loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب برخوردی کوتاه با دشمن

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب برخوردی کوتاه با دشمن ترجمه گلی امامی

کتاب حاضر، مجموعه ی 8 داستان کوتاه و خواندنی تحت عناوین "رقابت فیشر با اسپاسکی"، "برخوردی کوتاه با دشمن، "نیکوکار خوب"، "در بزرگداشت همینگوی"، "خدشه"، "تابستان 38"، "طلاق" و "عشق برادرانه" را ارئه می دهد که در مجله ی نیویورکر، هفته نامه ی ادبی مشهور امریکا، به چاپ رسیده اند. هر یک از داستان ها با تشریح حکایت هایی جذاب و پر کشش، مخاطب را مجذوب قصه ی خویش کرده و او را با شخصیت های داستان خود همراه می سازند. به عنوان مثال در داستان "رقابت فیشر با اسپاسکی"، اثر "لارا واپنیار" که در سال 2012 در مجله ی مذکور منتشرگردید، شخصیت اصلی قصه، "مارینا"، زنی که همسرش، "سرگئی"، را از دست داده و به تنهایی سرپرستی فرزندانش را بر عهده دارد. وی تا مدت ها پس از مرگ شوهرش، با افسردگی و شوک های عصبی دست و پنجه نرم کرده و به سختی می تواند خود را از وضعیت بحرانی رها نموده و به زندگی عادی اش بازگردد. سی سال پس از پشت سر گذاشتن این لحظات تلخ و طاقت فرسا، یک روز، هنگامی که مارینا برای رفتن نزد مشتری اش، "الایجا"، به سوی بروکلین رانندگی می کند، با شنیدن نام شخصی از رادیو که سال ها پیش مرده است، متعجب شده و با به یادآوری و مرور جزئیات و خاطرات پر فراز و نشیب دوران گذشته ی خود، روایتی جذاب را برای خواننده شرح می دهد.

بخشی از کتاب برخوردی کوتاه با دشمن
رقابت فیشر با اسپاسکی لارا واپنیار نیویورکر، 2012 مارینا، تا مدت زیادی پس از مرگ شوهرش، مدام فریاد می کشید. حس می کرد فریاد با فشار از شکمش بالا می آید، تو گویی می خواهد از درون خفه اش کند، این بود که با لگد زدن و پا گذاشتن روی اسباب بازی بچه هایش (که پخش زمین بود) به بیرون می دوید، در راهرو در فاصله ی جالباسی و کنسول آینه دار، پنهان می شد و با گاز گرفتن بازوی راستش می کوشید صدا را خفه کند. وقتی موج فریاد فروکش می کرد، و دندان هایش را از قفل شدگی می گشود، حلقه های گردی روی بازویش به جا می ماند که شبیه تمبرهای نامنظم بود. این خون مردگی تا مدت ها پس از آن که مارینا دست از فریاد زدن برداشت، هم چنان باقی بود، مدت ها پس از آن که از سوگواری برای شوهرش دست برداشت. حتی حالا هم، بعد از سی سال در لحظاتی حس می کرد زق زق خفیفی می کنند. زمانی هم که نام بابی فیشر را از رادیو شنید، آن را احساس کرد. در حال رانندگی در یکی از خیابان های برف گرفته ی بروکلین، برای رفتن نزد مشتری بود. رادیو با صدای آهسته روشن بود، ولی شنید که مجری آن نام را چند بار تکرار کرد. صدای رادیو را بلند کرد، خودش بود: بابی فیشر. بابی فیشر، مرده بود. بابی فیشر، در ریک یاویک ایسلند، مرده بود. مارینا به کوچه ی خلوتی پیچید و به زحمت رو به سر بالایی خانه ی الایجا راند. اتومبیل رو جلوی خانه اش برف روبی نشده بود، ناچار مجبور شد بر خیابان و بین دو کوه از برف روییده شده پارک کند. ضرباتی به در زد و بی آن که منتظر پاسخی باشد آن را باز کرد. درون خانه همان تصویر همیشگی بود: الایجا، لاغر و چروکیده، با شب کلاه سرطانش، روی صندلی نشسته بود، در حالی که پرستار شبانه اش، زن جوان کپلی مقابل تلویزیون پر سر و صدا چرت می زد. مارینا نام پرستار را صدا زد تا بیدارش کند، که غرغری کرد و چشمانش را گشود. چهره اش چروکیده شده بود و بر گوشه ی لبش اثری از آب دهان خشک شده دیده می شد. ار این که مچش را گرفته بو.دند خجالت زده به نظر می رسید، ولی بیش تر از بیدار شدن عصبانی بود. سر فرصت اسباب و اثاثش را جمع کرد و در حالی که الایجا به تلویزیون زل زده بود، زیپ چکمه هایش را بست. الایجا گفت: «امروز بابی فیشر مرد نگاه کن.» و به تلویزیون اشاره کرد. نمای نزدیکی از بابی فیشر در سال 1972 دیده می شد. چهره ی بزرگ پر خال و زگیلش، از هیجان، تیک می زد. مارینا گفت: ناوه، بله، من در روسیه این مسابقه را دنبال می کردم.» رفت که دست هایش را بشوید، وقتی به اتاق برگشت الایجا دو لا شده بود و چهره اش، از شدت درد، در هم رفته بود. مارینا قرص مسکن اش را داد، بعد یک فنجان قهوه برای خودش ریخت و روی نیمکت نشست. تلویزیون صحنه هایی از فیلم مسابقه ی 1972 را نشان می داد: مردم هیجان زده در مسکو و ...
 

خرید کتاب برخوردی کوتاه با دشمن

کتاب برخوردی کوتاه با دشمن ترجمه گلی امامی توس انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده و در سایت کتابانه قابل خریداری می‌باشد.

 




نظرات کاربران درباره کتاب برخوردی کوتاه با دشمن


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب برخوردی کوتاه با دشمن" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل