loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب موهایم را شانه نمی کنم! - زعفران

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب موهایم را شانه نمی کنم! نوشته‌ی آنت لنگن و ترجمه‌ی مریم رزاقی با تصویرگری فراوکه بار توسط انتشارات زعفران به چاپ رسیده است.

تانیا دختر کوچکی است که هر وقت دلش می خواهد کاری را انجام ندهد، جیغ می زند و می گوید این کار را انجام نمی دهم.‌کارهای زیادی است که او بعضی وقت ها نمی خواهد انجام دهد؛ ولی یک کار هست که تانیا هیچ وقت دوست ندارد انجام بدهد و آن شانه کردن موهایش است! هر وقت که پدر یا مادر به او می گویند موهایش را شانه کند، او آن قدر بلند جیغ می زند که پیرمردِ همسایه‌ی طبقه‌ی بالا هم می فهمد که او نمی خواهد موهایش را شانه کند. آن قدر موهایش را شانه نزده که همه شان به هم گره خورده اند! اما این برای تانیا اصلا اهمیت ندارد! تا این که یک روز، پرنده‌ی کوچکی روی موهای تانیا می نشیند و با رسیدن یک پرنده‌ی دیگر، با هم لانه درست می کنند و خیلی زود چند تا تخم کوچولو توی لانه پیدا می شود. بعد هم تخم ها تبدیل به جوجه می شوند. تانیا برای این که پرنده ها یک وقت از روی سرش نیفتند، با این که خیلی دوست دارد، دیگر بپر بپر و شنا نمی کند و کاملا حواسش هست که یک دفعه سرش را زیادی خم نکند مبادا لانه‌ی پرنده ها از روی سرش بیفتد! این اوضاع ادامه دارد تا این که یک شب تانیا صداهای عجیب و غریبی از روی سرش می شنود! صداهایی که قبلا هیچ وقت نشنیده بود؛ آن صداها چه می توانستند باشند؟!

 


برشی از متن کتاب


-موهایم را شانه نمی کنم! -موهایم را شانه نمی کنم! تانیا آن قدر بلند جیغ می زند که پیرمرد طبقه ی بالا، خانواده ی طبقه ی پایین، بچه مدرسه ای های توی راهرو و حتی آدم های بیرون،‌صدایش را می شنوند. آن ها می گویند: "صدای تانیاست. همان دختری که موهایش را شانه نمی کند." -موهایم را شانه نمی کنم! -موهایم را شانه نمی کنم! خیلی وقت است که این طوری است. خیلی خیلی وقت است. البته خیلی وقت ها پدر و مادرش می گویند: "تانیا! باید موهایت را شانه کنی. همه ی موهایت به هم گره خورده اند. داری تانیای گره خورده می شوی." آن ها سعی می کنند شانه را از لا به لای موهایش رد کنند تا از شر کمی از گره ها خلاص شوند. اما کم شدن چند تا گره، دردی را دوا نمی کند. موهای تانیا خیلی ژولیده است. و ژولیده تر هم می شود. تا این که یک روز پرنده ی کوچکی روی موهای خیلی ژولیده و گره خورده ی تانیا می نشیند. بعد، پرنده ی دوم از راه می رسد و با هم یک لانه می سازند. خیلی زود پنج تا تخم پرنده ی کوچولو لای موهای تانیا پیدا می شود. بعد، تخم ها شروع می کنند به ترک خوردن و پنج تا جوجه بیرون می آیند. سر پرنده ها خیلی شلوغ است، چون جوجه ها همیشه گرسنه اند. به همین خاطر، تانیا برای کمک به پرنده ها هر کاری می کند. یک روز که تانیا خم می شود تا از روی زمین یک کرم بر دارد، می بیند که لانه با هر پنج تا جوجه اش دارد می افتد زمین. از آن روز به بعد، تانیا خیلی حواسش را جمع می کند. دیگر گرگم به هوا بازی نمی کند. دیگر بپر بپر هم نمی کند. این یکی خطرناک تر هم هست. دیگر شنا هم نمی کند... با این که عاشق شنا کردن. است. چون تانیا می داند نگهداری موهای گره خورده اش، کار آسان و بی دردسری نیست. یک شب تانیا صداهای عجیب و غریبی می شنود؛ صداهایی بلند و درهم برهم؛ صداهایی که فبلاً هیچ وقت نشنیده بود. صدای خس خس و قار قار و خرخر و غرغر و فیش فیش و هیس هیس. همه ی این صداها از لای موهای او می آمد!...      

(کتاب های زعفرانی) نویسنده: آنت لنگن مترجم: مریم رزاقی تصویرگر: فراوکه بار انتشارات: زعفران


نظرات کاربران درباره کتاب موهایم را شانه نمی کنم! - زعفران


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب موهایم را شانه نمی کنم! - زعفران" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل