درباره کتاب اسم شوهر من تهران است
کتاب "اسم شوهر من تهران است"، مجموعه ی نه داستان کوتاه و خواندنی تحت عناوین "گنجشک تریاکی"، "کاش سودابه مرده باشد"، "ساچلی"، "ای عیسی کجایی؟"، "کوچه ی فوتبال"، "زنی در طبقه ی چهارم"، "گلپونه ها"، "مجسمه" و "شهرزاد با موهای وز شده" را ارئه می دهد که همگی به مسائل و مشکلات اجتماعی پرداخته و حکایت هایی پر فراز و نشیب را تشریح می کنند. به جز داستان "ای عیسی کجایی؟" روای تمامی قصه ها، یک زن می باشد که با معضلات زندگی دست و پنجه نرم کرده و روزگار سختی را پشت سر می گذارد.
به عنوان مثال در داستان "گنجشک تریاکی"، خواننده با شرح زندگی دردناک زنی ماتم زده و افسرده آشنا می شود که در کنار همسر معتاد و سه فرزندش، لحظات دشواری را سپری می کند. فقر و تنگ دستی و به ویژه اعتیاد شوهر، زندگی را به کام این زن تلخ کرده و او را با یاس و ناامیدی رو به رو می سازد. در ابتدای داستان می خوانیم که راوی قصه، صبر و تحملش به پایان رسیده و تصمیم می گیرد، شوهرش را ترک کرده و خود را از این زندگی نکبت بار رهایی بخشد. بنابراین از خانه خارج شده و به سمت منزل پدری اش به راه می افتد. اما در میانه های راه با به یاد آوردن مسائلی مهم و با اهمیت، از تصمیم خود منصرف گشته و با بیان روایت هایی خواندنی و غم انگیز از زندگی اش، مخاطب را مجذوب حکایت خویش می سازد.
برشی از متن کتاب اسم شوهر من تهران است
گنجشک تریاکی نمی دونم دیشب شب اول قبر کدوم گناهکار بود که تا صبح، خواب به چشمام نیومد. دو صبح هم که پلکام رو هم رفت خواب بد دیدم. بلا دور. بچه ه را با قل هو الله راهی مدرسه کردم. غیر نون هم چیزی واسه چاشت نداشتیم. امان از خونه داری! هر چی می خری بازم نداری! آخه یکی نیست بگه حوضی که آب نداره، این همه قورباغه می خود چی کار؟! عیب از خودمه، شوهرم خوش بر و رو بود، زود ه شیکم زاییدم زیر سرش بلند نشه. دومی و سومی هم افاقه نکرد.
شوهر خوشگل مال مردمه، شوهر زشت مال دلت. الان قیافه ش شده عینهو عنتر. از بس اون کوفتی رو می کشه صورتش شده مثل یه تیکه ذغال. اول جوونیش تریاک می کشید کمرش سفت شه ولی غیرتش شل شد. کارمون هر روز دعوا و مرافعه شد. بگو بخندش با مردمه، فحش و بد دهنیش با من و بچه ها.الانم نشسته و تریاک لا انگشتش نرم می کنه. از بی خوابی دیشب سرم درد می کنه. انگار با طبل توش می کوبن. از دست خودم کفری ام. می رم بالای سرش هوار می زنم مگه نگفتی دیگه نمی کشم؟ مگه نگفتی دفعه ی آخره؟ چمبره زده روی منقل و دود می کنه. می گم تو که چوب خط ات واسه اسمال پر شده بود، پول این کوفتی رو از کجا آوردی؟ صورتشو می خارونه. می گه این قدر زر نزن می پره ها. «بپره. مگه مرغ سعادته که دل نگرونی؟» لیچار بارم می کنه. حرفام دیگه افاقه نداره براش. پا می شم می رم تو آشپزخونه ببینم چی واسه ناهار علم کنم.
این دیگه کیه در می زنه؟ زنگ خونه خیلی وقته خرابه. در رو زودتر باز می کنه تا پاشنه ی خونه رو درنیاورده. سرآوردن انگار. اسمال پشت دره. یااله می گه و با دیدن من خودش رو کنار می کشه ولی باید از چشای هیزش رو گرفت. «بفرما؟ فرمایش؟» می گه اومدم فرش رو ببرم. می گم فرش چی؟ پشم چی؟ «دیشب با احمد معامله کردم.» انگار اب یخ ریختن سرم. از همه ی اسباب خونه همین فرش بود که اعتبار زندگی مون بود، اونم فروخت. تا من خودم رو تو حیاط جمع و جور کنم، اسمال با فرش لوله کرده از تو خونه می آد بیرون. «الهی به زمین گرم بخوری. الهی خیر نبینی.» محلم نمی ده.
فهرست کتاب اسم شوهر من تهران است
- گنجشک تریاکی
- کاش سودابه مرده باشد
- ساچلی
- ای عیسی کجایی؟
- کوچه فوتبال
- زنی در طبقه ی چهارم
- گلپونه ها
- مجسمه شهرزاد با موهای وز شده
خرید کتاب اسم شوهر من تهران است
کتاب اسم شوهر من تهران است نوشته ی زهره شعبانی توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است. برای خرید میتوانید به سایت کتابانه مراجعه نمایید.
نویسنده: زهره شعبانی انتشارات: مرکز
نظرات کاربران درباره کتاب اسم شوهر من تهران است
دیدگاه کاربران