالی که سیپیو به او خیره مانده بود دنبال کلمات گشت و گفت: ((فکر می کنم خودش بود! اول هم به نظر من یک جهانگرد می آمد، ولی وقتی خواست برود از طرز راه رفتنش ...))     ‌      

نویسنده: کورنلیا فونکه مترجم: مهرداد مهدویان انتشارات: افق

 



درباره کورنلیا فونکه نویسنده کتاب کتاب شاه دزد


نظرات کاربران درباره کتاب شاه دزد


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شاه دزد" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل