loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب ریشه های شر - ژوئل دیکر

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب ریشه های شر: حقیقت ماجرای هری کیوبرت، اثر ژوئل دیکر با ترجمه ی ناهید فروغان در انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

کتاب "ریشه های شر" رمانی راز آلود می باشد که با روایت حکایتی جنایی سعی بر رازگشایی از معمایی قدیمی دارد. شخصیت اصلی داستان، "مارکوس گلدمن"، مردی جوان و با استعداد است که به شغل نویسندگی می پردازد. وی با انتشار اولین رمان خود، به چهره ای معروف و محبوب در سطح امریکا مبدل شده و پول فراوانی را به دست می آورد. مدتی بعد، ناشر کتابش از او می خواهد تا مجددا نگارش رمانی جدید را آغاز کرده و با تدوین داستانی جذاب، بازار کتاب را در دست بگیرد. اما گلدمن، علی رغم تمام تلاش هایش، قادر به نوشتن نبوده و همین مساله یاس و ناامیدی را برای وی به دنبال می آورد. از همین روی، تصمیم می گیرد به شهر "نیوهمپشر" و دیدار "هری کبر"، استاد قدیمی اش رفته و از او یاری بخواهد. در همین هنگام، جسد "نولا کلرگان"، دختری 15 ساله در منزل هری کبر پیدا شده و جنجال های بسیاری را به راه می اندازد. قضیه از این قرار است که مقتول ، سی و سه سال پیش در "اورورا"ی نیوهمپشر مفقود شده و در تحقیقات گسترده ی ماموران پلیس نیز ردی از او به دست نمی آید. بنابراین با پیدا شدن جسد نولا به همراه یکی از کتاب های معروف هری کبر به نام "ریشه های پلیدی"، وی به عنوان تنها مظنون پرونده ی قتل دختر نوجوان، دستگیر شده و روانه ی زندان می شود. همین اتفاق جنجال برانگیز سوژه ای برای کتاب نویسنده ی جوان شده و وی را با ماجراهایی خواندنی و مهیج رو به رو می سازد.


فهرست


روز واقعه (شنبه، 30 آوریل 1975) پیش درآمد اکتبر 2008 (33 سال بعد از واقعه) بخش اول بیماری نویسندگان (هشت ماه پیش از انتشار کتاب) در اعماق حافظه مارکوس بزرگ آیا می شود عاشق دختری 15 ساله شد؟ اهمیت یادگیری سقوط جایی که قرار بود گل های ادریسی کاشته شود ن - و - ل - ل - ا نولا خاطره ی جشن ملی کسانی که او را خوب می شناختند تحقیقات پلیس در باره ی مشکلات عشق روز گاردن پارتی ماجرای هری کیوبرت مارتاز وینیارد قصد فرار ریشه های شر پیش از طوفان بخش دوم شفای نویسندگان (نگارش کتاب) 30 اوت 1975 کذایی طوفان نگارگر در انتظار نولا جست و جو برای یافتن دختری 15 ساله مونت کارلوی سیاه کلاغ مرام بارناسکی دخترکی که امریکا را تکان داد خاه ی دوست داشتنی آلاباما روز انتخابات دست آخر بازی حقیقت ماجرای هری کیوبرت سخن آخر: اکتبر 2009 (یک سال پس از انتشار کتاب)

برشی از متن کتاب


روز واقعه (شنبه، 30 آوریل 1975) - اداره ی پلیس بفرمایید! - الو دبورا کوپر پشت خط است، ساکن ساید کریک لین. چند لحظه پیش دختر جوانی را در جنگل دیدم که مردی در تعقیبش بود. - دقیقا چی دیدید؟ - نمی دانم! دم پنجره بودم، نگاهم به جنگل بود، دیدم دختری بین درخت ها می دود ... مردی پشت سرش بود ... گمانم دختری از دست او فرار می کرد. - حالا چی می بینید؟ - دیگر ... دیگر نمی بینم شان. رفتند داخل جنگل. - همین الان گشت را می فرستیم. - ممنون، عجله کنید. واقعه ای که شهر اورورا در نیوهمپشر را تکان داد با این تلفن آغاز شد. آن روز نولا کلرگان، پانزده ساله، دختر جوانی ساکن آن منطقه، ناپدید شد و دیگر ردی از او به دست نیامد. *** همه جا از کتاب حرف می زدند. دیگر نمی شد در منتهن در آرامش پرسه بزنم، دیگر نمی شد قدم دو بروم بدون این که گردشگران من را بشناسند و داد بزنند: «هی این گلدمن است ها! همان نویسنده!» حتی پیش می آمد که بعضی ها سرعت بگیرند تا به من برسند و چند سوالی که مغزشان می خورد بپرسند: «این چیزهایی که گفتید، منظور چیزهایی است که تو کتاب نوشته اید، حقیقت دارد؟ هری کیوبرت واقعا این کار را کرده؟»  در کافه ی وست ویلج، که مشتری اش بودم، کار به جایی رسیده بود که بعضی ها بدون رو در بایستی می آمدند و پشت میزم می نشستند تا با من حرف بزنند: «دارم کتاب تان را می خوانم آقای گلدمن: شروع که می کنم نمی توانم زمینش بگذارم! اولی خوب بود ولی این یکی محشر است! واقعا برای نوشتن یک میلیون گرفتید؟ چند سال تان است؟ سی سال؟ سی سال تان هم نشده و این همه پول به جیب زده اید!» دربان مجتمعی که در آن زندگی می کردم و می دیدم که در فاصله ی باز کردن در کتابم را می خواند، بعد از تمام کردن رمان جلوی در آسانسور خفتم کرد تا حرفی را که روی دلش مانده بود به زبان بیاورد: «خب، پس این بلایی بود که سر نولا کلرگان آمده بود؟ وحشتناک است! اما آدم ها چطور به این جا می رسند آقای گلدمن؟ این چیزها چطور اتفاق می افتد؟» تمام نیویورک برای کتابم سر و دست می شکستند؛ دو هفته بود چاپ شده بود و نوید بهترین فروش سال در امریکا را می داد. همه می خواستند بدانند که در سال 1975 در اوروررا چه گذشته. همه جا درباره ی آن حرف می زدند: در تلویزیون، در رادیو، در روزنامه. درست است، سی سالم نشده بود و با این کتاب، که دومین کتابم بود مشهورترین نویسنده ی کشور شده بودم. ماجرایی که امریکا را تکان داده بود و من هسته ی اصلی روایتم را از آن گرفته بودم، چند ماه قبل از انتشار کتابم در شروع تابستان روی داده بود، وقتی بقایای جسد دختر جوانی کشف شد که سی و سه سال پیش ناپدید شده بود. وقایع نیوهمپشر، که رد این جا شرح آن می رود، و بدون آن که شهر کوچک اورور را برای امریکاییان ناشناخته می ماند این طور آغاز شد...    

(حقیقت ماجرای هری کیوبرت) (برنده جایزه بزرگ آکادمی فرانسه) (برنده جایزه ادبی ذوق نویسندگی) (برنده جایزه گنکور دبیرستانی) نویسنده: ژوئل دیکر مترجم: ناهید فروغان انتشارات: نیلوفر


نظرات کاربران درباره کتاب ریشه های شر - ژوئل دیکر


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب ریشه های شر - ژوئل دیکر" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل