معرفی کتاب مو طلایی و سه خرس از مجموعه ی شیرین ترین قصه های جهان
داستان کتاب درباره ی دختر کوچکی به نام مو طلایی است که همیشه بدون این که در بزند و اجازه بگیرد وارد جایی می شد و یک روز او طبق عادت همیشگی اش وارد خانه ی خرس ها شد. در خانه ی خرس ها پدر و مادر به همراه بچه خرس کوچکی زندگی می کردند. آن ها آن روز برای غذایشان فرنی آماده کرده بودند و بعد از این که فرنی ها را در کاسه هایشان ریختند تا خنک و برای خوردن آماده شود، برای چند ساعتی از خانه بیرون رفتند. در همین زمان مو طلایی وارد خانه ی آن ها شد و با دیدن کاسه های فرنی تمام غذای خرس ها را خورد و بعد از این که سیر شد، دنبال جایی برای نشستن گشت و بر روی صندلی خرس کوچولو نشست و آن را شکست. بعد هم به اتاق خواب خرس ها رفت و سه تخت در آن جا دید و در تخت خرس کوچولو خوابید
برشی از متن کتاب
در خانهای وسط جنگل، بابا خرسه با مامان خرسه زندگی می کرد. آنها بچه بازیگوش و خوشگلی هم داشتند که خرس کوچولو صدایش می کردند. یک روز صبح نشستند تا صبحانه بخورند. آن روز برای صبحانه فرنی داشتند، اما فرنی شان خیلی داغ بود. برای همین فرنی را توی ظرف هایشان کشیدند و از خانه بیرون رفتند تا کمی قدم بزنند و وقتی فرنی خنک شد، برگردند. در همین موقع، دختر کوچولویی که مو طلایی صدایش می کردند، در حالی که جوراب های قرمز و آبی مورد علاقه اش را به پا کرده بود، یک راست، وارد خانه شد. او هیچ وقت در نمی زند و خب، این کار عادتش شده بود. شاید فراموش میکرد در بزند.
- نویسنده: کتی ساندرز
- مترجم: عذرا جوزدانی
- انتشارات: شهر قلم
نظرات کاربران درباره کتاب مو طلایی و سه خرس
دیدگاه کاربران