کتاب پایان یک ماموریت | هاینریش بل

درباره‌ی کتاب پایان یک ماموریت هاینریش بل

کتاب "پایان یک ماموریت" اثر "هاینریش بل"، ماجرای محاکمه‌ی بی سر و صدا و پر رمز و راز پدر و پسری با نام فامیلی "گرول" را شرح می‌دهد که در منطقه‌ی "بیرگلار" زندگی می‌کنند. در واقع، این پدر و پسر، در پی اقدامی عجیب و به طور عمد، یکی از ماشین‌های نظامی متعلق به آلمان را در مقابل چشمان عموم مردم آتش می‌‍زنند. به دنبال این اقدام، آن‌ها توسط نیروهای پلیس دستگیر شده و جهت محاکمه راهی زندان می‌شوند.

دادگاه، توسط "دکتر اشتولفوس"، قاضی با تجربه و انسان دوستی اداره می گردد که در شرف بازنشستگی است. "دکتر هرمس" نیز به عنوان وکیل مدافع از حقوق موکلان خود دفاع کرده و سرانجام، پدر و پسر مجرم، به شش هفته حبس محکوم شده و موظف به پرداخت ضرر و زیان های وارده می شوند؛ مجازاتی بسیار ناچیز و غیر قابل باور برای این جرم.

علی رغم حساسیت موضوع، سه روزنامه ی محلی منطقه ی بیرگلار، "راینیشه روندشا" و "راینیشه تاگ بلات" و "دورتال بوت"، خبر مربوط به آن را پوشش نداده و مردم را از جزئیات محاکمه مطلع نمی سازند. تا این که، "آقای دکتر هولوگ"، سردبیر و ناشر روزنامه ی دورتال بوت، نسبت به موضوع محاکمه مشکوک شده و آن را یک توطئه ی کاتولیکی – سوسیالیستی می پندارد. بنابراین به "ولفگانگ برزل"، خبرنگار تحریریه ی خود ماموریت می دهد تا موضوع را مورد بررسی قرار داده و شرح جامعی از آن را برای وی تنظیم کند. با آغاز بررسی و پژوهش های "ولفاگ" ماجرای خواندنی و پرکشش را می خوانیم.

بخشی از کتاب پایان یک ماموریت؛ انتشارات نیلوفر

در دادگاه بیرگلار اوایل پاییز سال گذشته محاکمه ای برگزار شد که از جریان آن مردم بسیار کم آگاهی یافتند. سه روزنامه ی محلی در بیرگلار؛ راینیشه روندشا، راینیشه تاگ بلاگ و دور تال بوت که گه گاه در ستون های «از سالن دادگاه»، «در دادگاه»؛ «تازه های دادگاه» از گاو دزدی، تخلف های رانندگی، دعواهای جنایی گزارش های مفصلی منتشر می کنند، در این مورد تنها یک خبر کوتاه آوردند که در هر سه یکسان بود: «قاضی معتدلی نصیب پدر و پسر شد.

یکی از دوست داشتنی ترین شخصیت های شهر ما قاضی دکتر اشتولفوس که در این جا شایسته ی تقدیر است، آخرین محاکمه ی پیش از بازنشستگی اش را در دادگاه یوهان و گئورگ گرول از هوزکیرشن ریاست کرد. این دو در حرکتی موهن در ماه ژوئن اذهان عمومی را مشوش کرده اند. هر دو پس از یک روز محاکمه به پرداخت کامل ضرر و زیان و شش هفته حبس محکوم شدند.

آنان بعد از مشورتی کوتاه با وکیل مدافع شان دکتر هرمس از بیرگلار این جریمه ی سبک را پذیرفتند و به خاطر این که مدت زمان بازداشت شان به حساب آورده می شد، توانستند بی درنگ آزاد شوند.»

هیئت تحریریه ی روزنامه های محلی راینیشه روندشا و راینیشه تاگ بلات از چند هفته ی پیش از شروع محاکمه با هم به توافق رسیده بودند که در این مورد استثنائی با هم رقابت نکنند. موضوع محاکمه ی گرول را «چندان بها ندهند» چرا که «حاصل چندانی ندارد». اگر هم خوانندگان از کمبود گزارش درباره ی جریان محاکمه ی گرول شکایت کردند که احتمالش کم نبود، هر دو روزنامه بهانه ای برای خودشان تراشیده بودند که به گفته ی سردبیر روندشا، کریشل: «خیلی بهتر از کفش های پاتیناژ یک قهرمان جهانی روی یخ می نشست.» آن هم محاکمه ی یک قاتل بچه ها به نام شون بود که هم زمان در شهر بزرگ هم جوار برگزار می شد و جریان آن میان خوانندگان روزنامه علاقه مندان بیش تری داشت.

تلاش برای ارتباط برقرار کردن این دو هیئت تحریریه با سردبیر، ناشر و چاپچی روزنامه ی دورتال بوته، آقای دکتر هولوگ، هم بی ثمر ماند. دکتر هولوگ که در منطقه ی بیرگلار به شکلی نقش اپوزیسیون را بازی می کند، از این قضیه بوی یک توطئه ی کاتولیکی – سوسیالیستی به مشامش خورده بود که البته خیلی هم ناحق به نظر نمی رسید. او به خبرنگار فعلی اش ولفگانگ برزل که پیش از این دانشجوی الهیات پروتستان بوده است، ماموریت داد که قضیه را زیر نظر داشته باشد.

برزل که از خبرهای قضایی بیش از هر خبر دیگری خوشش می آمد، از طریق همسر وکیل مدافع، دکتر هرمس از تاریخ غیر منتظره ی برگزاری دادگاه اطلاع پیدا کرده بود. همین خانم بعد از شرکت در جلسه ی سخنرانی با عنوان «مجمع کاتولیک ها و غیر مسیحیان» با سخنرانی اسقف دکتر کرب در یک کافه برای نوشیدن لیوانی آب جو نشسته بود، به او گوش زد کرده بود که چه مطالبی از دادگاه گرول واقعا ارزش گزارش دارد: اعترافات کامل متهمان، عمل شان، شخصیت شان و از همه مهم تر ...

کتاب پایان یک ماموریت اثر هاینریش بل با ترجمه‌ی حسن نقره چی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

• نویسنده: هاینریش بل
• مترجم: حسن نقره چی
• انتشارات: نیلوفر