loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
100,000 تومان
افزودن به سبد خرید

کتاب دختری که نبود - افق

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
100,000 تومان
* تنها 2 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب دختری که نبود نوشته ی هادی خورشاهیان توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

این کتاب داستان زندگی و اتفاق های بامزه ی یک خانواده سه نفر را روایت می کند. این خانواده را قنبر، پدر خانواده، اقدس، مادر خانواده و سمیرا دختر 14ساله ی خانواده، تشکیل می دهند. سمیرا، دختری خیال پرداز و عاشق نقاشی است که یک دوست خیالی به اسم " کصیر " هم دارد. کصیر، دختری بامزه است که همیشه کتاب می خواند و فیلم دیدن را خیلی دوست دارد. کلاً در همه حال کنار سمیرا هست و همراهی اش می کند. این داستان را ابتدا او تعریف می کند و می گوید روزی که پدر سمیرا دسته چِکَش را گم کرده، از سمیرا می خواهد که آن را پیدا کند سمیرا مثل بچه های دو ساله اصلا اهمیت نمی دهد و گم شدن دسته چک را تقصیر کصیر می داند. کصیر هم از همه جا بی خبر هی خودش را به این در و اون در می زدند تا از زیر دست زورگویی های سمیرا فرار کند. کصیر و سمیرا همیشه در حال لجبازی اند اما کصیر یک دوست فوق العاده برای سمیرا است، دوستی که ما همیشه آرزوی داشتنش را داریم. حالا بابای سمیرا که از پیدا نشدن دسته چکش و رفتار های بچگانه سمیرا خسته شده می خواهد...

 


برشی از متن کتاب


هر چقدر با این دختر مدارا می کنم، انگار نه انگار. می بینید چطور برای پیدا کردن دسته چک دو دستی توی سر خودم می زنم، ولی اصلاً به روی خودش نمی آورد. خودش را زده به بی خیالی و برای من و مامانش نقاشی می کشد. بچه ی دوساله هم که باشد، بالاخره وقتی می گویی فلان چیز را کجا گذاشتی، بدو بدو می رود برایت می آورد، ولی سمیرا انگار نه انگار چیزی می بیند و می شنود. باید یا دکترش را عوض کنم، یا به دکترش بگویم به خدا من روی گنج ننشسته ام خانم دکتر. یک طوری دخترم را مداوا کنید که مجبور نباشم این قدر بیاورمش پیش شما. مامانش هم که از سمیرا بی خیال تر. مدام می نشیند و مجله می خواند و بافتنی می بافد، به جای این که حواسش به دخترش و کارهای عجیب و غریبش باشد. تازه طوری از این بچه دفاع می کند که انگار باورش شده سمیرا واقعاً یک بچه ی دو ساله است. هر روز که نمی توانم مغازه را لنگ ظهر باز کنم. همین چهارتا مشتری نصفه نیمه را هم تا سر سال از دست می دهم، باید بیایم وردل مادر و دختر بشینم و آواز اَمان اَمان سر بدهم. این زندگی ما هم یک جورهایی مثل کتاب ها شده. بعضی از این چیزها را آدم اگر از یک نفر دیگر بشنود، عمراً باور کند. من خودم تا به این سن و سال رسیده ام، از این ماجراها نه دیده بودم، نه شنیده بودم. این ماجراها فقط توی کتاب ها و فیلم ها اتفاق می افتد. یک جورهایی مثل افسانه هایی است که مادر بزرگ ها برای بچه ها تعریف می کنند. شاید یک روز خودم جرئت کردم و داستان دخترم را نوشتم و دادم چاپ بشود، تا بقیه هم مثل من و اقدس دهانشان از تعجب باز بماند...  

نویسنده: هادی خورشاهیان انتشارات: افق


درباره هادی خورشاهیان نویسنده کتاب کتاب دختری که نبود - افق


نظرات کاربران درباره کتاب دختری که نبود - افق


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دختری که نبود - افق" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل