محصولات مرتبط
دربارهی کتاب زن سی ساله اثر اونوره دو بالزاک
کتاب "زن سی ساله" روایتگر رمانی خواندنی است که سرنوشت زنی زیبا را برای مخاطب تشریح میکند.
شخصیت اصلی قصه، "ژولی دوشستییونست" نام دارد. وی دختری جوان با چهرهای دلفریب است که همراه با پدر پیرش در "پاریس" زندگی میکند. زیبایی ژولی به حدی زیاد میباشد که نظر همهی اطرافیانش را به خود جلب مینماید. والدین این دختر، ژولی را در نهایت رفاه و آسایش پرورش دادهاند. پدر بیمارش، همواره، نگران آینده و سرنوشت او است.
دختر قصه، عاشق و دلباختهی پسرعموی نازپرودهی خود، "ویکتور دگلمون" میباشد؛ مردی سی ساله که به عنوان سرهنگ در ارتش امپراتور خدمت میکند. جوانی و موقعیت سیاسی و اجتماعی ویکتور، از برجستهترین ویژگیهایی است که موجب افزایش محبوبیت این مرد، در قلب و روح ژولی میشود. ویکتور نیز به دخترعموی خود دل بسته است و تصمیم دارد با او پیمان زناشویی ببندد.
ماجرا از جایی آغاز میگردد که ژولی همراه با پدرش برای تماشای رژهی سپاه نظامی امپراتور، به مرکز شهر میرود. پیش از شروع نمایش، ویکتور، نزد ژولی و عمویش رفته و مکانی مناسب را در جایگاه تماشاچیان، برای آنها تدارک میبیند. در طی همین مراسم است که پدر پیر، متوجه عشق دختر خود به برادرزادهاش میشود. وی از این موضوع به شدت ناراحت میگردد. زیرا بر اساس تجربهی شخصی خویش، اصلا به نتیجهی وصال ویکتور و ژولی خوشبین نیست. در نتیجه، از همان ابتدا، مخالفت خود را ابراز مینماید. اما ژولی دلداده و بیتجربه، توجهی به دلایل پدر نکرده و سرنوشتی تلخ و غمانگیز را برای خود برمیگزیند.
برشی از متن کتاب زن سیساله اونوره دو بالزاک
در نخستین روزهای ماه مارس سال 1814، اندکی پس از مراسم رژهی امپراتور، کالسکهای در جادهی آمبوآز به سمت تور در حرکت بود. پس از آنکه این کالسکه ایستگاه فریلیر را که زیر گنبدی از شاخههای سرسبز درختان گردو واقع بود ترک کرد، اسبها با چنان سرعتی کالسکه را به دنبال کشیدند که در زمانی کوتاه به پلی که بر مصب رودخانهی سیز و رودلوآر ساختهاند رسید و آنجا متوقف شد. کالسکهران جوان، به پیروی از دستور اربابش، به چهار اسب نیرومندی که در ایستگاه به کالسکه بسته بودند فشار آورده بود تا تندتر بتازند، و حالا یکی از تسمههای کالسکه پاره شده بود. بدین ترتیب، دو مسافری که در کالسکه بودند بر حسب تصادف سعادت این را یافتند که به هنگام از خواب برخاستن یکی از جذابترین نقاط سواحل زیبای رود لوآر را ببینند. مسافر، در سمت راستش، به یک نگاه همهی پیچوخمهای رودخانهی سیز را میبیند که همچون ماری نقرهای در دل مراتع میخزد؛ مراتعی که با نخستین جوانههای بهاری به رنگ زمرد درآمدهاند. در سمت راست، رود لوآر با همهی شکوه و عظمتش ظاهر میشود. چین و شکنهایی بیشمار، که نسیم خنک صبحگاهی بر سطح آب انداخته است، تلالو نور آفتاب را بر عرصهی پهناور این رود باشکوه منعکس میکنند. اینجا و آنجا، سلسله جزایری کوچک و سرسبز مثل دانههای تسبیح در امتداد آب دیده میشوند. آن سوی رود، زیباترین روستاهای شهرستان تورن گنجینههای خود را تا آنجا که چشم کار میکند به نمایش گذاشتهاند. در دوردستها، فقط بلندیهای شر هستند که چشمانداز را محدود میکنند و اینک با قلههایشان خطوطی نورانی بر پهنهی نیلگون و شفاف آسمان کشیدهاند. در عمق این منظره، شهر تورن از لابهلای شاخ و برگهای نورس گیاهان جزایر، مانند ونیز از دل آب بیرون آمده است – برجهای سر به آسمان کشیدهی ناقوسهای کلیساهای تاریخی شهر را با چند پاره ابر سپید درآمیختهاند و اشکالی نامانوسی و تخیلی آفریدهاند. در فراسوی پلی که کالسکه روی آن متوقف شده است، مسافر مقابل خود سلسله صخرههایی میبیند که کنارهی رود لوآر تا شهر تور کشیده شدهاند؛ انگار دست طبیعت آنها را اینگونه چیده است تا امواج خروشان و پیاپی لوآر را مهار کنند و نمایشی حیرتانگیز چیده است تا...
کتاب زن سی ساله اثر اونوره دو بالزاک و ترجمهی کوروش نوروزی توسط انتشارات مرکز به چاپ رسیده است.
فهرست
نخستین خطاها
رنجهای ناشناخته
در سی سالگی
دست خداوند
دو دیدار
پیری مادر گناهکار
- نویسنده: اونوره دو بالزاک
- مترجم: کورش نوروزی
- انتشارات: مرکز
نظرات کاربران درباره کتاب زن سیساله | اونوره دو بالزاک؛ نشر مرکز
دیدگاه کاربران