loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب چادر کردیم رفتیم تماشا

5 / -
  • انتشارات : اطراف
  • نویسنده : زهره ترابی
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب چادر کردیم رفتیم تماشا

کتاب "چادر کردیم رفتیم تماشا"، سفرنامه ای خواندنی و پر فراز و نشیب را تشریح می کند که توسط "عالیه خانم شیرازی"، زنی اشراف زاده و صاحب منسب، در دوره ی "ناصرالدین شاه" به نگارش درآمده است. این سفر، در روز بیست و پنجم رمضان سال 1309، از مبدا "کرمان" به مقصد "مکه" آغاز می گردد. بنا بر برنامه ی از پیش تنظیم شده، عالیه خانم و همسر بیمارش به اتفاق مرد و دختری به نام های "ولی خان" و "فاطمه" و هم چنین یک خدمتکار، از مسیری غیر معمول، طولانی و سخت، عازم سفر حج شده و پس از ورود به "بمبئی"، همراه با سایر مسلمانان، به طرف مکه حرکت می کنند.

آن ها بخشی از مسیر خود را به وسیله ی کشتی سپری نموده و با اتفاقات و ماجراهایی جذاب مواجه می شوند. عالیه خانم، در این سفرنامه، از نوع رفتار مردم سرزمین های مختلف، آیین و مذاهب، نوع پوشاک، غذاها و میوه ها و همچنین از سفر طولانی و پر پیچ و خم خویش، و تمامی جزئیات و وقایع رخ داده سخن به میان آورده و اطلاعات جامع و مفصلی را در اختیار مخاطب قرار می دهد.

وی در بخش دوم کتاب، مطالب جالبی را نیز، از لحظه ی ورودش به تهران و اقامت یک سال و نیمه اش در آن جا، و حضور در مهمانی های دربار ناصرالدین شاه، ارائه نموده و تمامی مشاهدات و برداشت های شخصی خود و هم چنین امور مربوط به حرم خانه ی شاه و خصوصیات اخلاقی ناصرالدین شاه را بازگو کرده و به این واسطه، اطلاعاتی متفاوت و مهم از این دوره را برای مخاطب تشریح می نماید.

 

 

برشی از متن کتاب چادر کردیم رفتیم تماشا


هشتاد زن شاه بزک می کنند قرار شد که عصری بروم منزل حضرت اعظم والا دو سه روز آن جا بمانم، دو سه روز بروم خدمت سر کار خان. حضرت اعظم والا تشریف بردند. فرستادم شهاب الدین و مادرش را پیدا کردند، آوردند. قدری گریه کردم. هنوز آرام نگرفته بودم که شهاب گفت خبر دارید که بی بی زهرا فوت شده. نفهمیدم چه احوال شدم. قریب دو ساعت بی حال بودم. کاش مرده بودم و نشنیده بودم.

بمیرم برای دل پر حسرت آن ناکام. نمی دانم چه بنویسم که چه حالت دارم برای این جوان مرگ. الهی کور شوند آن هایی که کار این را به این جا رساندند. خلاصه نمی دانم چه حالت دارم. ظهر شد، ناهار آوردند. میرزا شهاب الدین و مادرش هم این جا ناهار خوردند و رفتند. سه ساعت به غروب مانده زن حضرت اعظم والا و یکی از دخترهای شان و کنیزشان آمدند عقب من.

(سفرنامۀ عالیه خانم شیرازی) ویرایش: زهره ترابی انتشارات: اطراف

 


مشخصات

  • نویسنده زهره ترابی
  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 15
  • سال انتشار 1403
  • تعداد صفحه 251
  • انتشارات اطراف
  • شابک : 9786226194006


نظرات کاربران درباره کتاب چادر کردیم رفتیم تماشا


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب چادر کردیم رفتیم تماشا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل