محصولات مرتبط
دربارهی کتاب جزیرهی گنج اثر رابرت لوییس استیونسن
کتاب "جزیرهی گنج" روایتگر بخشی از زندگی پسری نوجوان است که داستانی پرهیجان و جذاب را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
شخصیت اصلی قصه، "جیم هاوکینز" نام دارد. وی نوجوانی باهوش و شجاع است که همراه با والدین خود، در روستایی ساحلی زندگی میکند. او و پدر و مادرش صاحب مهمانخانهی کوچکی به نام "آدمیرال بنبو" هستند؛ مهمانخانهای که مشتریان زیادی ندارد و توسط صاحبانش اداره میشود.
جیم، راوی کتاب نیز میباشد؛ راویای که از اتفاقاتی پرکشش و نفسگیر سخن میگوید. در واقع او به تشویق دوستان و اطرافیان خود، به شرح این رویدادهای خواندنی میپردازد.
داستان از جایی آغاز میگردد که دریانورد پیر و غریبهای به نام "بیلی بونز"، وارد آدمیرال بنبو میشود. وی مردی خشک و جدی است که زخمی بزرگ حاصل از جراحت شمشیر، بر روی صورتش خودنمایی میکند. این مرد، به محض رویارویی با آقای هاوکینز، یکی از اتاقهای مهمانخانه را برای مدتی کوتاه اجاره مینماید. در مقابل نیز، پول قابل توجهی را برای اقامت خود میپردازد.
ماهها از سکونت بیل در آدمیزال بنبو میگذرد. زیادهروی در مصرف مشروبات الکی و رفتارهای خشن او دردسرهایی زیادی را برای خانوادهی هاوکینز ایجاد میکند. بیل، بر حسب عادت همیشگی خویش، پس از مستی، خطاب به حاضران در مهمانخانه، از خاطرات مشقتبار خود و حکایتهای تلخ و وحشتناکی همچون نحوهی کشته شدن همراهانش به روشهای مختلف، سخن میگوید؛ موضوعی که اهالی روستا را در ترس و وحشتی تمامنشدنی فرو میبرد. این رفتارها، پدر جیم را ناامید میسازد. زیرا، معتقد است با ادامهی سکونت بیل در آدمیرال بنبو و تکرار داستانسراییهای رعبآورش، روزبهرو از تعداد مشتریانش کاسته خواهد شد.
با گذشت زمان، بیل به مردی قدرتمند تبدیل میگردد؛ به طوری که هیچ یک از اهالی روستا و حتی پدر جیم، جرات ایستادگی و عدم پیروی از دستوراتش را ندارند. در یکی از همین روزها، آقای هاوکینز، به بستر بیماری افتاده و سلامتش را از دست میدهد. تحت چنین شرایط اسفناکی، رفتوآمد افرادی غریبه و خطرناک نیز به مهمانخانه افزایش مییابد؛ افرادی که جهت دیدار با بیل و قصد و هدف خاص و دردسرسازی به آنجا میآیند و در نهایت، جیم را با ماجراهایی خواندنی مواجه میسازند.
برشی از متن کتاب جزیره گنج اثر استیونسن
فصل هشتم
در کافهی «دوربین نجومی»
بعد از این که صبحانهام را خوردم ارباب یادداشتی به من داد که به کافهی «دوربین نجومی» ببرم و به جان سیلور بدهم و گفت که اگر مسیر اسکله را مستقیم پیش بروم و چشمهایم را خوب باز کنم راحت آنجا را پیدا میکنم، کافهی کوچکی است که تصویر بزرگ یک تلسکوپ برنجی بالای درش است. به راه افتادم. از این که میتوانستم کشتیها و ملوانهای بیشتری را ببینم خوشحال بودم. فعالیت و جنبوجوش در اسکله به اوج رسیده بود با احتیاط از لابهلای جمعیت و گاری و عدلهای کالا پیش رفتم تا کافه را پیدا کردم.
تفریحگاه جمع و جور دلچسبی بود. نقاشی بالای در تازه بود، پنجرهها پشتدریهای نظیف قرمز داشت و کف کافه از تمیزی برق میزد. دو در به کوچههای اطرافش داشت که اتاق بزرگ را، که پایینتر از سطح خیابان بود، با وجود دود و دم به خوبی در معرض دید قرار میداد.
مشتریها اکثرا ملاح بودند و آنقدر بلند بلند حرف میزدند که من از ترس مدتی دم در ایستادم.
مردی از اتاق پهلویی بیرون آمد که من با یک نگاه فهمیدم لانگ جان است. پای چپاش از پایین باسن بریده شده بود و زیر بغل چپش چوبی بود که با چابکی حیرتآوری مثل یک پرنده با آن این طرف و آن طرف میپرید. قد بلند و قوی هیکل بود و صورت گندهای داشت به اندازهی ران ... و همانقدر کمرنگ و صاف و صوف، اما هوشمندانه و خندان. حسابی سر کیف به نظر میآمد. سوتزنان از لابهلای میزها رد میشد و با مشتریها خوش و بش میکرد و با محبت به پشتشان میزد.
راستش از همان لحظهای که نامهی ارباب تریلونی را خواندم، ترسیدم که لانگ جان همان ملوان یکپایی باشد که آن همه مدت در «بنبو» انتظارش را کشیده بودم. اما با یک نگاه به او فهمیدم که اشتباه میکردم. من ناخدا، سگ سیاه، و پیو مرد کور را دیده بودم و فکر میکردم که میدانم دزدهای دریایی چه شکلیاند. به نظرم آمد که آن مرد پاکیزه و خوشاخلاق صاحب کافه هیچ شباهتی به آنها نداشت.
به خودم دل دادم و داخل شدم و مستقیم رفتم طرفش. به چوبش تکیه داده بود و با یک مشتری حرف میزد...
کتاب جزیرهی گنج اثر رابرت لوییس استیونسن و ترجمهی شهلا طهماسبی توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.
فهرست
دربارهی نویسنده
بخش اول: دزد دریایی پیر
گرگ پیر دریا در «آدمیرال بنبو»
سگ سیاه ظاهر میشود و غیبش میزند
لکهی سیاه
صندوق ملوانی
پایان کار مرد کور
اوراق ناخدا
بخش دوم: آشپزکشتی
من به بریستول میروم
در کافهی «دوربین نجومی»
باروت و اسلحه
سفر
آنچه در بشکهی سیب شنیدم
شورای جنگ
بخش سوم: ماجرای من در خشکی
ماجرای من در خشکی چگونه آغاز شد
ضربهی اول
مرد جزیرهنشین
بخش چهارم: قلعهی چوبی
ادامهی داستان از زبان دکتر: چگونه کشتی را ترک کردیم
ادامهی داستان از زبان دکتر: آخرین سفر قایق باری به ساحل
ادامهی داستان از زبان دکتر: پایان اولین روز نبرد
جیم هاوکینز نقل داستان را از سر میگیرد: پادگان قلعه
ماموریت سیلور
حمله
بخش پنجم: ماجرای من در دریا
ماجرای من در دریا چگونه آغاز شد
جزر دریا
گردش با قایق پوستی در دریا
پرچمدزدان دریایی را پایین میآورم
یزرعیل هندز
هشت رئالی
بخش ششم: ناخدا سیلور
در چنگ دشمن
دوباره لکهی سیاه
آزادی مشروط
در جستوجوی گنج – سرنخ فلینت
در جستوجوی گنج – صدایی از میان درختان
پایان سرکردگی
سرانجام کار
- نویسنده: رابرت لوییس استیونسن
- مترجم: شهلا طهماسبی
- انتشارات: مرکز
نظرات کاربران درباره کتاب جزیره گنج | استیونسن
دیدگاه کاربران