معرفی کتاب پری دریایی کوچک
آرییل یک پری دریایی با محبت و پر جنب و جوش، دختر پادشاه دریاست، زیباترین صدا در دریا متعلق به اوست، آرزو دارد یک انسان باشد به همین دلیل بیشتر اوقات خود را صرف جستجو در کشتی های قدیمی غرق شده می کند. یک شب که آرییل به سطح آب می رود، روی عرشه ی یک کشتی، شاهزاده ی جوان و زیبایی به نام اریک را می بیند، ناگهان موج های بزرگ کشتی را در هم می کوبند، اریک در آب می افتد.
آرییل شاهزاده را نجات می دهد و به او علاقمند می شود، برای بدست آوردن اریک پیش جادوگر دریا می رود تا با کمک او به انسان تبدیل شود، اما جادوگر دریا در مقابل برآورده کردن آرزویش صدای خوش آرییل را می گیرد و فقط سه روز به او فرصت می دهد تا اگر اریک عشقش را ابراز نکند، دوباره به پری دریایی تبدیل شود و صدایش نیز برای همیشه متعلق به جادوگر شود... کتاب پری دریایی کوچک این داستان جذاب را برای گروه سنی کودک و نوجوان به زیبایی و با نثری ساده روایت می کند، همچنین ابعاد کوچک، صفحات مصور و رنگی کتاب بر جذابیت آن می افزاید.
برشی از متن کتاب
شاهزاده اریک همه جا به دنبال دختری بود که صدایی زیبا داشت و او را نجات داده بود. درست زمانی که از پیدا کردن آن دختر ناامید شده بود، متوجه کسی شد که روی صخره نشسته بود. نگاه دختر آشنا بود ولی وقتی که اریک متوجه شد که نمی تواند صحبت کند به شدت ناراحت شد و گفت که این دختر گم شده اش نیست. اریک برای آن دختر بسیار متاسف بود. با این حال او را به قصر دعوت کرد و صبح روز بعد آرییل را به گردش در سرزمینش برد. آن ها از این که کنار یکدیگر بودند خوشحال به نظر می رسیدند و آرییل مطمئن بود که شاهزاده عاشقش شده است.
عصر همان روز هنگامی که داشتند با قایق روی رودخانه حرکت می کردند اریک تصمیم گرفت به عشقش اعتراف کند، ولی ناگهان قایق برگشت و هر دو توی آب افتادند. جادوگر دریا داشت آن ها را نگاه می کرد و از ترس این که نقشه اش شکست بخورد مار ماهی های ارزشمندش را وارد عمل کرد. سپس تغییر قیافه داد و با اسم ونسا با گردنبدی صدفی که صدای آرییل را در آن حبس کرده بود در مسیر شاهزاده که تنها و سرگردان داشت کنار ساحل قدم می زد ظاهر شد. به محض این که اریک صدای آرییل را شنید از خود بی خود شد و کاملا گرفتار طلسم جادوگر گردید. او ونسا را به قصر برد و صبح روز بعد اعلام کرد که به زودی ازدواج می کنند و مراسم ازدواج در یک کشتی برگزار می شود که هنگام غروب خورشید راهی دریا خواهد شد.
همان طور که خورشید در آسمان پایین می امد آرییل و دوستانش که شاهد حوادث بودند ناامیدتر می شدند.فه داد و با اسم ونسا با گردنبدی صدفی که صدای آرییل را در آن حبس کرده بود در مسیر شاهزاده که تنها و سرگردان داشت کنار ساحل قدم می زد ظاهر شد. به محض این که اریک صدای آرییل را شنید از خود بی خود شد و کاملا گرفتار طلسم جادوگر گردید. او ونسا را به قصر برد و صبح روز بعد اعلام کرد که به زودی ازدواج می کنند و مراسم ازدواج در یک کشتی برگزار می شود که هنگام غروب خورشید راهی دریا خواهد شد. همان طور که خورشید در آسمان پایین می امد آرییل و دوستانش که شاهد حوادث بودند ناامیدتر می شدند.
نویسنده: شرکت والت دیزنی مترجم: آزاده محضری انتشارات: پینه دوز
نظرات کاربران درباره کتاب پری دریایی کوچک | پینه دوز
دیدگاه کاربران